کد خبر: 742840
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۵
دكتر ياسمن خواجه‌نوري، جرم‌شناس و عضو هيئت علمي دانشگاه در گفت‌و‌گو با «جوان»:
بهنام صدقي
 وحشت از شيوه ارتكاب جنايت حالا بيش از خود جنايت فراگير شده است. مرتكبان برخي اعمال مجرمانه‌ به واسطه مصرف مخدر‌هاي صنعتي است كه با خشونت بيشتري دست به قتل و ضرب و جرح قربانيان خود مي‌‌زنند. سر بريدن و آتش زدن قربانيان، قطع اعضاي بدن و رها كردن آنها در هر گوشه شهر، شكنجه‌هاي طولاني‌مدت كه منجر به فوت قرباني مي‌‌شود و حوادثي از اين دست، ذهن‌‌ها را به سمت مصرف‌كنندگان شيشه سوق مي‌دهد. نظر به اهميت موضوع گفت‌و‌گوي ما با دكتر ياسمن خواجه‌نوري، جرم‌شناس و عضو هيئت علمي دانشگاه در پي مي‌آيد.

خانم دكتر! شما به عنوان يك جرم‌شناس پيامدهاي مصرف مواد مخدر را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
به نظر من مصرف مواد مخدر در كشور ايران هم داراي عنوان مجرمانه است و هم مي‌تواند زمينه ارتكاب جرم را فراهم كند و به عنوان عاملي جرم‌زا شناخته شود. امروزه افراد بيشتر از مواد سنتي، به مصرف مواد مخدر صنعتي و روانگردان گرايش پيدا كرده‌اند. اين مخدرهاي سنتي و صنعتي از چند جهت با يكديگر متفاوت هستند.
مخدرهاي سنتي داراي عوارض جسماني زودهنگام و مشخص هستند كه در ظاهر فرد نيز نمايان مي‌شود. مثل لب‌هاي سياه، چهره رنگ پريده، خميدگي قامت و... . بنابراين اينگونه افراد به راحتي قابل شناسايي هستند اما مواد صنعتي معمولاً علائم جسماني مشخص ندارند. اين مواد بيشتر موجب يك‌سري تغييرات رفتاري در درازمدت مي‌شوند.
نحوه مصرف متفاوت دارند. به طوري كه مواد سنتي استفاده سخت و همچنين نياز به مكان و وسايل خاصي دارند. آنها داراي بو و دود هستند. در حالي كه مصرف مواد صنعتي بسيار راحت و آسان بوده و نياز به مكان مشخصي ندارد. اين مواد فاقد بو و حتي برخي از آنها به شكل قرص هستند. اين مواد تنها در طولاني‌مدت علائم خماري دارند.

خانم دكتر! به باور شما دليل اصلي گرايش افراد به مخدرهاي صنعتي چيست؟
در جرم‌شناسي مبحثي به نام كارناوالي شدن جرم وجود دارد كه در آن فرد از خطرات آن جرم مطلع بوده و از عوارض مصرف مخدر آگاه است اما به منظور فراموش كردن مشكلات خود و داشتن احساسي خوب و ايده‌آل به مصرف مواد مخدر صنعتي همچون شيشه و كراك، كوكائين و كريستال روي مي‌آورد و با استعمال آنها درصدد كسب اين حس با نشاط است. دليل اصلي اين معضل هم نبود يا كمبود نشاط در بطن جامعه است. فراموش نكنيم كه ما نيازمند اصلاحاتي در ساختار جامعه هستيم. به عنوان مثال بهتر است قبل از هر چيز نشاط و شادكامي را در سطح جامعه و در ميان افراد ايجاد كنيم و به بالاترين حد خود برسانيم.

مخدرهاي صنعتي چه تأثيري در بروز خشونت در اعمال مجرمانه دارند؟
از منظر جرم‌شناسي نكته مهم اين است كه مواد روانگردان باعث ايجاد يك‌سري تغييرات در خلق و خو و رفتار فرد مي‌شوند. به طوري كه مصرف‌كنندگان آن به مرور زمان عصبي و تحريك‌پذير مي‌شوند و رفتارهاي پرخاشگرانه از خود بروز مي‌دهند. در اصل اين پرخاشگري مي‌تواند عامل وقوع جرم باشد. حتي ممكن است خود اين افراد را نيز در معرض بزه‌ديدگي قرار دهد. از سوي ديگر مصرف مداوم مواد مخدر آن هم از نوع صنعتي و روانگردان منجر به ايجاد توهم شنيداري و ديداري در فرد مصرف‌كننده مي‌شود.
شك نكنيد فردي كه دست به جنايتي فجيع و قتلي شنيع مي‌زند، تحت‌تأثير اين گونه مواد قرار گرفته است. به طوري كه وي تصور مي‌كند كه در حال ديدن دشمن خيالي خود و جنگيدن با او است. اين معتاد پس از استعمال مخدر صنعتي هر كسي را كه مي‌بيند ابتدا در ذهن خود فكر مي‌كند كه دشمن خوني خود را ديده است.
در نهايت هم در آن حالت سرمستي و نشئگي مثل يك جانور درنده به فرد حمله مي‌كند و او را به شنيع‌ترين حالت ممكن به قتل مي‌رساند و از بين مي‌برد. بنابراين توهمات ناشي از استعمال اين مواد به نوعي زمينه‌ساز ارتكاب جرم‌هايي مثل قتل است.

به نظر شما مي‌توان با اعمال مجازات‌هاي سنگين از آمار مبتلايان به مخدر و قربانيان آنها كاست؟
تا پيش از سال 89 برخي تصور مي‌كردند كه افزايش مصرف مواد مخدر و روانگردان ناشي از خلأ قانوني است. اما با اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر در اين سال با جرائم مرتبط با مواد مخدر سنتي و صنعتي يكسان برخورد شده و مجازات‌هاي سنگين به دنبال دارد. همچنين دولت ايران به منظور الحاق جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مواد روانگردان، با هدف رفع و كاهش مشكلات ناشي از مصرف مواد مخدر مصوب سال 77 به اين كنوانسيون پيوست اما بايد خاطرنشان كرد كه مجازات‌هاي سنگين به تنهايي عامل كاهش جرم نبوده و اعمال آنها تنها راه چاره نيست؛ چراكه اجراي آنها به تنهايي نمي‌تواند از ميزان مصرف اين مواد كم كند.

با چه اقدام‌هايي مي‌توان از اين آسيب‌ها فاصله گرفت؟
فردي كه امروزه توليد‌كننده جرم بوده و به نوعي بزهكار است، به طور مادرزادي بزهكار نبوده و از ابتداي مسير زندگي‌اش معتاد يا قاتل هم نبوده است. اين جامعه است كه از جوان يك قاتل مي‌سازد. به نظر من اين لايه‌هاي دروني جامعه كنوني ماست كه به يك‌سري اقدامات اساسي نياز دارد و هرچه سريع‌تر بايد اين اقدامات انجام شود تا ما ديگر شاهد وقوع اخبار حوادث و جنايات بي‌رحمانه نباشيم؛ اقداماتي همچون اشتغال‌زايي، فقرزدايي، برنامه‌ريزي براي ازدواج جوانان كه عمدتاً به دلايل وجود برخي مشكلات اقتصادي تمايلي به عملي كردن آن ندارند، ايجاد يك برنامه‌ريزي خوب و مثمرثمر در سطح مدارس براي آگاه‌سازي دانش‌آموزان و نوجوانان، البته شايان ذكر است كه اختصاص يك واحد درسي در مدارس براي شناسايي مواد مخدر و مبارزه و مقابله با آن كافي نيست. ما بايد برنامه‌مان را عملياتي كنيم. آشنا كردن اشخاص با محيط‌ها، فضاها و آسيب‌هاي ناشي از ورود به اين اماكن، آگاه‌سازي جوانان و نوجوانان و همچنين ايجاد نشاط و شادي در دل‌هاي مردم در پيشگيري از مواد مخدر بسيار تأثيرگذار خواهد بود. به نظر من ما نبايد اول به سراغ اعمال قانون‌هاي عجيب و مجازات‌هاي سخت برويم. اين امر در نخستين گام بايد فرهنگ‌سازي شود و پس از تبديل شدن آن به يك فرهنگ در ميان اقشار مختلف جامعه، بهتر است بيكاري جوانان نيز برطرف شود. يعني اولين كار اين است كه به فكر ايجاد اشتغال براي جوانان جامعه‌مان باشيم؛ چراكه اين بيكاري است كه جوان را به سمت اعتياد و در پس آن جرم سوق داده و او را به يك فرد توليدكننده جرم تبديل مي‌كند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار