در 23 مرداد 1381 علیرضا جعفرزاده سخنگوی گروهك تروریستی منافقین 3 نقطه نطنز، اصفهان و اراك ایران را در یك نشست خبری به رسانه‌ها نشان داد و مدعی شد ایران به طور مخفیانه در دو نقطه تاسیسات غنی‌سازی اورانیوم و در راك نیز راكتور آب سنگین دارد. این خبر به سرعت فضای رسانه‌ای دنیا را در برمی‌گیرد و بسترهای لازم را فراهم می‌كند تا در آذرماه همین سال دولت آمریكا، تهران را به تلاش برای تولید تسلیحات اتمی متهم كند.

هر چند كه دولت اصلاحات با تعطیلی بخش های مهمی از برنامه هسته ای٬ مانع از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت شد ولیكن با روی كار آمدن دولت نه و ایستادگی در برابر خواست غرب٬ پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع شد.

اگر ارجاع پرونده هسته ای كشورمان به شورای امنیت و قطعنامه‌های این شورا٬ ساختار و چهارچوب قانونی خاصی در اختیار آمریكا قرار داد تا تحریم‌های یك جانبه خود را با مشاركت اروپایی ها چند جانبه و گسترده‌تر نماید، حوادث فتنه 88 و شانتاژ رسانه ای این جریان ضمن مشروعیت بخشی جهانی به تحریم ها بستری را ایجاد كرد تا همه كشور ها ابزار لازم برای تحریم جمهوری اسلامی ایران را به دست آوردند.

***تحریم به عنوان ابزار تاریخی سیاست خارجی آمریكا ***

تحریم‌های اقتصادی آمریكا منحصراً علیه نظام جمهوری اسلامی ایران نبوده و در كنار سیاست جنگ افروزانه ایالات متحده و جنگ های متعدد این كشور به عنوان ابزار سیاست های استعماری این كشور در سایر نقاط جهان نیز مطرح بوده است. بررسی اجمالی از تاریخ تحریم‌های اقتصادی در سطح جهانی نشان دهنده آن است كه دولت آمریكا همواره بزرگترین سهم را در كاربرد سیاست تحریم اقتصادی داشته است. در مجموع، دوسوم تحریم های اقتصادی جهان توسط دولت آمریكا اعمال شده است. در فاصله جنگ جهانی اول تا سال 1990، یعنی در طول نزدیك به 75 سال، در مجموع 115 تحریم اقتصادی علیه كشورهای مختلف تصویب و به اجرا گذاشته شده كه به طور متوسط برابر با 1.5 تحریم در سال است. دولت آمریكا مسئول 77 مورد از كل 115تحریم‌های اقتصادی جهان، یعنی 67% كل تحریم ها در طی دوره 1918- 1990 بوده است. اما از سال 1990، به دنبال فروپاشی اتحاد شوروی و پایان جنگ سرد، سهم آمریكا در كاربرد سیاست تحریم اقتصادی و تعداد تحریم‌های اقتصادی به شدت افزایش یافته است.

***تاریخچه تحریم در ایران  ***

پیشینه تحریم ایالات متحده و غرب علیه ایران دارای نكات قابل ملاحضه ای است. كشورهای استعماری در هر مقطعی كه كار با جنگ و سیاست پیش نمی رود از تحریم و اعمال سیاست‌های تحریمی بر علیه ایران خودداری نمی كنند.

در مثال تاریخی برای تحریم های اعمالی بر علیه كشورمان بایستی به دوران قاجار اشاره كرد. دردورۀ قاجار با توجه به وابستگی اقتصادی مناطق شمالی ایران به اقتصاد و شبكه حمل ‌و نقل روسیه، روس‌ها از تحریم اقتصادی علیه ایران به مثابه ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود استفاده كردند.

 در دوره نخست‌وزیری دكتر مصدق و به ‌خصوص در نهضت ملی شدن صنعت نفت، دولت انگلیس از تحریم اقتصادی برای تغییر مواضع دولت ایران استفاده كرد.

***شروع تحریم های آمریكا علیه ایران ***

 در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از ماجرای تسخیر سفارت آمریكا در سیزدهم آبان 1358، ایران با تحریم‌های تجاری و اقتصادی آمریكا و متحدان اروپایی آن مواجه شد. با آزاد شدن گروگان‌های آمریكایی در 30 دی 1359، دولت‌های اروپایی از ادامۀ تحریم ایران دست كشیدند، اما آمریكا برخلاف تعهدات خود در بیانیه‌های الجزایر مبنی بر لغو تحریم و مداخله نكردن در امور داخلی ایران، با مسدود كردن دارایی‌ها و امتناع از تحویل تجهیزات نظامی خریداری شده ایران، هم‌چنان به اعمال تحریم در مقیاسی گسترده‌تر ادامه داد.

هدف آمریكا تصویب قوانین و بخشنامه های اجرایی برای تشویق و یا اجبار شركت های خارجی به ترك بازار نفت و انرژی ایران بود. در واقع، آمریكا به موجب این قوانین و تحریم ها، شركت‌های خارجی فعال در زمینه نفت و انرژی در ایران را مجبور می كرد تا بین بازار آمریكا و ادامه همكاری و سرمایه گذاری دربخش انرژی ایران، یكی را انتخاب كنند.

نقطه شروع تحریم های یكجانبه علیه ایران قانون موسوم به "داماتو" بود. بر اساس این قانون كه در سال 1995 به تصویب رسید، رئیس‌جمهوری وقت آمریكا اجازه یافت تا شركت‌های غیرآمریكایی را كه فن‌آوری‌های صنعت نفت در اختیار ایران می‌گذارند تحریم كند. قانون داماتو، پس از آمیختگی با طرح بنیامین ‌گیلمن، رئیس كمیسیون روابط ‌بین‌الملل مجلس نمایندگان آمریكا كه محتوایی مشابه با قانون داماتو داشت، در قالب مجازات های جدید آمریكا علیه ایران و لیبی در سال 1996 توسط كنگره آمریكا تصویب شد و سپس به امضای بیل كلینتون، رئیس‌جمهوری وقت آمریكا رسید. این قانون برای شركت‌های غیرآمریكایی كه در بخش انرژی ایران بیش از 20 میلیون دلار در سال سرمایه‌گذاری كنند، مجازات‌هایی را مشخص كرده است. این رویكرد آمریكا درباره محروم كردن شركت های خارجی كه در بخش نفت و انرژِی ایران فعالیت میكردند، بنیان و شالوده تحریم هایی را پی ریزی كرد كه به عنوان تحریم های یك جانبه آمریكا علیه ایران معروف شد. تحریم هایی كه باعث اعتراضات بسیاری از شركت ها و كشور های دنیا شد.

اما واقعیت این بود كه تحریم های یك جانبه ای كه به منظور گسترش تحریم ها به بخش نفت و انرژی ایران آغاز شده بود به دلیل مقاومت كشورهای اروپایی و بسیاری از شركت های بزرگ نفتی در مقابل خواست های آمریكا راه به جایی نبرد. لذا شكست تحریم های یك جانبه آمریكا در اوج قدرت این كشور در حدود سال های 1990 ، این كشور را وادار به قاعده سازی و مشروعیت تراشی برای تحریم های خود كرد.

***بهانه ها و اهداف ادامه تحریم های آمریكا  ***

در حالی كه تحریم های آمریكا علیه ایران طی سال‌های 1980 و 1990 میلادی با هدف فشار آوردن بر ایران برای رها كردن تروریسم و حمایت از تروریسم و همچنین محدود ساختن قدرت استراتژیك ایران در منطقه خاورمیانه طرح ریزی شده بود، از سال 1996 به تدریج به سوی برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران كشیده شد و از اواسط سال 2000 میلادی، تحریم های آمریكا بر روی برنامه هسته ای ایران متمركز شد. هدف از این تمركز، محدود كردن ظرفیت غنی سازی ایران و اجبار ایران به ترك ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته ای‌ بوده است. این تحریم‌ها پس از حوادث انتخابات سال 88 و بروز فتنه به اوج خود رسید و از تحریم های هسته ای به تحریم های اقتصادی، نظامی و سیاسی تسری پیدا كرد.

 تحریم ها علیه ایران به تدریج و طی سه دهه گذشته ابعادی بسیار گسترده و پیچیده به خود گرفته و در واقع بازتابی از رویكرد ستیزه جویانه و تقابل‌گرایانه آمریكا و غرب با حاكمیت نظام جمهوری اسلامی ایران داشته است. لذا تحریم های آمریكا علیه ایران یكی از محورهای اصلی سیاست آمریكا در قبال جمهوری اسلامی بوده، طوری كه اهداف تحریم های آمریكا علیه ایران به مرور زمان تحول یافته است. مسئله ای كه می توان از آن به عنوان ابزاری برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران تعبیر كرد.

  1. قطعنامه های شورای امنیت دست آویزی برای  مشروعیت تحریم های ایالات متحده

قطعنامه‌های شورای امنیت علیه برنامه هسته ای ایران ضمن آنكه مجموعه تحریم های جدیدی را علیه جمهوری اسلامی ایران به تصویب رساند، چهارچوب قانونی جدیدی را در اختیار آمریكا قرار داد تا ضمن مشروعیت بخشی به اقدام آمریكا، این كشور بتواند حلقه تحریم های یكجانبه خود علیه ایران را تنگ تر نماید.

تجربه تلخ ناكامی در تحریم­ های یك جانبه، ایالات متحده را واداشت تا جهانی سازی و مشروعیت دهی به تحریم جمهوری اسلامی را نیز در دستور كار قرار دهد. لذا پس از ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت و صدور طی شش قطعنامه شورای امنیت، موضوع برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ابعادی بین المللی به خود گرفت و این شرایط، بهترین فرصت را برای آمریكا فراهم ساخت تا با توجه به هژمونی سیاسی- اقتصادی خود در جهان، ضمن آنكه متحدان غربی خود را در استراتژی تحریمی خود علیه ایران بسیج و شریك كند، سایر كشورها و شركت های جهان را ناچار به پیروی از سیاست گذاری تحریمی خود علیه ایران نماید.

همین اتفاق نیز افتاد و شورای امنیت در چند مرحله ایران را تحریم كرد. به دنبال هر تحریم٬ ایران از دستاوردی جدید در حوزه هسته‌ای رونمایی می‌كرد و به طرف غربی این سیگنال را ارسال می‌كرد كه در برابر تحریم‌ها عقب نشینی نخواهیم كرد و باید روش رفتار علیه تهران تغییر كند.

رویه ایران در مقابل تحریم‌ها و توسعه برنامه هسته‌ای باعث شد تا با روی كار آمدن باراك اوباما در آمریكا٬شرایط برای «تغییر» سیاست آمریكا در قبال ایران هسته‌ای فراهم شود. اوباما 3 ماه قبل از انتخابات دهم ریاست‌جمهوری در ایران در پیام نوروزی خود به ایرانیان صراحتا اعلام كرد «‌می‌خواهم با رهبران ایران صریح صحبت كنم». روند عقب‌نشینی‌های آمریكا در آستانه انتخابات با سرعت بیشتری دنبال شد. به گونه‌ای كه 20 خرداد 88 در حالی كه تنها 2 روز به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران مانده بود، باراك اوباما به رهبر معظم انقلاب نامه نوشت. سعید جلیلی، دبیر شورایعالی امنیت ملی كشورمان اسفند‌ماه 89 در اجلاسیه جامعه مدرسین درباره این نامه گفت: «تنها 2 روز مانده به انتخابات، اوباما نامه‌ای به رهبر انقلاب می‌نویسد و به صراحت اعتراف می‌كند كه بدون جمهوری اسلامی مسائل منطقه و بین‌الملل حل نخواهد شد».

دهمین دوره انتخابات ریاست در حالی فرارسید كه ایران دستاوردهای هسته‌ای خود را در چند حوزه تقویت كرده بود. علاوه بر اینكه سانتریفیوژهای فعال ایران به رقم 7 هزار عدد رسید٬ ایران 2 نوع پیشرفته سانتریفیوژ نیز تولید كرد كه نسبت به ماشین‌های قبل سرعت غنی‌سازی بالاتری- تا 4 برابر- داشتند.

با نزدیك شدن به انتخابات ریاست‌جمهوری ایران٬ ایالات متحده مذاكرات هسته‌ای را از ژوئن 2008 تعلیق كرد تا سرانجام انتخابات مشخص شود. بنابراین این كشور سیاستی 2 وجهی با افزایش غلظت ابهام اتخاذ كرد. از نظرگاه دیپلماتیك نیز بنیان نگرش تهدید‌محور علیه ایران دچار خدشه شد. ایالات متحده آمریكا كه الگوی فشار را بستر رفتار با ایران هسته‌ای قرار داده بود، سرانجام چرخش نشان داد و در نهایت اوباما رسما اعلام كرد خواستار گفت‌وگوی مستقیم با ایران است. این رویه عقب‌نشینی و تغییر الگوی رفتار تا روز انتخابات دنبال شد.

پس از شمارش آرا و آشكار شدن مشاركت 85 درصدی و نیز میزان آرای فرد منتخب، قاعدتا همه چیز باید به سمت تغییر الگوی غرب پیش می‌رفت. به عبارت روان‌تر، ارتقای جایگاه فنی ایران در تاسیسات هسته‌ای، در كنار دستاوردهای حقوقی ایران در آژانس كه موجب تقویت جنبش عدم تعهد شد، وقتی كنار یك انتخابات كم‌نظیر در دنیا و اعتماد 63 درصدی به فرد پیروز قرار گیرد، بدیهی است تثبیت ایران هسته‌ای را موجب می‌شود.

تغییر الگو كه بخش مهمی از آن حاصل میزان مشاركت مردم در انتخابات و میزان مقبولیت مسؤول پرونده هسته‌ای بود، اما پس از وقوع فتنه مخدوش شد. حمایت ایالات متحده و تروئیكای اروپایی از عوامل فتنه كه اوج آن با «الهام‌بخش دانستن موسوی» توسط اوباما علنی شد، نشان داد آمریكا و متحدانش در 1+5 فتنه را رهیافتی برای بازگشت به شرایط گذشته یافته‌اند.

با بالا گرفتن جریان فتنه میرحسین موسوی بیانیه‌ای صادر كرد و مقاومت تیم هسته‌ای در مقابل ایالات متحده را «عقب‌نشینی از حقوق ملت عنوان كرد»! این بیانیه را باراك اوباما چندی بعد تكمیل و تصریح كرد: «به نظر نمی‌رسد ایران از نظر سیاسی آنقدر وضع ثابتی داشته باشد كه بتوانند درباره مساله هسته‌ای تصمیم‌های سریع اتخاذ كنند. از سوی دیگر، اوضاع داخلی ایران موجب پیچیده‌تر شدن تلاش‌ها برای رسیدن به توافق میان ایران و قدرت‌های جهان سر مساله سوخت اتمی شده است»! این تقسیم كار برای تضعیف مواضع ایران بویژه در مذاكرات هسته‌ای در تمام مدت فتنه وجود داشت.

16 روز پس از اهانت بی‌سابقه فتنه‌گران به عزاداری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع)، ژنرال دیوید پترائوس، فرمانده سابق نیروهای آمریكایی در منطقه از احتمال حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران خبر داد. وی به CNN گفت: «حتما می‌توان تاسیسات هسته‌ای ایران را مورد هدف قرار داد. تاسیسات ایران در مقابل حملات بمب‌ها آسیب‌پذیر هستند». سنای آمریكا نیز رسما از «اعمال تحریم‌های جدید» برای حمایت از «آزادی شهروندان ایرانی» سخن گفت. موارد متعدد دیگری نیز از هماهنگی عوامل فتنه با دستگاه تصمیم‌گیر ایالات متحده آمریكا در تاثیرگذاری بر موضوع هسته‌ای كشورمان وجود دارد. تلاش آمریكا برای تقویت فتنه 88 در واقع یك پیام راهبردی داشت و آن بازگشت كامل اوباما به الگوی فشار بوش در مناسبات با ایران بود. پاسكاری فتنه با ایالات متحده آمریكا در نهایت منجر به تصویب تحریم‌های یكجانبه ایالات متحده آمریكا و افزایش فشارها به ایران شد. ورود ایالات متحده به موضوع تحریم بنزین ایران نیز در همین راستا صورت گرفت.

با اقدام ایالات متحده در مشروعیت دهی به تحریم های یك جانبه خود ، اتحادیه اروپا در زمینه اعمال تحریم ها علیه ایران، سیاست های همسانی را با هماهنگی آمریكا در پیش گرفت و این مسئله حاصل ابتكاری بود كه آمریكایی ها با توجه به شكست تحریم های یك جانبه خود در دستور كار قرار داده بودند. با ابتكار آمریكایی ها علاوه بر اروپایی ها بسیاری از كشور های دیگر در اهداف تحریم های آمریكا علیه ایران شركت كردند و این موضع با فتنه 88 و تضعیف توان داخلی جمهوری اسلامی ایران بسیار تعمیق یافت.

در این راستا بعد از وقوع حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری و فتنه 88 بسیاری از كشورها از خرید نفت ایران منع كردند. فقط 5 كشور خریدار، یعنی چین، ژاپن، هند، كره جنوبی و تركیه مجوز واردات حداكثر 1.1 میلیون بشكه نفت خام ایران را در روز از سوی آمریكا برای دوره های زمانی شش ماهه قابل تمدید، دریافت كردند. بدین ترتیب صادرات نفت خام ایران كه در سال 2011 میلادی بیش از 2.5 میلیون بشكه در روز بود، به كمتر از 1.1 میلیون بشكه سقوط كرد. در فوریه سال 2013 با ممنوعیت پرداخت ارز به ایران دربرابر صادرات نفت ایران به 5 كشور یاد شده، در آمدهای ارزی و سایر بخش های اقتصادی ایران دچار مشكل فراوان شد.

  1. تحریم ها بعد از فتنه 88

اما فتنه 88 و تاثیر بین المللی آن در رابطه با تحریم ها بسیار اهمیت دارد. چرا كه با این حوادث بود كه قطعنامه 1929 با حداكثر شدت صادر شد و به همه كشور ها مشروعیت لازم را برای اعمال تحریم های یك جانبه و چند جانبه علیه جمهوری اسلامی ایران را اهدا كرد. لذا آمریكا كه سالها برای جهان شمول كردن تحریم جمهوری اسلامی ایران هزینه صرف كرده بود، به موهبت فتنه 88 فرصت یافت به اقدامات یك جانبه خود مشروعیت و مقبولیت بخشد و تحریم چند جانبه خود با كشورهای اروپایی و هم پیمانانش را به تحریم های جهانی تبدیل نماید.

آمریكا و گروه غرب به مدد مفاهیم جدیدی كه با قطعنامه جدید به دست آورده بودند تحریم های هسته ای خود را به تحریم های صرفا اقتصادی و نظامی تبدیل كردند و ابزار های لازم برای جهان شمول كردن آنها را مهیا ساختند. با قطعنامه 1929 كه به عنوان شدیدترین و پیچیده‌ترین قطعنامه شورای امنیت شناخته می شود و ساختمان تحریم ها در سال 1390 به اوج خود رسید.

لذا اگر به روند اعمال تحریم های یك جانبه از سوی امریكا و اروپا علیه ایران- كه در ادامه آمده است- نگاه كنیم، روشن است كه این روند بعد از فتنه 88 و با قطعنامه 1929 با تبلیغات وسیع رسانه ای غرب به نهایت تاثیر خود می رسد. همه اینها در حالی است كه قطعنامه 1929 و تحریم های یك جانبه بعد آن به هیچ وجه تحریم های هسته ای صرف نیست.

اتحادیه اروپا(90/11/03):

كشورهای عضو اتحادیه اروپا در راستای اعمال فشار بیشتر بر ایران به منظور وادار كردن كشورمان به صرفنظر از برنامه هسته‌ای خود، با اعمال تحریم تدریجی بر نفت ایران و بانك مركزی موافقت كردند. طبق توافق اعضای اتحادیه اروپا، از این پس انعقاد هرگونه قرارداد جدید از سوی كشورهای عضو اتحادیه اروپا با بخش نفتی ایران ممنوع خواهد بود و تمامی قرارداهای جاری میان اروپا و بخش نفت ایران نهایتا تا اول ژوئیه لغو خواهد شد.

آمریكا(90/12/10):
وزارت خزانه‌داری آمریكا بانك دوبی را به خاطر آنچه كمك به ایران در راستای فرار از تحریم‌های بین‌المللی خوانده است، تحریم كرد.


آمریكا(90/11/04):
وزارت خزانه‌داری آمریكا در اقدامی پس از تصویب تحریم‌هایی علیه بانك مركزی ایران، تحریم‌هایی را علیه بانك تجارت جمهوری اسلامی ایران اعلام كرد.

آمریكا(90/11/28):
وزارت خزانه‌داری آمریكا در اقدامی وزارت اطلاعات ایران را به دلیل آنچه كه آن را حمایت از دولت سوریه خواندند در لیست تحریم‌های آمریكا قرار داد. طبق این تحریم‌ها،دارایی‌های وزارت اطلاعات ایران توقیف شده و به مقامات این وزارتخانه برای سفر به آمریكا روادید داده نمی‌شود.

آمریكا(90/10/11):
اوباما تحریم بانك مركزی ایران را امضا كرد. بر این اساس، شركت‌های خارجی را كه با بانك مركزی ایران دست به معامله بزنند، مشمول جریمه خواهند شد.

اتحادیه اروپا(90/09/10):

اتحادیه اروپا در اقدامی خصمانه، بیش از 180 شركت و شخصیت ایرانی را در فهرست تحریم‌های خود قرار داد. علت این تحریم‌ها مخالفت ایران با خواسته‌های بین‌المللی برای توقف برنامه هسته‌ایش خوانده شده است.

آمریكا(90/09/22):
وزارت خزانه داری آمریكا طی بیانیه ای اعلام كرد كه دو مقام نظامی ایران "حسن فیروز آبادی" رئیس ستاد مشترك نیروهای مسلح و "عبدالله عراقی" جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه را تحت تحریم قرار داده است.

آمریكا(90/09/30):
وزارت خزانه‌داری آمریكا روز گذشته اعلام كرد كه اقدامات تحریمی علیه ایران در زمینه ۱۰ شركت كشتیرانی اعمال خواهد شد.


انگلیس و كانادا(90/07/27):

كانادا و انگلیس در اقدامی بحث برانگیز 5 تبعه ایرانی را در ارتباط با سناریوی ترور سفیر عربستان در واشنگتن تحت تحریم قرار دادند. این پنج نفر شامل "منصور ارباب سیار"، 56 ساله، شهروند آمریكا كه دارای پاسپورت ایرانی است و "غلام شكوری" عضو نیروی سپاه قدس، دارایی‌های "حامد عبداللهی" افسر ارشد سپاه قدس، "عبدالرضا شهلایی" و "قاسم سلیمانی" از فرماندهان سپاه قدس هستند.

سوئیس(90/10/02):
سوئیس اعلام كرد كه دارایی‌های ۱۸۰ شخص حقیقی و شركت را مسدود می‌كند.