صادق خرازي در نامه‌اي خطاب به اعضاي حزب نداي ايرانيان، دلايل استعفاي خود از اين حزب را تشريح و در استعفانامه به شكلي ديگر حرف‌هايش درباره ارتباط برخي اصلاح‌طلبان با دشمن را تكرار كرد. او گفت: اصلاح‌طلباني كه دل در گرو كمك خارجي بستند، نام و نشاني از اصلاح‌طلبان نداشتند.
به گزارش تسنيم، خرازي در پي فشارهاي زياد از سوي اصلاح‌طلبان افراطي روز شنبه با حضور در جلسه شوراي مركزي حزب متبوعش استعفاي خود را از رياست شوراي مركزي اين حزب اعلام كرد.
بر اين اساس، خرازي در ابتداي متن استعفاي خود به كساني سلام كرده كه در طول اين مدت در برابر توهين‌ها خم به ابرو نياورده‌اند.
وي سپس در ادامه اين نامه عنوان كرده است:هدف ما مبارزه توامان با استبداد و استعمار است. پيشرفت آزادي و استقلال خواست بزرگي تاريخي مردم ايران بوده كه بر سر آن ايستادگي كرده‌اند. اصلاحات بدون توجه به آزادي و استقلال راه به بيراهه بردن و سر از التقاط و نفاق و انحراف درآوردن است. نمي‌توان دل در گرو آزادي ايران بست، اما چشم بر تزلزل اصول استقلال آن نيز بست.
خرازي در ادامه تصريح كرده است:بزرگان ما در كنار ضديت با استبداد، عليه استعمار هم مبارزه كرده‌اند و آنچه از آرمان‌هاي بزرگ آزادي‌خواهانه ملت ايران از عصر مشروطه تا انقلاب اسلامي و از دوران اصلاحات تا امروز به ما رسيده، همين اعتقاد به هم‌ترازي آزادي و استقلال است.
رئيس مستعفي شوراي مركزي حزب نداي ايرانيان ادامه داده است: هيچ اصلاح‌طلبي نيست كه به حفظ تماميت ارضي، حاكميت ملي و استقلال سياسي ميهن خود بي‌اعتنا باشد. اگر هم بودند و هستند آناني كه دل در گرو كمك خارجي بستند، نه نام اصلاح‌طلب داشتند و نه نشاني از آن.
خرازي سپس به موضوع هجمه‌هاي جريان تندرو تجديد نظرطلب به خود اشاره كرده و در اين خصوص نوشته است:هم‌نداييان عزيز، متأسفانه آنچه اين روزها بر شما گذشت، هجمه‌هاي ناجوانمردانه رفيقان و رقيباني بود كه اخلاق را كه مهمترين پيمان حيات اجتماعي است، زير پا نهاده و با تهمت و افترا و دروغ، از گفته‌اي معلوم، شنيده‌اي مجهول ساختند. گويي براي رفيقان ديروز، تازه‌واردي بوديم كه بايد با نشاني رسانه‌هاي رقيب پي به منزلگه ما ببرند. حساب‌هاي كهنه را با حسادت‌هاي تازه درآميختند و راه وحدت را به كجراهه زحمت بردند و شما را به خاطر كار ناكرده و نيت ناداشته نواختند. وي عنوان كرده است:اين همه فشار بر هم‌نداييان، از روز نخست تاكنون، نشان از راه درستي مي‌دهد كه شما انتخاب كرديد. نه هراسي از تهمت‌ها به دل راه داديم و نه ترسي از تهديدها. از روز اول مقصد و مقصود معلوم بود. آمديم و با صداي بلند اصلاح‌طلبي‌مان را فرياد زديم؛ نداي همدلي سر داديم و خود را در قافله اصلاحات همراهي دلسوز خوانديم. در اين سنگ‌باران طعن و تهديد، لحظه‌اي بر راه آمده ترديد نكرديم. يقين دارم شما نيز همچنان ثابت‌قدم و دلگرم، نداي اصلاح‌طلبي‌تان را سر خواهيد داد. مدعيان گفت‌وگو، چنان عرصه را بر گفتمان تنگ كرده‌اند كه امنيت فردي و جمعي را تهديد ساخته اند.
خرازي در بخش ديگري از اين نامه از سمت خود در حزب نداي ايرانيان استعفا داده و نوشته است: با اين باور سترگ، با اين دل اميدوار و با اين ديده منتظر، از رياست شوراي مركزي حزب نداي ايرانيان استعفا مي‌دهم. به عنوان عضوي كوچك در كنار خانواده بزرگ ندا و خانواده بزرگ‌تر اصلاحات مي‌مانم و همچون هميشه پاسدار دوستي‌ها و شكرگزار محبت‌هاي همه خواهم بود. به مخالفان و منتقدان عزيز، چه آنان كه بودنمان را زحمت و نبودنمان را رحمت مي‌دانند و چه آنان كه شادمان از حذف رقيبانند، مهر مي‌ورزم و بي‌دل كينه‌دار خود را درس‌آموز آنها مي‌دانم.
وي در پايان تصريح كرد: «نداي ايرانيان» متعلق به همه ايرانيان است؛ يادگار ارزشمند حركت جمعي جوانان سرزمينم و گوهر تابناك اراده محكمي كه خود را در كنار بزرگان انقلاب و اصلاحات، همه رنج‌ديدگان سال‌هاي اخير و معتقد به پيشبرد آرمان‌هاي بزرگ ملت با شيوه‌اي خردگرايانه، مداراجويانه و صلح‌طلبانه مي‌داند. و در پايان از اينكه برخي امروز شتاب‌زده و عده‌اي نقاب‌زده بر ياران اصيل اصلاحات ترش رويي مي‌كنند عرض مي‌كنم ندا منادي واقعي استقلال آزادي و جمهوريت اسلام در ايران و پرچم‌دار واقعي گفتمان اصيل بوده و خواهد بود.
