فلسطین در طول 2 ماهه اخیر باردیگر از اصلی ترین کانون های تحولات منظقه گردیده است و شاید اگر نبود مسائلی مانند بازی گسترده غرب علیه سوریه ، اکنون در راس اخبار منطقه و جهان قرار داشت. قيام اخير ملت فلسطين تاكنون نزديك به 100 شهيد و صدها زخمي و بازداشتي به همراه داشته در حالي كه حمايتهاي كشورهاي غربي از صهيونيستها و سكوت مجامع جهاني به استمرار جنايات عليه فلسطيني ها منجر شده است.
در میان روزهای خونین فلسطین رفتارهای صهیونیست ها برای سرکوب گسترده فلسطینیها امری قابل توجه است. صهیونیست ها در حالی با وضع قوانین سرکوب گرایانه و نژادپرستانه علیه فلسطینی ها در حالی برآنند تا مسئله فلسطین را امری داخلی و نه تجاوزگری به ملتی مستقل و ازاد عنوان دارند که سیاست های تبلیغاتی گسترده ای برای بدنام سازی مقاومت در پیش گرفته اند.
آنچه صهیونیستها به شدت پیگیری می کنند معرفی ملت فلسطین به عنوان تروریست و سرکوب آنان در لوای نام مقابله با تروریسم است چنانکه صهیونیست ها به کرات خود را قربانی تروریسم معرفی کرده اند. رژيم صهيونيستي همواره بر آن بوده تا دفاع مشروع ملت فلسطين را تروريسم معرفي كرده و چنان وانمود سازد كه براي امنيت خود كشتار فلسطيني ها را صورت ميدهد در حالي كه بر اساس قوانين بين المللي و قطعنامه سازمان ملل، فلسطين اراضي اشغالي مي باشد و فلسطينيان براي دفاع از سرزمين خود حق دفاع مشروع دارند و حتي جامعه جهاني موظف به حمايت از آنان است.
صهيونيستها در کنار توجیه سرکوب فلسطینی ها همزمان چند محور را در دستور کار دارند. نخست ایجاد درگیری و تقابل در درون جبهه مقاومت است بگونه ای که در انفجارهای خونین بیروت و بحران سوریه ، محافل رسانه ای صهیونیستی همواره حضور فلسطینی ها در این ناامنی ها را مطرح و چنان وانمود می سازند که انسجام درونی مقاومت فرو پاشیده است. صهيونيستها به دنبال تقابل دروني ميان جبهه مقاومت بوده كه تحريك اردوگاههاي آوارگان فلسطيني در كشورهايي مانند سوريه و لبنان براي اقدام عليه امنيت اين كشورها در اين چارچوب صورت ميگيرد. چند دسته سازي مقاومت منطقه و گسست انسجام آنان هدف اين طراحيها است.
دوم تخریب چهره فلسطین در میان ملت های عرب است چنانکه چندین انفجار خونین در مصر، کویت، بحرین و .... را به اتباع فلسطینی نسبت داده اند. جالب توجه آنكه اين رفتار در قبال ساير اردكان مقاومت نظير حزب الله و جمهوري اسلامي ايران نيز صورت مي گيرد كه ادعاهاي ارتجاع عربي درباره نقش ايران حزب الله در كويت، يمن و بحرين و متهم سازي آنان به اقدامات خرابكارانه در اين چارچوب صورت ميگيرد كه براي دلسرد سازي ملتهاي منطقه از مقاومت صورت ميگيرد. آنها برآنند تا ملتهاي منطقه از ظرفيتي به نام مقاومت محروم و در نهايت سازش خود با صهيونيستها و وابستگي به آمريكا را توجيه نمايند.
سوم آنکه صهیونیست ها از این هم پا را فراتر نهاده و ادعا دارند که بحران های امنیتی جهان توسط فلسطینی ها بوده چنانکه پس از حادثه مشکوک پاریس ادعایی فلسطینی بودن برخی عوامل این حادثه مطرح گردید. جالب توجه انکه نتانیاهو نخست وزیر صهیونیست ها در مواضعی قابل توجه ادعای یکسان بودن چالشهای امنیتی فرانسه و این رژیم در برابر انچه تروریسم فلسطینی نامید مطرح کرد. سران اين رژيم چنان وانمود ميكنند كه فلسطينيها مخل امنيت جهاني و اين رژيم ناجي امنيت است در حالي كه اسناد بسياري از جنايات جهاني از جمله 11 سپتامبر و چندين انفجار خونين در اروپا نشانگر نقش گسترده صهيونيستها در كشتار هزاران انسان بيگناه است.
مجموع این رفتارها یک هدف را دنبال می کند و آن ایجاد بحران در درون جبهه مقاومت و دلسرد سازی ملت های عربی و سایر ملل از فلسطین می باشد که در نهایت زمینه ساز سرکوب گری گسترده صهیونیست ها می شود. به عبارتی دیگر صهیونیست ها با این حربه از یک سو تقابل درونی جبهه مقاومت را پیگیری می کنند و از سوی دیگر به دنبال متقاعد سازی جهان مبنی بر تروریست بودن فلسطینی ها است. صهیونیست ها با این حربه از یک سو امید دارد تا فلسطینی ها برای معرفی نشدن به عنوان تروریست مقاومت را کنار بگذارند و از سوی دیگر با واژه تروریسم به سرکوب گسترده فلسطینی ها بپردازد. مقابله با این ترفندها یک راهکار دارد و ان تاکید بر اصل وحدت در برابر دشمن صهیونیستی است که زمینه ساز آزادی ملت فلسطین از بند صهیونیست ها خواهد بود.