بررسي‌ها نشان مي‌دهد به‌رغم مظلوم‌نمايي اصلاح‌طلبان، حدود 603 نفر از كانديداهاي اختصاصي آنان تأييد شده است. همچنين از كل تأييدشدگان هزار و 922 نفر مستقل هستند كه به تعبير زيباكلام گرايش اكثر آنان اصلاح‌طلبي است، حال اگر 40 درصد مستقل‌ها نيز اصلاح‌طلب باشند، 768 نفر نيز بايد به عدد قبلي 603 نفر اضافه شود كه روي هم رفته اصلاح‌طلبان هزار و 371 كانديدا در صحنه انتخابات دارند. اگر اين عدد بر كرسي‌هاي مجلس تقسيم شود حدود پنج نفر به ازاي هر كرسي كانديدا در صحنه دارند. از سوي ديگر برخي از متوليان انتخاباتي اصلاح‌طلبان مانند آقاي صوفي اعلام كرده‌اند كه در برخي حوزه‌ها يك يا دو نفر كانديدا بيشتر ندارند كه اگر اين حرف صحيح باشد تمركز اين جناح بر يك كانديدا و تفرق و چند كانديدايي جناح مقابل باعث توزيع رأي اصولگرايان و در نهايت تمركز و پيروزي اصلاح‌طلبان خواهد شد.
بنابراين اگر واقعاً كانديداهاي آنان رد صلاحيت شده باشند، خدمتي از سوي هيئت‌هاي نظارت انجام شده كه اختلاف و رقابت‌هاي درون جرياني را كم كرده يا از بين برده است. در عوض ممكن است چند كانديداي تكليف‌گراي اصولگرا در صحنه باشند كه رأي همديگر را خرد كنند. لذا مظلوم‌نمايي و طلبكاري امري بيهوده است. شايد هم با آوردن مهره‌هاي سوخته و اهل فتنه قصد انحراف در رهگيري نهادهاي نظارتي داشته‌اند، اما چون بررسي‌هاي شوراي نگهبان فردي است نمي‌توان به اين ايده اعتناي حقوقي كرد.
