بهار سال 90 بود كه به منزل سردار همداني رفتم تا همسر ايشان از خاطرات زندگي با فرمانده سرافراز سپاه اسلام که آن موقع فرمانده سپاه محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ بود برايمان بگويد.
پروانه چراغ نوروزي در آن گفت وگو با اشاره به اينکه حسين (سردار حسين همداني)پسر عمهاش است و از دوران كودكي در همدان در يك خانه زندگي ميكردند،خاطراتي از دوران مختلف زندگي خود از سال 56 و مبارزه با رژيم ستمشاهي تا دوران دفاع مقدس و سپس فرماندهي سپاه محمد رسولالله(ص) را بازگو کرد. به مناسبت شهادت اين سردار سرافراز سپاه اسلام بخش هايي از آن مصاحبه را بازنشر مي دهيم.
خانم نوروزي درباره نحوه اطلاع از وضعيت همسرش در دوران دفاع مقدس گفت: «اصلاً در طول جنگ ما براي هم نامه ننوشتيم و اصلاً تماس تلفني هم با هم نداشتيم. من ميدانستم كه او سرش خيلي شلوغ است وقت تلفن زدن ندارد. ما فقط از طريق دوستانشان خبر ميگرفتيم. الان هم همينطور است. اصلاً سيستمش اينطور است. در طول روز آنقدر به او زنگ ميزنم كه كچلش ميكنم اما او جواب نميدهد چون گوشياش دست خودش نيست. وقتي شب ميخواهد برگردد زنگ ميزند و ميگويد: چه كار داشتي زنگ زدي؟ كار خاصي داشتي؟»
وي در پاسخ به اين سؤال که «به شهادتش هم فكر ميكرديد»، گفت: «هر وقت از خانه بيرون ميرفت ديگر فكر نميكردم برگردد. هميشه اين نهيب را به خودم ميزدم كه برگشتي وجود ندارد. هنگامي كه به جبهه ميرفت، خيلي دلم برايش تنگ ميشد. وقتي ميرفت فقط گريه ميكردم و دعا ميخواندم. از خدا ميخواستم كه هر طور خودش صلاح ميداند حفظش كند.»
خانم چراغ نوروزي درباره رفتار سردار در منزل چنين گفت: «ايشان در منزل رفتارشان نظامي نيست و اينگونه نيست كه سختي كارشان را به منزل منتقل كنند. اتفاقاً در منزل خيلي كمك حالم است و هرگاه مهمان داشته باشيم با وجود همه خستگياش بيشتر كارها را انجام ميدهد. به رغم اينكه در شبانه روز فقط چهار، پنج ساعت ميخوابند اما هميشه با نشاط با من و بچهها رفتار ميكنند. حتي گاهي ظرف ميشويد و آشپزي ميكند و در زمستان برفهاي كوچه را پارو ميكند».
همسر سردار همداني در آن مصاحبه در پاسخ به اين سؤال که «سردار دلش براي دوستان شهيدش تنگ ميشود»، گفت: «خيلي، خيلي زياد. الان هم شبانهروز دعا ميكند كه شهيد شود و شهادت جزو آرزوهاي بزرگش است. خيلي غصه ميخورد و ميگويد حتماً اشكالي در كارش بوده كه شهيد نشده. گاهي ميبينم كه سر نمازهايش چطور ناله ميكند و ميدانم اين نالهها براي چيست.»
خانم نوروزي در پاسخ به اين سؤال که «وقتي با هم بيرون ميرويد واكنش مردمي كه سردار را ميشناسند، چگونه است»، چنين گفت: «معمولاً مردم جلو ميآيند اگر كاري داشته باشند بازگو ميكنند. حسين هم با جان و دل گوش ميكند و اگر كاري از دستش برآيد از انجام هيچ كمكي دريغ نميكند. او بسيار مردمي است. پاي درددل خانواده شهدا و مستضعفين مينشيند. تاب بيعدالتي را ندارد، دوست ندارد حق كسي پايمال شود. اين بيعدالتيها او را عصباني ميكند.»
وي در آن مصاحبه در پاسخ به اين سؤال که «اگر بخواهيد حسين همداني را تعريف كنيد، چه ميگوييد»، گفت: «من حسين همداني را اول يك همسر، بعد يك پدر، سپس فرمانده سپاه محمد رسولالله ميدانم. او در همه نقشهايش نمونه است و در هيچ جا كم نميگذارد. حسين از خواب و سلامت خودش ميگذرد به خاطر اينكه براي ما كم نگذارد.» روحش شاد.