مسجد جاويد تهران در دورهاي كه شهيد آيتالله دكتر محمد مفتح امامت آن را برعهده داشت، از پايگاههاي انقلاب به شمار ميرفت. اين روند تا دستگيري شهيد مفتح و سرآغاز غيرسياسي شدن اين مسجد تداوم يافت. مقالي كه پيش رو داريد، جوانبي از فعاليتهاي مبارزاتي اين كانون را روايت كرده است.
اگر چه مسجد جاويد تهران با ورود امام جماعت فعال و پرتحركي چون شهيد آيتالله مفتح، شور و تحركي كممانند يافته بود، اما با آغاز سال ۱۳۵۳ فعاليتهاي سياسي این مسجد رنگ ديگري يافت. دكتر مفتح و مسئولان مسجد بيش از پيش از وعاظ و سخنرانان دعوت كردند و جلسات درس را در مسجد گستردهتر تشكيل دادند. در اين زمان افرادي چون آيات و حجج اسلام مهدويكني، سبزواري و دري نجفآبادي جهت سخنراني به مسجد دعوت شدند و جلسات پرشوري با حضور دانشجويان و اقشار مختلف مردم تشكيل گرديد.(۱) اين مسئله باعث حساسيت ساواك نسبت به فعاليتهاي دكتر مفتح در مسجد شد. چنان كه در يكي از گزارشهاي ساواك شميرانات آمده است: «برابر مراقبتهاي لازم شيخ محمد مفتح، امام جماعت مسجد جاويد در خيابان قديم شميران، ايستگاه باغ صبا (خارج از حوزه استحفاظي اين ساواك) ميباشد و شبها بعد از نماز به امام جماعتي مشاراليه وعاظي منبر رفته، با ذكر مسائل ديني سخنراني هم مينمايند و در طول مراقبت مشاهده نشده شيخ محمد مفتح خود مطالبي بيان دارد و... عليهذا با توجه به اينكه مسجد جاويد در حوزه استحفاظي ساواك شمالشرق ميباشد، مقرر فرمايند در خصوص كنترل گفتار وعاظي كه از جانب شيخ مفتح انتخاب و سخنراني مينمايند، اقدام لازم معمول گردد.»(۲)
مسجد جاويد، پايگاهي براي انقلابيون
در كنار تشكيل جلسات سخنراني، وعظ و تشكيل كلاسهاي درس، عدهاي از افراد انقلابي نيز در مسجد تردد ميكردند. برادران خاني، آقاي حقيقت و شهيد فياضبخش(۳) از فعالان سياسي مسجد جاويد در اين دوره بودند كه جلسات خود را در دفتر مسجد واقع در طبقه دوم برگزار ميكردند.(۴) به گفته «سعيد علمالهدي» از فعالان آن دوره مسجد، در اين زمان يكي از فعاليتهاي انقلابيون پخش اعلاميه بود. در مسجد جاويد نيز شهيد فياضبخش به پخش اعلاميه ميپرداخت. ايشان بسياري از اعلاميهها را در جامهريها و زير جزوههاي قرآن قرار ميداد تا بدين ترتيب به دست مردم برسد. (۵)
به طوركلي جهتگيري افراد فعال در مسجد روشن نبود و حتي جزو گروه و حزب خاصي نيز نبودند. سعيد علمالهدي در اين مورد چنين ميگويد: «بحث احزاب زياد در مسجد مطرح نبود. گرايش به يك حزب و گروه وجود نداشت. جهتگيري افراد چندان روشن نبود. البته شهيد مفتح خود از روحانيت مبارز بود و از آنها دعوت ميكرد». (۶) در حقيقت با فعاليت دكتر مفتح و يارانش در مسجد جاويد خلأيي كه پس از بسته شدن مساجد هدايت و الجواد و همچنين حسينيه ارشاد به وجود آمده بود، جبران شد. اين امر حساسيت و نگراني ساواك را بيشتر كرد، چنان كه در يكي از گزارشهاي آنها آمده است: «دو مسجد جليلي و مسجد جاويد در حال حاضر جاي حسينيه ارشاد و مسجد هدايت را گرفته و عناصر متعصب در اين دو مسجد اجتماع مينمايند... دستور تحقيق و مراقبت به ساواك تهران داده شود». (۷)
در ماه رمضان ۱۳۵۳ فعاليتهاي مسجد بيش از پيش رنگ سياسي به خود گرفت. دكتر مفتح بهرغم ممنوعالمنبر بودن سخنراني ميكرد، همچنين از سخنرانان و مداحاني چون آيتالله مرتضي مطهري، آيتالله محمد حسينيبهشتي، آيتالله سيدعلي خامنهاي، فخرالدين حجازي و حسين شمسايي جهت سخنراني و مداحي دعوت به عمل ميآورد. مباحث مطرحشده در جلسات شامل مبارزه، فلسطين، نهضت امام خميني و فتاوي ايشان، قيام امام حسين(ع) و حضرت زينب(س) بود.(۸) در اين جلسات مردم عادي همراه دانشجويان شركت ميكردند. سعيد علمالهدي در مورد شركتكنندگان ميگويد: «استقبال از سخنرانيها خوب بود. در بين شركتكنندگان دكتر سحابي و مهندس بازرگان نيز ديده ميشدند. دانشجوياني مانند مهندس محمدهاشم رهبري(۹) و آقاي ابراهيمي دانشجوي سابق دانشگاه علم و صنعت نيز در جلسات وعظ و خطابه شركت ميكردند». (۱۰)
سخنرانيهاي آيتالله مفتح و استقبال نسل جوان
در اين ميان سخنرانيهاي دكتر مفتح با استقبال بيشتري همراه بود. بنا به گفته خانم معصومه جاويدي استقبال از سخنرانيهاي وي به حدي بود كه شبهاي جمعه در خيابان و كوچههاي اطراف مسجد، فرش پهن ميكردند و مردم و حتي زنان به طور گسترده از سخنان وي استقبال مينمودند. به گفته ايشان شبهاي ۱۹، ۲۱ و ۲۳ ماه رمضان، تاسوعا و عاشوراي سال ۱۳۵۳ بيشترين جمعيت در مسجد جهت سخنراني دكتر مفتح و ديگر روحانيون حضور داشتند.(۱۱) اقدامات و فعاليتهاي دكتر محمد مفتح از چشم ساواك دور نماند و با توجه به سوابق او در مراكز امنيتي و انتظامي، با دقت كنترل و گزارش ميشد. چنان كه پرويز ثابتي، مديركل اداره سوم ساواك طي دستوري به رياست ساواك تهران در مورد فعاليتهاي دكتر محمد مفتح چنين اظهار نمود: «گزارشات واصله حاكي از آن است كه برخلاف تعهداتي كه واعظ مذكور، داير بر قطع اقدامات خويش سپرده است و به علت آنكه اين شخص به جهت ممنوعالمنبر بودن نميتواند شخصاً در بالاي منبر موجبات گمراهي عناصر متعصب مذهبي را فراهم سازد، از چندي قبل در جلسات مسجد جاويد (كه ياد شده در آن اقامه نماز جماعت مينمايد) تحريكات و برنامههاي سوئي را به طور غيرمستقيم دنبال مينمايد و يكي از اين اقدامات سوء، دعوت وعاظ و طلاب ناراحت جهت سخنراني در مسجد مورد بحث است. به علاوه، قرائن امر گوياي آن است كه به احتمال قوي روحاني مذكور از طريق ديگر نيز نيات سوء خود را به مرحله عمل ميگذارد». در پايان گزارش نيز خواسته شده است تا اقدامات لازم نسبت به موارد خواسته شده مبذول گردد. (۱۲)
آنچه بيش از هر چيز حساسيت مأموران را برانگيخت، تجمع دختران و پسران جوان و دانشجو در مسجد جاويد و تدريس دكتر مفتح بود. ساواك با ارسال گزارشهايي به اداره اطلاعات در اين مورد به پليس تهران ابلاغ ميكند كه وي ممنوعالمنبر بوده و مجاز به تشكيل كلاس يا هرگونه سخنراني در مساجد و منابر نميباشد. به همين جهت دستور داده شد در صورت مشاهده (موارد فوق) از سخنراني وي جلوگيري به عمل آورند. (۱۳)
پس از مدتي دكتر مفتح از سوي ساواك دستگير شد و حاجعباس جاويد، باني مسجد به كلانتري احضار و تعهد نمود كه از تشكيل كلاس تفسير قرآن و هرگونه فعاليت غيرعادي در مسجد جلوگيري به عمل آيد. به دنبال تعهد عباس جاويد، دكتر محمد مفتح نيز آزاد شد و امامت جماعت مسجد را دوباره برعهده گرفت، اما ممنوعالمنبر شد.(۱۴)
سخنراني آيتالله خامنهاي و تعطيلي مسجدجاويد
همزمان با بالا گرفتن فعاليتهاي سياسي مسجد، دكتر مفتح از آيتالله سيدعلي خامنهاي دعوت نمود تا در شبهاي ۱۸ و ۱۹ رمضان سال ۱۳۵۳ در مسجد جاويد سخنراني نمايد. البته قبل از اين تاريخ نيز چندينبار از آيتالله خامنهاي جهت ايراد سخنراني دعوت شده بود، اما اين برنامهها به دلايلي عملي نشده بود. در گزارش ساواك در اين مورد چنين آمده است: «روز ۱۱/۳/۱۳۵۳ آگهي تحت عنوان اينكه از تاريخ ۳۱/۳/۵۳ سيدعلي خامنهاي به مدت 10 شب بعد از اقامه نماز مغرب و عشا در مسجد جاويد واقع در خيابان كوروش كبير (جاده قديم شميران) منبر خواهد رفت، به ديوار مسجد نصب شده بود.»(۱۵)
علاوه بر اين، يكبار ديگر از آيتالله سيدعلي خامنهاي در تير ۱۳۵۳ مقارن با ايام فاطميه جهت سخنراني در مسجد دعوت شد، اما وي به علت كسالت پدرش نتوانست در مسجد جاويد حضور يابد و اعلام كرد از آنجا كه در ماه رمضان در مشهد برنامه دارد، بعد از ماه رمضان براي وفات امام جعفر صادق(ع) به مسجد خواهد آمد. (۱۶)
دعوت از آيتالله خامنهاي و ريسكي كه شهيد مفتح پذيرفت
دعوت از آيتالله خامنهاي در آن شرايط كار سادهاي نبود، چرا كه وي هم از طرف ساواك تحت مراقبت بود و هم دكتر مفتح. از طرف ديگر باني و متولي مسجد براي آنكه فعاليتهاي مسجد با ممانعت ساواك و شهرباني مواجه نشود، از سپردن تعهد براي بعضي از سخنرانان خودداري ميكرد. سرانجام آيتالله خامنهاي در شبهاي ۱۸ و ۱۹ آبان به مناسبت وفات امام صادق(ع) در مسجد جاويد حاضر شد. (۱۷) سعيد علمالهدي در اين رابطه ميگويد: «در شب ۱۹ آبان ابتدا دكتر سيدحسين شمسايي، مداح مسجد شعري در مورد فلسطين خوانده و آيتالله خامنهاي در ادامه بحث در مورد فلسطين و صلح امام حسن(ع) سخنراني نمود. از آنجايي كه وي تحت نظر ساواك بود، پس از پايان سخنراني، او را از ورودي زنانه به بيرون هدايت كردند. روز بعد خبر آمد كه آقاي خامنهاي دستگير شده است». (۱۸)
آيتالله خامنهاي پس از دستگيري روانه كميته مشترك ضدخرابكاري شد. اين ششمين و سختترين بازداشت وي بود، چنان كه خود بدان اشاره دارند: «مدتها در سلولي با سختترين شرايط و همواره با بازجوييهاي دشوار، در وصفي كه فقط براي آنان كه آن شرايط را ديدهاند قابل فهم است، نگه داشته شدم».(۱۹) آيتالله خامنهاي در بازجويي طولاني كه از وي به عمل آمد، اعلام كرد:«از طرف آقاي دكتر مفتح استاد دانشگاه و امام جماعت مسجد جاويد واقع در باغ صبا در خيابان كوروش كبير، جاده قديم شميران از اينجانب دعوت شد كه چند شب به مناسبت وفات امام صادق(ع) در مسجد مزبور سخنراني كنم».(۲۰)
سخنراني آيتالله خامنهاي و اختلاف سليقه شهيد مفتح با باني مسجد
با برگزاري سخنراني آيتالله خامنهاي، اختلاف سليقه دكتر محمد مفتح با باني مسجد آشكار شد. درگزارش اداره پليس تهران در اين باره آمده است: «... اخيراً در مسجد مذكور اختلافي بين آقاي عباس جاويد، متولي و باني و آقاي محمد مفتح پيشنماز مسجد و استاد دانشكده الهيات در نحوه اداره كردن و دعوت وعاظ به وجود آمده كه... با توجه به سوابق موجود راجع به مسجد جاويد تاكنون جهت دعوت از آقايان وعاظ، باني مسجد به نام حاجعباس جاويد، برابر روش جاري نام واعظ مربوط را طبق تقاضا به كلانتري اعلام و كلانتري نيز پس از بررسيهاي لازم در صورتي كه واعظ ممنوعالمنبر نبود با اخذ تعهد و اجازه برگزاري مجلس وعظ را صادر مينمود، ليكن اخيراً به لحاظ دخالتهاي بيمورد و فعاليتهاي خارج از وظايف از طرف شيخمحمد مفتح كه استاد دانشكده الهيات دانشگاه تهران و از وعاظ ممنوعالمنبر و پيشنماز مسجد جاويد ميباشد، اختلافي فيمابين باني مسجد آقاي جاويد و آقاي مفتح پيشنماز مسجد به وجود آمده است. در نتيجه وعاظي را كه آقاي مفتح دعوت مينمايد، مورد تأييد باني مسجد قرار نميگيرد، كما اينكه ليله ۱۹/۸/۵۳ آقاي مفتح واعظي به نام خامنهاي را بدون اعلام قبلي به مسجد دعوت و بدون مجوز مبادرت به سخنراني نموده است». (۲۱)
بازجويي از شهيد مفتح به خاطر اختلاف با باني مسجد
در پي اين مسائل حاجعباس جاويد باني مسجد به كلانتري منطقه احضار و مورد بازجويي قرار گرفت. وي در بازجويي خود اظهار كرد كه دكتر مفتح، مسجد را به كلاس درس تبديل كرده است؛ در حالي كه در دانشگاه براي اين كار امكانات بهتري وجود دارد. كلانتري منطقه دكتر مفتح را نيز احضار كرد و وي را مورد بازجويي قرار داد. وي در بازجويي بيان كرد: «هدف من سخنراني براي جوانها و مواردي [است] كه براي آنها نافع باشد. در صورتي كه آقاي جاويد ميخواهند در مسجد فقط و فقط به سبك قديم روضهخواني و نماز باشد و من ميخواهم كه نسل جوان به مسجد بيايند...».(۲۲)
روايتي ديگر از سخنراني آيتالله خامنهاي در مسجد جاويد
عليرضا فرقاني از دانشجويان مبارز دانشگاه آريامهر (صنعتي شريف) در خاطرات خود گفته است: «ما براي شنيدن سخنراني بزرگان دين در تهران به چند مسجد ميرفتيم كه يكي از اين مساجد، مسجد جاويد بود؛ در پايين شميران كه در آن سالها خيابان كوروش هم ميگفتند و الان در حال حاضر خيابان دكتر علي شريعتي ناميده شده است. جاويد اسم مؤسس آن مسجد بود و مديريت مسجد را هم دكتر مفتح برعهده داشت و بخشي از سخنرانيهاي شهيد مطهري هم در آنجا برگزار ميشد. پاييز سال 1353 در سالروز شهادت امام صادق(ع) اطلاع يافتيم كه قرار است آيتالله خامنهاي به تهران بيايد و در مسجد جاويد سخنراني كند. به همراه ساير دوستان در مسجد جاويد حاضر شديم تا در سخنراني ايشان حضور داشته باشيم، ولي ايشان نيامدند تا اينكه دكتر مفتح پشت تريبون قرار گرفت و گفت كه به آقاي خامنهاي اجازه ندادند تا به تهران بيايد و با اين حرف به نوعي چراغ سبز داد تا حاضران واكنش نشان دهند. بعد از اينكه دكتر مفتح اين حرف را گفت، ما از مسجد بيرون آمديم و شروع به تظاهرات در خيابان كرديم و رفتهرفته شعار مرگ بر شاه هم گفتيم و در حالي كه اين شعار را تكرار ميكرديم، فرار نموده و سعي ميكرديم از هم فاصله داشته باشيم تا اگر يكي را گرفتند ديگري دستگير نشود و همگي يكجا نباشيم. اين اولين تظاهراتي بود كه من در خارج از محيط دانشگاه شركت ميكردم. همان روز گفته شد كه آقاي خامنهاي فردا خواهند آمد، ولي من و بعضي از دوستان به خاطر اينكه احتمال ميداديم اجازه ندهند، فردايش نرفتيم، ولي ايشان به مسجد جاويد آمده و سخنراني كرده بودند كه اين سخنراني در آن روزها نقطه عطفي در مبارزات شده بود؛ چون بعد از اين سخنراني، هم دكتر مفتح و هم آيتالله خامنهاي دستگير و مسجد جاويد را تعطيل كرده بودند. وقتي كه بعداً شنيدم ايشان آمده و سخنراني هم كرده، از برخي دوستان كه در مسجد حضور پيدا كرده بودند، نوار سخنراني ايشان را گرفتم و گوش دادم و اين اولين باري بود كه صداي آيتالله خامنهاي را ميشنيدم. بعد از اين جريان يك جور ديگر هم با آيتالله خامنهاي شناخت پيدا كردم. كتاب ويژگيهاي ايدئولوژي اسلامي نوشته سيدقطب و ترجمه سيدعلي خامنهاي و كتاب ديگر در اين دوران كه خيلي در من تأثيرگذار بود، كتاب نقش مسلمانان در استقلال هندوستان بود و نيز ترجمه كتاب صلح امام حسن(ع) توسط ايشان». (23)
با انعكاس گزارشهاي ارسالي از شهرباني و ساواك، در مورد فعاليت دكتر مفتح در مسجد جاويد، در روز سوم آذر 1353 رياست واحد اجرايي كميته مشترك ضدخرابكاري، دستور گرفت تا نسبت به شناسايي، دستگيري و بازرسي از محل سكونت وي اقدام كند و دكتر مفتح به كميته مشترك ضدخرابكاري تحويل داده شود. بلافاصله دكتر دستگير و به زندان كميته مشترك ضدخرابكاري منتقل گرديد. با دستگيري وي مسجد جاويد نيز تعطيل شد. (24)
پس از دستگيري دكتر مفتح و تعطيلي مسجد، آقاي جاويد، حاج سيدابوطالب داودي را به عنوان امام جماعت مسجد معرفي نمود كه اين اقدام با موافقت مقامات روبهرو شد. خروج دكتر مفتح از مسجد جاويد پايان دورهاي از حركت
سياسي ـ فرهنگي مسجد بود و ديگر پس از آن جمعيت چنداني به مسجد وارد نشد. به گفته سعيد علمالهدي: «امام جماعت جديد اصلاً وارد مباحث سياسي نميشد. عباس جاويد نيز مسجد را به اوقاف واگذار كرد. ديگر از آن جمعيت چندهزار نفري خبري نبود تا اينكه انقلاب پيروز شد». (25)
پينوشتها در سرويس گفتوگو موجود است