ابوالقاسم طالبي، كارگردان سينماي ايران، دلنوشتهاي به مناسبت فاجعه خونبار منا و همزمان با عيد بزرگ مسلمانان به تحرير درآورده كه متن كامل آن در ذيل ميآيد:
بسم ربّ الكعبه
حاجيان در حَرم امن نفس نفس ميزدند
لبهاي تشنه در گرماي حجاز 5 هزار حاجي طعم بوسه بر حجرالاسود اين خال لب يار را ميچشند
مكر و حيله فرزندان ابوسفيان كار خودش را كرد
هزاران خانواده ضجه ميزنند
يك امت به عزا مينشيند
پيكرهاي مطهر هنوز دست فرزندان ابوسفيان و ابنسعد است.
زخم زبان ابن مرجانه بر جگر داغديده زينب كبري(س) به وسيله لشكر سايبري حزب بهائيان نمك ميشود بر زخم خانوادههاي داغدار: «كه ديديد خدا چه به روزتان آورد» و اين تنها صداي زينب(س) است كه تاريخ را ميشكافد و در جواب ابنمرجانه ميفرمايد: «ما جز زيبايي نميبينيم»
اما همه مدعيان حقوق بشر خفه شدهاند، بوقهايي كه براي مرگ ندا آقاسلطان در يك لحظه 2 ميليارد انسان را پاي رسانهها ميخكوب كردند، ندايشان درنميآيد.
بيش از يكصد دوربين از زواياي مختلف اين كشتار فجيع را ثبت كردهاند اما دريغ از پخش يك فريم فيلم.
بوزينههاي بوسفياني مست از به بارنشستن مكرشان ميرقصند و رجز ميخوانند كه «بعد از يمن... ايران.»
معاويه هم پس از به بار نشستن مكرش به دست ابنملجم احمق در به شهادت رساندن اميرالمومنين(ع) سرمست از پيروزي ميرقصيد، اما اميرالمومنين(ع) با تمام وجود فرمود: «به خداي كعبه رستگار شدم.» بيخبران ره عشق چه ميفهمند كه علي(ع) و دخترش چه ديدند كه با گفتارشان مستي از سر قاتلان پراندند و امروز پژواك زمزمه اميرالمومنين(ع) از زبان مبارك نايب امام عصر(عج) روحي فدا رعشه به اندام مفتيان و شاهزادگان مهمانكش انداخت، گويي در يك لحظه ديدند «رياض»شان خاكستري خواهد شد بر سرشان و اينك زوزهكشان سر تعظيم در مقابل ملت ايران فرود آوردند.