در دو سال اخير بارها گفته شد كه ماه عسل جريان تجديدنظرطلب با دولت بهزودي به فراق و جدايي خواهد انجاميد و اين دو در آستانه انتخابات اسفندماه امسال طعم تخاصم و درگيري بين خود را تجربه خواهند كرد اما هر بار كه از اين موضوع سخني به ميان ميآمد، شخصيتها و رسانههاي منسوب به اين جريان مسئله را انكار كرده و آن را تاكتيك انتخاباتي رقيب عنوان ميكردند. اكنون سه ماه مانده به انتخابات مجلس دهم و خبرگان پنجم درگيري اصلاحات- اعتدال آنقدر بالا گرفته كه برخي از روزنامههاي زنجيرهاي به ناچار آن را در صفحه نخست و تيتر يك خود پوشش داده و اقرار ميكنند كه چشم انداز روابط تجديدنظرطلبان با دولت تيره و تار است.
روند تقابل تجديدنظرطلبان با دولت و شخص روحاني كه از هفتههاي قبل از معرفي وزراي كابينه پيشنهادي دولت به مجلس براي رأي اعتماد آغاز شد در روزهاي اخير سرعت بيشتري گرفته و انتظار ميرود در روزهاي آينده نمود عينيتري به خود بگيرد. يكي از دلايل چنين فرضيهاي را ميتوان تيتر يك روز گذشته روزنامه آرمان مبني بر « عبور از روحاني با رمز اعتدال؟» دانست كه با ادبيات منحصر به فردي به جريان مدعي اصلاحطلب تاخته و آنها را متهم به سهم خواهي از دولت كرده است.
حمله رسانه هاشمي به اصلاحطلبان
اين روزنامه نزديك به خانواده آقاي هاشمي همچنين جريان اصلاحطلب را فاقد پايگاه اجتماعي ممكن براي جلب آراي عمومي ميداند كه توانسته با نزديك كردن خود به دولت و شخص روحاني ممات سياسي خود را تنفسي ببخشد. «آرمان» در ادبيات قابل تأمل عليه اصلاحطلبان ادامه ميدهد كه رهبران اين جريان در تلاش هستند به واسطه آبرویي كه از قبل دولت روحاني بهدست آوردهاند، با تك روي رئيسجمهور و حاميان دولت را دور زده و در انتخابات ليستي جداگانه به نمايش بگذارند. در بخشي از اين گزارش از يك ايجاد همگرايي مناسب در بين جريان اصولگرا اينگونه ياد شده و در مقابل انتقاد از جماعت تجديدنظرطلب جلب توجه ميكند: «اكنون طيف اصولگرا با وجود داشتن اختلافات زياد در درون خود سعي ميكند در سكوت با برگزاري جلسات وحدت با گروههايي كه در سالهاي گذشته به نوعي سفره خود را از آنها جدا كردند از جمله جبهه پايداري به وحدت برسد. اصلاحطلبان هم جلسات مستمري را برگزار ميكنند تا در تركيب مجلس دهم به نوعي مجلس ششم ديگري بسازند اما آنها يك موضوع را فراموش كردند و آن هم حاميان دولت است.»
آرمان: سهمخواهي و عبور از روحاني مشخصه مدعيان اصلاحطلب
نويسنده در ادامه سهم خواهي و عبور از روحاني را دو شاخصه فعلي مدعيان اصلاحطلب دانسته و اينگونه به آنها تاخت و تاز ميكند: «اصلاحطلبان بهخوبي واقف هستند كه رقيب پيش از دولت يازدهم اجازه فعاليت سياسي به آنها نميداد و از هر راهي سعي در كنار زدن آنها داشت اما شعار روحاني كه همان اعتدال بود، آنها را با قدرت به عرصه سياست بازگرداند، به عبارتي «اعتدال» رمز بازگشت اصلاحات بود... اما اكنون آنچه از اخبار اصلاحطلبان برداشت ميشود، نشاني از اين طيف همراه آنها در سال92 نيست و اصلاحطلبان تنها از جناح خودشان كه در سالهاي سال با هم همپيمان بودند سخن ميگويند و لاغير.»
علت اصلي پيروزي روحاني حمايت اصلاحطلبان نبود
آرمان همچنين علت اصلي پيروزي روحاني در انتخابات 92 را حمايت اصلاحطلبان نميداند بلكه فعاليتهاي حزب اعتدال و توسعه عنوان ميكند: «حزب اعتدال و توسعه مهمترين قطب پيروزي روحاني در انتخابات رياستجمهوري بود. آيا شايسته نبود براي تقدير از فعاليتهاي اين حزب و مشي ميانهروي سياسي آن افرادي هم از اين حزب در ليست اصلاحات قرار گيرند تا ليست انتخاباتي اصلاحطلبان به تعادل انتخاباتي هم برسد و ميانهروي در آن به عنوان يك شاخص عيانتر و آشكارتر باشد؟ همراهي نكردن برخي اصلاحطلبان با اعتدالطلبان تداعي معناي عبور از روحاني را به اذهان متبادر ميسازد كه بهظاهر رمز آن «اعتدال» خواهد بود كه شايسته اين گروه از فعالان سياسي نيست.»
تناقض آشكار ابتكار- آرمان در كمتر از 3 روز
در حالي رسانه اختصاصي خانواده هاشمي اينگونه از خجالت تجديدنظرطلبان برميآيد كه شنبه «ابتكار» يكي از روزنامههاي مدعيان اصلاحطلبي عبارت «اعتدال و اصلاحات سليقه روز ملت ايران» را به عنوان تيتر يك خود انتخاب كرده بود كه در آن القا شده بود اصلاحات- اعتدال هيچ گونه مشكلي با هم ندارند و قطع به يقين در انتخابات پيش روبا هماهنگي و يك ليست مشترك شركت خواهند كرد، آن هم در حالي كه دو روز بعد روزنامه آرمان اينچنين همه اميد و آمال جماعت تجديدنظرطلب را به يأس و نااميدي بدل ميكند.
همانطور كه اشاره شد درگيري ميان تجديدنظرطلبان با دولت طي دو سال اخير به اشكال مختلف شكل بيروني به خود گرفت - هر چند تا به اين حد مبرهن و آشكار نشده بود- و تيتر يك روزنامه آرمان اين گمانه را بيش از هر موضوع ديگري تقويت كرد كه اصلاحات- اعتدال با دو ليست در انتخابات پيش رو شركت خواهند كرد.
رهامي: مگر ما مرض داشتيم كه هزينه داديم
با بازخواني برخي از مواضع چهرههاي مطرح منسوب به جماعت مدعي اصلاحطلبي ميتوان پي برد كه سياست واحد رهبران و مطبوعات تحت مديريت اتاق فكر تجديدنظرطلبان اين است تا در رويكردهاي كلي «تقابل با دولت» را برجسته نساخته و به ظاهر از سير حركت دولت - به خصوص آنجايي كه همخواني با اهداف حزبي آنها داشته- حمايت كرده و در شرايطي مساعد انتقادات توأم با توهين و تخريب روحاني را ابراز كنند. نمونههاي بسياري را ميتوان براي رفتار مورد اشاره جماعت تجديدنظر طلب يادآور شد اما آخرين نمونه از آن را ميتوان اظهارات بحثبرانگيز و بهتآور محسن رهامي رئيس كميته انتخابات اصلاحطلبان دانست كه در سخناني توهينآميز نسبت به حجتالاسلام روحاني در چند هفته گذشته بيان كرده بود: «اگر اين كشتي سوراخ شود، تمام ايرانيان غرق خواهند شد، يك شخص با رأي احزاب، اشخاص و انجمنها بالا ميآيد و رئيسجمهور ميشود، اينكه آن آقا بگويد من به هيچ حزبي وابسته نيستم نشان از بي(...) اوست، از كجا آورديد؟ ما ده به ده و شهر به شهر گشتيم و آرا را به حساب جاري شما حواله كرديم، مگر ما مرض داشتيم كه هزينه داديم، اگر كمك نميكرديم، جليلي به روي كار ميآمد.» اظهارات رهامي ناخودآگاه ذهنها را متوجه يادداشتي ميكند كه هفتهنامه صدا چندي پيش چاپ كرد و در آن شخص روحاني را فردي دروغگو خطاب و تقابل دولت- تجديدنظرطلبان را وارد مرحله تازهاي كرده بود. هفتهنامه «صدا» ارگان مطبوعاتي حزب كارگزاران در يكي از شمارههاي خود به بهانه بازتاب نظرات برخي از كاربران در صفحه فيسبوك اين نشريه درباره سخنان حجتالاسلام روحاني با كريستين امانپور، وي را «دروغگو» خطاب و زمينه را براي «موج توهين»هاي تازه به وي در ماههاي آينده مهيا ميكند.
اصغرزاده: دولت ناچار است زمينهساز بازگشت اصلاحطلبان به قدرت باشد؟!
اما نگاه توهينمحور سياسيون مدعي اصلاحطلبي در برخي از اوقات شكل تحميل توأم با زورگويي - مطالبات حزبي- به شخص رئيسجمهور به خود گرفت. ابراهيم اصغرزاده در بخشي از گفتوگوي خود با روزنامه آفتاب يزد عنوان ميكند: «دولت ناچار است زمينهساز بازگشت اصلاحطلبان به عرصه قدرت باشد. اميدواري من به تلاش دولت جهت برگزاري انتخابات خوب و سالم زياد است!»
تاجيك: روحاني، مستأجري ۴ ساله است
محمدرضا تاجيك فعال سياسي اصلاحطلب نيز در نخستين روزهاي ارديبهشت ماه سال ۹۳ در گفتوگو با روزنامه شرق با تأييد پروژه «مستأجر چهار ساله» اصلاحطلبان اظهار ميكند كه امروز از شدت و گستره حمايت اصلاحطلبان به دولت كاسته شده است. مشاور رئيسجمهور و رئيس «مركز بررسيهاي استراتژيك رياست جمهوري» در دوران خاتمي در اين گفتوگو تأكيد كرده كه دولت «اعتدال» در حال تبديلشدن به دولت «اختلاط» است و بايد سريعتر خود را جمعوجور و گرايشهاي متفاوت و گاه متضاد دروني خود را تعديل كند و تا دير نشده كليد تدبير خود را بهكار گيرد. وي درباره راهبرد حمايت اصلاحطلبان از دولت اعتدال از ابتدا تا به حال و ادامه آن در آينده ميگويد: اگرچه معتقدم از شدت و گستره اين حمايت كاسته شده، اما جريان اصلاحات با نگرشيعقلايي و با تحليلي ناظر بر شرايط حال و آينده كشور و نيز با حفظ فاصله انتقادي خود، كماكان از دولت حمايت ميكند اما مطمئنم اين «حمايت» امري زمان- پرورده و شرايط- پرورده است و چنانچه دولت تدبير و اميد نتواند براي چالشهاي پيشروي جامعه، تدبيري درخور و بهنگام بينديشد، كليدش بسياري از درها را به روي خودش خواهد بست و حاميانش را پشت درهاي بسته رها خواهد كرد.
اگر اصلاحطلبان پشت دولت را خالي كنند دولت چگونه ميتواند اداره شود!
رسول منتجب نيا قائم مقام حزب اعتماد ملي هم يكي ديگر از چهرههاي تجديدنظرطلب در پاسخ به سؤال سايت نماينده مبني بر اينكه روحاني بين لاريجاني و اصلاحطلبان كداميك را انتخاب ميكند، اختلافات زيربنايي بين جريان متبوع خود با دولت يازدهم را اينگونه آشكار ميكند: « قطعاً وزنه جناح اصلاحطلب ميچربد زيرا هم آنها بودند كه آقاي روحاني را كانديدا كردند و زماني كه هيچ يك از جناحها از ايشان در انتخابات حمايت نميكرد، تنها اصلاحطلبان از آقاي روحاني حمايت كردند و اصولگرايان حامي ايشان انگشتشمار بودند. در اين مدت نيز اصلاحطلبان بودند كه به شدت از ايشان حمايت كردند. اگر اصلاحطلبان پشت دولت را خالي كنند، معلوم نيست كه دولت چگونه ميتواند اداره شود و به كجا اتكا داشته باشد! البته هماهنگي با آقاي لاريجاني و نزديك بودن مواضع و انديشهها مسئلهاي است كه وجود دارد اما به معناي اين نيست كه دولتيها ميتوانند از اصلاحطلبها جدا شوند و به طيف آقاي لاريجاني متكي شوند. هر چند طيف آقاي لاريجاني هم در مجلس به دولت كمك كرده است ولي جبهه اصلاحات يك جبهه قدرتمند مردمي عظيم را در سطح كشور تشكيل ميدهد كه دولت نميتواند به آن متكي نباشد. قائم مقام يكي از سران فتنه در ادامه با ادبيات تندتري از رويكرد دولت و شخص روحاني ياد ميكند و تأكيد مينمايد: «اصلاحطلبان زماني بودند كه دولت آقاي روحاني نبود. دولت آقاي روحاني را اصلاحطلبان به وجود آوردند، بنابراين كانون پيدايش و تفكر جريان دولت، اصلاحطلبها بودند و دولت به اصلاحطلبها متكي است. اصلاحطلبان يك تفكر قدرتمند در كشور هستند اما دولت يك مجموعهاي است كه چهار يا هشت سال مديريت اجرايي كشور را برعهده خواهد داشت.» حال در شرايطي دولت و مدعيان اصلاحطلبي به زد و خورد آن هم از نوع رسانهاي مشغول هستند كه كمتر از 90 روز به برگزاري انتخابات زمان باقي است و با اين شرايط شكست اصلاحات- اعتدال بيش از هر زمان ديگري است.