سعيد حجاريان در زمان تصدي معاونت سياسي دفتر تحقيقات استراتژيك رياست جمهوري، فقط پروژهاي به نام «توسعه سياسي» را در دستور كار قرار ميدهد كه موضوع آن نوسازي سياسي يا دموكراتيزاسيون است كه اين پروژه سياسي حجاريان و تيمش، به گفته خود وي، با مخالفت هاشمي رفسنجاني مواجه ميشود. حجاريان در همين اوان درباره دولت هاشمي مقالهاي با عنوان «برنامه توسعه و الگوي اتحاد سهگانه» كه در ماهنامه اطلاعات سياسي ـ اقتصادي چاپ شد، منتشر ميكند؛ با هدف برجسته نمودن آنكه هاشمي رفسنجاني بدون توجه به مباحثي نظير دموكراسي و موضوعات مربوط به آن با الگو قرار دادن برخي از ديگر كشورها به توسعه صرف اقتصادي متمركز شده است. سعيد حجاريان در مصاحبهاي هدف از چاپ چنين مقاله تخريبآميزي را تشريح و علت اينكه هاشمي اعتقادي به رأي مردم ندارد را تبيين ميكند.
«شما در آن مقاله به ويژگي دولتهاي مورد نظر پيتر اوانز اشاره كرده و سه مشخصه آنها را برشمرديد. دولت موتور توسعه، ورود سرمايههاي خارجي و استفاده از ظرفيتهاي مردمي سه مشخصه اين نظريه هستند. به نظر شما آقاي هاشمي چقدر موفق شد از ظرفيتهاي مردمي استفاده كند؟
اول اينكه آقاي هاشمي موفق شد بهطور مستقيم و يا به صورت فاينانس و بايبك از سرمايههاي خارجي استفاده كند. از جمله بانك جهاني اقدام به سرمايهگذاري در ايران كرد. تا وقتي كه سرمايههاي خارجي نميآمدند، سرمايهگذاران داخلي اعتماد نميكردند كه وارد شوند. به ويژه آقاي هاشمي تلاش كرد تا سرمايههاي ايرانيان خارج را وارد كشور كند. براي همين منظور بود كه منطقه آزاد كيش مطرح شد. »(1)
حجاريان در پاسخ به اين سوال، اهميت ندادن و استفاده نكردن هاشمي ازظرفيتهاي مردمي در دولت كارگزاران را مورد تاكيد قرار داده و تلاش ميكند آن را دليلي بر بي اعتقاد بودن هاشمي به نقش مردم القا نمايد و به مانند ديگر مواقع هاشمي را به ديكتاتوري رأي متهم نموده و مديري مخالف رأي اكثريت معنا كند. معرفي هاشمي به عنوان فردي مستبد و خودراي كه خواهان حكومتي ديكتاتوري است توسط سعيد حجاريان در ادامه مصاحبه، وضوح بهتري به خود ميگيرد، آنجايي كه حجاريان در پاسخ به اين سوال كه دعوت برخي كارخانه داران قبل از انقلاب توسط دولت با چه قدرتي صورت گرفت، به صورت كنايي بيان ميكند: «دست دولت آقاي هاشمي بسيار باز بود... بله. بسياري از دستگاهها و نهادها در آن زمان تابع دولت بودند، مانند امروز نبود. به همين دليل كم و بيش سعي كرد. اما مهلت لازم به دولت داده نشد و او نتوانست برنامههاي خود را به پيش ببرد و با قضيه تثبيت اقتصادي جلوي كارها گرفته شد. »(2)
حجاريان در ادامه بي توجهي به مطالبات مردمي و شكلگيري تورم بالاي دولت هاشمي را عامل بسياري از آشوبهاي خياباني آن مقطع ميداند: «شما به شورشهاي شهري در زمان هاشمي اشاره كرديد. آيا زمينه همه اينها را مسئله اقتصادي و گراني و تورم ميدانيد؟
بله. شما به همين اعتراض مردم اسلامشهر در آن زمان نگاه كنيد. كرايه مينيبوس بالا رفت و آن اتفاق افتاد و عدهاي به غارت و تخريب روي آوردند. دليل مسائل كوي طلاب مشهد هم اقتصادي و گراني بود.
اما در مورد كوي طلاب گفته شد كه شهرداري قصد تخريب خانهها را داشت چون غيرقانوني ساخته شده بودند؟
شهرداري مشهد پول نداشت. به شهرداري اجازه داده شد كه از مردم بابت خانههايي كه روي زمينهاي عمومي ساخته بودند پول بگيرد. مردم پول ندادند و دعوا شد. اعتراض قزوينيها هم در تحليل نهايي زمينه اقتصادي داشت گرچه به ظاهر مربوط به تقسيمات كشوري بود. »(3)
پشت كردن هاشمي به توسعه سياسي و ساكت نگه داشتن مردم با امتيازهاي واهي را سعيد حجاريان خصيصه بارز وي بر ميشمرد:
«...قزوينيها اعتراض داشتند كه قرار گرفتن در حوزه زنجان سبب كم شدن بودجه و... شده است. از اينرو پس از اعتراض، آنجا استان شد. آقاي هاشمي چند استان جديد تاسيس كرد. البته در آن زمان دولت آقاي هاشمي پول چنداني نداشت كه به استانها تزريق كند. استان شدن يك نوع پاسخ دادن به بخشي از نيازها و درخواستها بود تا خواستههاي اقتصادي مردم برخي مناطق براي مدتي عقب بيفتد، در واقع راضي كردن مردم بود.
يعني قصد داشت با اهرمهاي غيراقتصادي به مطالبات مردم پاسخ بدهد؟
بله. دولت چون پول نداشت مجبور ميشد اين كار را انجام دهد. در زمان آقاي هاشمي روستاهاي زيادي شهر، بخشهاي زيادي شهرستان و مناطقي هم استان شدند. تا ابتداي رياست جمهوري آقاي هاشمي ما فقط ۲۴ استان داشتيم. »(4)
آنگونه كه پيداست، نهادينه كردن اين نكته كه «هاشمي اعتقادي به مردم ندارد و تنها در پي سركوب آنها با ابزارهاي متفاوت است»، يكي از اهداف اصلي سعيد حجاريان و دوستان وي در دهه 80 به شمار ميآيد.
1 ـ مصاحبه سعيد حجاريان با سايت پژوهشي تاريخ ايراني،
12 /03/ 1393
2 ـ همان
3 ـ همان
4 ـ همان