کد خبر: 770319
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۱:۱۷
گفت‌و‌گوي «جوان» با جلال دهقاني اشكذري كارگردان «دلبري»
جلال دهقاني اشكذري با فيلم خانه‌اي كنار ابرها در جشنواره سي و دوم فجر شناخته شد و پس از آن اقبال تهيه‌كنندگان براي همكاري با او بيشتر شد.
احمد دانش
جلال دهقاني اشكذري با فيلم خانه‌اي كنار ابرها در جشنواره سي و دوم فجر شناخته شد و پس از آن اقبال تهيه‌كنندگان براي همكاري با او بيشتر شد. او در دوره سي و چهارم با فيلم دلبري در بخش سوداي سيمرغ حضور دارد و در اين گفت‌وگو ضمن توضيحاتي درباره اين فيلم از تجربياتش در ساختن فيلم براي اولين بار و مشكلات آن سخن گفته است.
         
در ابتدا درباره فيلم اولتان «خانه‌اي كنار ابرها» صحبت كنيد و بفرماييد چطور شد كه توانستيد اولين بار اين فيلم بلند را بسازيد؟ از بدنه سينما كسي حمايت كرد يا اينكه خودتان با امكانات خودتان ساختيد؟
فيلمنامه آن را نوشته بودم و يك سالي از نوشتن آن گذشته بود. به چند تهيه‌كننده سينما كه مي‌شناختم دادم ولي به دلايلي معطل شدم. تا اينكه به اين نتيجه رسيديم كه خودمان اين كا را به صورت يك مجموعه انجام دهيم. بعضي از دوستان دور هم جمع شدند و فيلمنامه را خواندند در نتيجه كار شكل گرفت.

هزينه ساخت را خودتان پرداختيد؟
بله خودمان پرداخت كرديم. بعضي از دوستان كه هشت نفر شدند و وام گرفتند. يا اينكه قرض كردند كه در نتيجه شروع به كار كرديم. ما به تهران آمديم و با يك تهيه‌كننده صحبت كرديم. شروع رسمي كار از طريق همان مجموعه فرهنگي بود.

با توجه به اينكه خودتان در فيلم اول مشكلاتي را تحمل كرديد، نظر شما درباره ورود فيلمسازان اول با سينما چيست و اينكه فكر مي‌كنيد فيلمسازان جوان با چه مشكلاتي رو‌به‌رو هستند؟
حوزه فيلمسازي داراي محدوديت‌هايي است. اگر بخواهيم حساب كنيم در سال حدود 70 فيلم بيشتر ساخته نمي‌شود و گاهي به اكران هم نمي‌رسند يا مشكلات ديگر كه بر سر راه فيلمسازان وجود دارد. بسياري از مجموعه‌ها مي‌خواهند از پيشكسوتان يا كساني كه در فيلم‌هاي قبلي خود موفق شد‌ه‌اند استفاده كنند. ريسك نمي‌كنند. بسياري دوست دارند با كساني كار كنند كه امتحان خودشان را پس داده‌اند. ورود به عرصه فيلمسازي خيلي سخت است.

شايد اگر خودم با اين شروع كار نكرده بودم هنوز بايد به اين فكر مي‌كردم كه يكي فيلمنامه من را بخواند! در نتيجه فيلم دوم من هم ساخته نمي‌شد.
فكر مي‌كنم در مرحله اول براي ورود به اين عرصه بايد فيلمنامه خوبي داشته باشند. پيدا كردن سرمايه‌گذار مرحله بعدي است. همچنين بسياري از نهادها بايد حمايت كنند. بعد از اينكه فيلم من ساخته شد مثلاً سازمان اوج حمايت كرد در صورتي كه قبل از آن اصلاً توجهي نمي‌كرد. البته شايد ما هم بايد به آنها حق بدهيم.

 الان ارشاد شرايط جديدي براي كارهاي اول دارد، در ابتدا با تهيه‌كننده اول نمي‌توانيد كار كنيد و بعد از آن بايد مشخص كنيد كه آيا صلاحيت براي ساخت فيلم را داريد يا نداريد، به نظر شما اين شرايط درست است؟
به اين موضوع مي‌توانيم از دو جنبه نگاه كنيم. جنبه اول چون يك فضاي جدي است و حواشي دارد مجبورند شرايط خاصي براي ورود بگذارند. ناخودآگاه فضاي رقابتي شروع مي‌شود كه آثار خوب و بد دارد. به نظر من كار بدي نيست.
من خودم قبل از اينكه فيلم اولم را بسازم چند تله فيلم كار كرده بودم يعني اينكه به سمتي رفته بودم كه فيلم كوتاه كار كردم و بعد از آن به اين نتيجه رسيدم كه مي‌توانم فيلم بلند بسازم. من مي‌دانستم كسي براي من سرمايه‌گذاري نمي‌كند و متوجه شدم كه كسي حاضر نيست اين فيلمنامه را اجرايي كند.

 يعني فيلمسازي ما مانند قيف برعكس است اول آن سخت است و بعد راحت‌تر كار مي‌كنند. نظرتان چيست؟
بله درست است بعد از ورود راحت‌تر كار مي‌كنند ولي تا به حال هم بوده‌اند كساني كه فيلم اول را ساخته‌اند ولي نتوانستند فيلم دوم را بسازند.

 شما چه كاري انجام داديد كه به سرنوشت آنها دچار نشويد؟
سعي مي‌كنم فيلمنامه توليدي بنويسم. مثلاً اگر من يك فيلمنامه بنويسم كه سه ميليارد هزينه دارد اين موضوع براي تهيه‌كننده سخت است چون بايد ريسك كند و حق دارد زيرا به راحتي نمي‌توانند ريسك كنند. من سعي كردم كاري كنم كه بتوانم فيلم دوم خودم را بسازم. در فيلم دوم سوژه‌اي را در نظر گرفتم تا بتوان با هزينه كم و از طريق اسپانسر اين فيلم را ساخت. هوشمندي‌هايي را درباره فيلم دوم انجام دادم. اين كار يك نوع بالانس شرايط است.

 اگر فيلمي را توليد كنيد فكر مي‌كنيد براي اكران با چه مشكلاتي مواجه مي‌شويد؟
وقتي با تهيه‌كننده كاربلد و حرفه‌اي كار كنيم و يك تعامل دو طرفه اتفاق بيفتد مشكلات حل مي‌شود. تهيه‌كننده تجربه دارد و موضوع اكران تا حدودي حل مي‌شود. به نظر من حضور تهيه‌كننده حرفه‌اي بسياري از مشكلات را برطرف مي‌كند.
در فيلم اولم ما شرايط خاصي داشتيم زيرا تهيه‌كننده‌اي كه در زمينه اكران كار كرده باشد را نداشتيم. ما هفته اول حتي نمي‌دانستيم كف فروش به چه معنايي است. در نهايت از اكران راضي نبودم. به نظر من اصلاً فروش خوبي نداشتيم. در شهرستان‌ها فروشمان بهتر بود. كساني كه فيلم را مي‌ديدند از كار راضي بودند ولي از فروش آن اصلاً راضي نبودم.

 مواجه شدن فيلمساز اول با جشنواره را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟
فضاي جشنواره يك فضاي خاص است. عوامل سينما به جشنواره توجه مي‌كنند زيرا جشنواره براي همه مهم است. تماشاگر حرفه‌اي مي‌آيد در نتيجه هنرمند هم دوست دارد كارش جايي ارائه شود كه ديده شود. فكر مي‌كنم جشنواره محفل خوبي براي ديده شدن است.
 از ديده شدن فيلمتان در جشنواره راضي بوديد؟
بله بازخورد خوبي داشت ولي ما نتوانستيم اين برخورد را به سمتي كه مد نظرمان بود هدايت كنيم. نتوانستيم فضاي خوب جشنواره را به تبليغات برسانيم.
 بعد از آن شما سريال «حانيه» را كار كرديد، كمي درباره آن صحبت كنيد.
اين سريال مانند فنري بود كه چند سال جمع شده بود. من فيلمنامه‌اي كه ارائه دادم همه چيز آن مشخص بود. و دوستان تلويزيون هم خواندند و قبول كردند. خدا راشكر هم شبكه از فيلم راضي بود، عوامل و مخاطبين هم از كار راضي بودند. بازخورد مخاطبان هم خوب بود. راضي‌كننده بود.

 درباره فيلم بعدي «دلبري» صحبت كنيد. پيش‌بيني شما از ميزان استقبال در جشنواره چطور است؟
نمي‌توانيم قبل از ديده شدن نظر بدهيم. اين فيلم يك فضاي اجتماعي دارد و به تبعات جنگ مي‌پردازد و در زمان حال هم روايت مي‌شود.

 با توجه به اينكه با يك تهيه‌كننده حرفه‌اي هم كار كرديد تجربه شما از ساخت اين فيلم چطور بود؟
تجربه خوبي بود. فضا كاملاً حرفه‌اي بود. تهيه‌كننده و عوامل خوبي داشتيم. تعامل خوبي داشتيم و راحت حرف هم را مي‌فهميديم. گاهي با تهيه‌كننده‌اي كه تجربه و مهارت خوبي نداشته باشد دچار مشكلات زيادي مي‌شويم. من در اين كار با تهيه‌كننده راحت بودم و تعامل خوبي ميان ما شكل گرفته بود.

 درباره فيلمتان نظر هيئت انتخاب را خودتان جويا شديد؟
من از چند نفر كه پرسيدم راضي بودند. من با روزنامه‌اي مصاحبه داشتم كه بعد از اتمام كسي كه مصاحبه كرده بود از هيئت انتخاب پرسيده بود كه از چه كارهاي راضي هستيد كه گفته بودند يكي از كارها فيلم «دلبري» است ولي خودم اصلاً با اعضاي هيئت انتخاب صحبت نكرده‌ام.
 درباره جشنواره عمار صحبت كنيد، آن جا هم حضور داشتيد و برنده شديد، اين جشنواره را چطور مي‌بينيد؟
به نظر من جشنواره عمار از زماني كه شروع به كار كرد رو به رشد است و راه خوبي را در پيش گرفته است. اين جشنواره با جشنواره‌هاي ديگر تفاوت دارد كه اين متفاوت بودن راه خوبي است. به نظر من به اين جشنواره نياز داشتيم زيرا جاي خالي آن كاملاً مشهود بود.
 چه نقدي به اين جشنواره داريد؟
وقتي يك جشنواره هنوز پنج سال است كه برگزار مي‌شود نمي‌توانيم با نگاه نقد به آن نگاه كنيم. تا به حال به اين موضوع فكر نكرده‌ام.
 اگر فيلمتان در جشنواره پذيرفته نمي‌شد سعي مي‌كرديد با دبير صحبت كنيد و تلاش مي‌كرديد كه اين فيلم پذيرفته شود؟
من اگر بلد بودم اين كار را انجام مي‌دادم ولي من اين كارها را بلد نيستم. اگر فيلمي به جشنواره نرود دليل بر بد بودن آن فيلم نيست. چون ناخودآگاه همه وقتي كار مي‌كنند با نگاه خودشان فكر مي‌كنند فيلم خوبي ساختند و زماني كه انتخاب نمي‌شود ناراحتي‌هايي به وجود مي‌آيد. شايد اگر من بودم درخواست مي‌كردم كه فيلم من را يك بار ديگر ببينند. اين طبيعي است. من زماني كه فيلم مي‌سازم تمام توانم را صرف ساخت فيلم كنم اما عموماً روحيه اين را ندارم كه به دنبال كارهاي حاشيه‌اي بروم.
 بعضي‌ها فكر مي‌كنند اگر فيلمشان در جشنواره قبول نشود حتماً كارشان خوب نبوده است، شما با اين ديدگاه موافق هستيد؟
الان به اين شكل نيست. البته براي كارگردان‌ها جشنواره مهم است و اين يك سري تبعات دارد بعضي‌ها سرخورده و افسرده مي‌شوند و فكر مي‌كنند به آخر خط رسيده‌اند.
البته اين موضوع بيشتر به ضرر كساني مي‌شود كه فيلم را فقط به صرف جشنواره بسازند. اگر فقط به نيت جشنواره فيلم بسازيم اگر قبول نشود برايش بد مي‌شود چون نمي‌تواند آن را براي ديد عموم به نمايش بگذارد ولي كسي كه فيلم را فقط به خاطر جشنواره نمي‌سازد موفق‌تر است و آن فيلم اگر خوب ساخته شود در هر شرايطي ديده مي‌شود.
با توجه به اينكه از بازيگران و عوامل حرفه‌اي مانند آتيلا پسياني استفاده كرديد تعاملتان با آنها به عنوان يك كارگردان تازه‌كار چطور بود؟
براساس تجربه‌اي كه در اين چند سال دارم مي‌گويم وقتي بدانيم كه دقيقاً چه مي‌خواهيم مي‌توانيم همكاري خوبي داشته باشيم. بازيگران حرفه‌اي با كارگردان‌هاي مطرح كار كرده‌اند در نتيجه كار حرفه‌اي انجام مي‌دهند. وقتي يك كارگردان و تهيه‌كننده كاربلد سر كار حضور داشته باشد ناخودآگاه كار خوب پيشرفت مي‌كند. من خودم به فيلمنامه و فضاي كار آشنايي داشتم. چون مي‌دانستيم چه مي‌خواهيم پس دچار مشكل نمي‌شديم.
 اگر عوامل فيلم با يكديگر ارتباط مؤثر برقرار نكنند فيلم به نتيجه نمي‌رسد. وقتي كارگردان با بازيگر درگير مي‌شود به اين دليل است كه فيلمساز نمي‌داند چه مي‌خواهد. وقتي كارگردان بداند چه مي‌خواهد همه كارها درست مي‌شود. من سعي كردم بدانم چه چيز مي‌خواهم و با عوامل هم تعامل خوبي برقرار كنم.
 فيلم شما داستان‌گو است؟
بله شديداً همين طور است.
 قهرمان هم دارد؟
بله همه بازيگران تقريباً قهرمان قصه‌اند.
 منظورم قهرمان به معني كلاسيك آن است.
بله اين فيلم قهرمان دارد. يك بازيگر اصلي داريم كه بار اصلي داستان را به دوش مي‌كشد. با اينكه كار سختي بود و فيلمنامه آرام پيش رفت اما فكر مي‌كنم به نتيجه برسيم.
براي كار بعدي برنامه‌اي داريد يا هنوز مشخص نشده است؟
روي يك فيلمنامه كار مي‌كنم اما مي‌خواهم بازخورد اين فيلم را ببينم و بعد به سراغ كارهاي ديگر بروم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار