سعيد حجاريان از اواخر سال 74 كليد تخريب اقدامات هاشمي را ميزند و وي را به عنوان فردي ديكتاتور به جامعه معرفي ميكند. همانطور كه در شماره قبل عنوان شد، وي در مقالهاي با عنوان «برنامه توسعه و الگوي اتحاد سهگانه»، اقدامات هاشمي را برخلاف مشي دموكراتيك معرفي ميكند و منطق وي را وابستگي كشور همراه با برخورد و تخريب منتقدان، عنوان ميكند.
در ادامه به بخش ديگري از مصاحبه سعيد حجاريان با سايت پژوهشي تاريخ ايراني اشاره ميكنيم:
«شما در اواخر سال ۱۳۷۴ درباره دولت آقاي هاشمي مقالهاي نوشتهايد با عنوان «برنامه توسعه و الگوي اتحاد سهگانه» كه در ماهنامه اطلاعات سياسي ـ اقتصادي چاپ شد. انگيزه شما چه بود كه اواخر دولت دوم هاشمي اقدام به نوشتن اين مقاله كرديد؟ آيا طبق همان نظريه الگوي اتحاد سهگانه، سياستهاي دوره هاشمي را منطبق با مكتب وابستگي ميدانستيد يعني چيزي كه كاردوسو ميگفت؟
نه، من نظرم اين بود كه سياستهاي دوره هاشمي بيشتر مطابق با نظريه «پيتر اوانز» است. كاردوسو اوايل خيلي چپ بود، اما بعدها تغيير كرده و تا حدودي موافق نظريه اوانز شد. بعد هم كاردوسو رئيسجمهور برزيل شد. برزيل در زمان رياست جمهوري او بود كه با جهش اقتصادي مواجه شد. اين را هم بگويم كه اوانز به كلي بيرون از مكتب وابستگي است و به «توسعه وابسته» معتقد است.
براي مثال همين بحث ورود نظاميان به سياست كه در نقد دولت هاشمي عنوان ميشود، بحثي است كه در دولتهاي منطبق با مكتب وابستگي با الگوي اتحاد سهگانه ديده ميشود.
بله همينطور است، چون در اين الگو نقش دولت اقتدارگراي بروكراتيك (B. State) از هر عاملي مهمتر است.
شما اين مقاله را در نقد دولت هاشمي نوشتيد؟
... قصد توصيف آن را داشتم. (1)»
سعيد حجاريان در ادامه مصاحبه خود به آشوبهاي خياباني دوران هاشمي پرداخته و تلاش ميكند تا نشان دهد كه هاشمي درصدد سركوب مردم با وعدههاي پوچ بوده است.
«علاوه بر اين چه اقدامات ديگري براي رضايت مردم انجام شد، چون فشار اقتصادي واقعاً زياد بود.
بله فشار اقتصادي زياد بود. ببينيد توسعه اگر براي يك عدهاي نان ميشود نبايد سبب نابودي عدهاي ديگر شود، يعني ضرر توسعه نبايد تنها گردن عدهاي معدود باشد. از اين رو بايد توسعه را متوازن پيش برد.(2)»
1. مصاحبه سعيد حجاريان با سايت پژوهشي تاريخ ايراني
2. همان