کد خبر: 750366
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۰۸ آبان ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۱
دو واژه «اصلاح‌‌طلبان ناب» و «اصلاح‌طلبان بدلي» از درون جريان اصلاحات مفهوم‌سازي شد و پس از خروج آنان از قدرت در سال 1384 به صورت كم‌رنگ استفاده مي‌شد، اما از معرفي شاخص‌هاي هر يك خودداري مي‌شد.
دو واژه «اصلاح‌‌طلبان ناب» و «اصلاح‌طلبان بدلي» از درون جريان اصلاحات مفهوم‌سازي شد و پس از خروج آنان از قدرت در سال 1384 به صورت كم‌رنگ استفاده مي‌شد، اما از معرفي شاخص‌هاي هر يك خودداري مي‌شد. اما از نگاه بيروني چنين استنباط مي‌شد كه اصلاح‌طلب ناب به كساني مي‌گويند كه جسارت و شجاعت ايستادن مقابل نظام را دارند و اهل سازش! نيستند و كساني را كه علقه‌اي به نظام دارند و در صددند عاقلانه از سياست‌هاي كلي نظام پيروي كنند، «بدلي» ناميدند و بعضاً نيز چهره عبوس مي‌كردند كه جناح مقابل يا نظام در صدد است تا اصلاح‌طلبان بدلي را اصلاح‌طلب ناب معرفي كند و نابيون از گردونه سياست خارج بمانند.
ماهنامه مهرنامه كه از ارگان‌هاي رسمي اصلاح‌طلبان در ايران است و تريبون‌داري عرصه روشنفكري اين جماعت را به عهده دارد در صدد برآمد تا چند شاخص را براي معرفي اين دو طيف برجسته نمايد. مهرنامه، شماره 44 در صفحه 92، ذيل تيتر «نسل جديد اصلاح‌طلبان بدلي» مي‌نويسد: «همزمان با ظهور نسل جديد اصلاح‌طلبان دمكراسي‌خواه، طيف ديگر از جوانان نيز در عرصه سياسي ظاهر شده‌اند كه با اصرار خود را نسل جديد اصلاح‌طلبان مي‌خوانند. تفاوت ايشان با نيروهاي فوق‌الذكر اين است كه اصلاح‌طلبي را قلب ماهيت كرده و اصلاحات را بدون دمكراسي‌خواهي و توسعه سياسي مطرح مي‌كنند. در واقع تفاوت نسلي اينها تفاوت ماهيتي است نه تفاوت در تاكتيك و عمل. اصلاح‌طلبي بدون دمكراسي‌خواهي و بدون تأكيد بر توسعه سياسي، اصلاح‌طلبي نيست و حداكثر در خوشبينانه‌ترين حالت مي‌توان آن را «بهبودخواهي» ناميد. ... اشكال كار در اين است كه «اصلاح‌طلبان بدلي» بر بهبود خواهي نام اصلاح‌طلبي نهاده‌اند و سخني از دمكراسي و توسعه سياسي بر زبان نمي‌آورند. چنين نيروهايي هر قدر از اصلاحات سخن بگويند و خود را منتسب به رئيس دولت اصلاحات بدانند، تا زماني كه بر دمكراسي، حق حاكميت ملت و حقوق بشر تأكيد نكنند نمي‌توان آنها را اصلاح‌طلب واقعي به حساب آورد.» متن فوق عصاره حقيقي چهره اصلاح‌طلبي در ايران است و نشان مي‌دهد اصلاح‌طلبان واقعي بر اين باورند كه 1ـ در ايران دمكراسي وجود ندارد. 2ـ با توسعه سياسي بايد مخالفان نظام هم وارد گردونه قدرت شوند. 3 ـ اصلاح‌طلبي يعني مطالبه دمكراسي با شاخص‌هاي غربي. 4 ـ حقوق بشر و حق حاكميت مردم در ايران وجود ندارد و... روزنامه جوان كه خود را در تراز انقلاب تعريف مي‌كند و ملاك رد و تأييد جريانات و افراد سياسي را نه ساختار حقوقي آنان كه انديشه مي‌داند، اين نوع تفكر را «عبور كرده» از نظام مي‌داند، لذا نه آنان را به عنوان يك جناح در درون حاكميت، بلكه در تراز جمهوريخواهان، سلطنت‌طلبان و چپ‌هاي خارج از كشور ارزيابي مي‌كند و مشكل آنان را با نظام مشكل ماهيتي مي‌داند. نمونه آن سخنراني فاطمه حقيقت‌جو از اعضاي مركزي حزب مشاركت در امريكا بعد از فتنه 1388 است كه به جمع حاضر مي‌گويد: «مهم نيست شما سلطنت‌طلب، مجاهد، كمونيست و ... باشيد مهم اين است كه يك هدف مشترك داريم» (اگرچه از نگاه نويسنده مهرنامه نيز اختلاف دو طيف اصلاح طلب هم ماهيتي است). بنابراين مي‌توان به آناني كه اصلاح‌طلب بدلي معرفي مي‌شوند نام ديگري هم نهاد و آن اينكه «معتقدين به انقلاب اسلامي» نمي‌توانند اصلاح‌طلب باشند و در قواره اصلاح‌طلبي جاي نمي‌گيرند. به ياد  داريم روزي كه عارف در مناظرات انتخاباتي 1392 با صراحت اعلام كرد: «بنده اعتقاد قلبي به ولايت فقيه دارم»، سايت كلمه كه منتسب به اصلاح‌طلبان ناب است و از خارج بارگذاري مي‌شود در تيتر يك خود نوشت: «عارف كانديداي نهادهاي امنيتي است.» بنابراين اگر تاكنون نسبت به عبور و عدول اين جماعت از نظام قدري ترديد وجود داشت اكنون حجت تمام است. چندي پيش حجاريان هم همين موارد را در تعريف اصلاح طلبي اعلام كرده بود. اما معماي عجيب اينجاست كه اين جماعت كه از معرفي اينگونه خود ابايي ندارند و احتمالاً افتخار هم مي‌‌كنند، علاقه‌مند به حضور در قدرت و پست‌هاي سياسي نظامي هستند كه از آن عبور كرده‌اند.
سخنان ديروز شكوري‌راد در زاهدان كه مانند مجلس ششم به رهبري، قوه قضائيه، شوراي نگهبان و نيروهاي مسلح تعرض نمود و در يك كلمه سياست‌هاي كلي نظام را به سخره گرفت نشان مي‌دهد كه بايد نيروهاي انقلاب كمربندها را محكم ببندند كه هيچ چيز تغيير نكرده است. تعدادي از افراد اين جماعت در ماه‌هاي منتهي به انتخابات 1394 تلاش كردند با اعتراف به اشتباهات مجلس ششم قدري اعتمادسازي كنند اما امثال شكوري‌راد كه در انتخاب ايشان به عنوان دبيركل حزب مشاركت شماره 2 تعمد وجود داشت، نشان مي‌دهد كه پاشنه اصلاح‌طلبي هنوز در شعاع نظام نمي‌چرخد. آنان به جمهوري چندم فرانسه مي‌انديشند كه عكس‌ آن را هم در سال 1388 ثابت نموده‌اند.
مصطفي معين هم ديروز در دانشگاه شيراز مسئله تقلب در انتخابات 1384 را طرح كرد و علت آن را بالاتر بودن رأي احمدي‌نژاد نسبت به ايشان در نجف‌آباد(شهر خودش) دانست، حال آنكه خواهر احمدي‌نژاد هم در انتخابات مجلس فعلي در گرمسار رأي نياورد اما تقلب را طرح نكرد. بنابراين از نگاه  اين جماعت چون دمكراسي در قباله مادر ماست، در انتخابات 1384 و 1388 كه ما رأي نياورده‌ايم، تقلب شده است و علت آن هم رأي نياوردن فرزند نجف‌آباد و آذربايجان و داماد لرستان است. اصلاح‌طلبان ناب معتقدند كه خروجي انتخابات در ايران دو گزينه دارد؛ يا ما پيروزيم يا تقلب شده است. بنابراين رئيس جمهور محترم نيز هوشيار است كه ذات اين جماعت چيزي نيست كه با او همراهي كنند. اين جماعت «عبور از خاتمي» را نيز با همه ارادتي كه به وي داشتند كليد زدند و اصلاً بعيد نيست فردا روحاني را نيز به «بهبود خواهي» به جاي توسعه سياسي و دمكراسي متهم كنند و روزي برسد كه وي نيز مانند خاتمي 1383 بگويد «از اردوگاه اصلاح‌طلبان صداي دشمنان اين ملك و مملكت را مي‌شنوم.» (البته اين صدا هنوز شنيده مي‌شود.) شايد اگر اصلاح‌طلبان بين سياست‌ورزي و روشنفكري قدري فاصله ايجاد نمايند گريز از مركزي آنان تعديل شود. در غير اين صورت همانند گذشته به در و ديوار نظام كوبيده خواهند شد و تغيير دال مركزي  گفتمان از «اسلام سياسي» به «جمهوري»، «دموكراسي» و «مردم» نيز چاره كار نخواهد بود. تاريخ معلم انسان‌هاست.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
مهرناز
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۹
0
0
سیاسی بودن در کشورمان "این معنا را پیداکرده "که عده ای مشکلات جامعه رارها کرده "تمامی وقت خود را" اسیر واژه ها کرده
"چه کسی اصلاح طلب ناب ست"چه کسی اصلاح طلب بدلی ست.لازم ست برای انان
دعا کنیم "متوجه بشوند باید باری از روی دوش کشور بردارند"نه اینکه خود باری بردوش کشور شوند.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۹
0
1
اصلاح طلب ناب = مهره درجه 1 انگلیس !
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار