کد خبر: 732448
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۰:۳۳
نقد روشنفكر‌هاي پاريس‌نشين در تماشاخانه باران
احمد محمدتبريزي
تا به حال نمايش، فيلم و داستان‌هاي زيادي در نقد رفتارها و كنش‌هاي روشنفكران و اپوزيسيون خارج كشور ساخته شده كه ژست‌ها، حرف‌هاي فلسفي و طرح‌ها و نقشه‌هاي دور از ذهن آنها را به سخره گرفته است. فيلم سينمايي «خانه عنكبوت» عليرضا داود‌نژاد يا كتاب‌هاي برخي نويسندگان فرنگ رفته‌ همانند اسماعيل فصيح، ايرج پزشكزاد و محمود گلابدره‌اي كه وضعيت يأس‌آور روشنفكران خارج‌نشين را از نزديك درك كرده‌اند به خوبي تصويرگر تلاش‌هاي مبهم، گيج، سردرگم و بدون سرانجام آنهاست.
مهران رنجبر از كارگردانان نسل جديد تئاتر كشور در تازه‌ترين تجربه‌اش به نام «كافه فرانسه» كه در تماشاخانه باران روي صحنه مي‌رود، وضعيت اسفبار روشنفكران دور از وطن را به چالش كشيده است. نمايش او به نوعي نشان‌دهنده ديدگاه‌ و نگاه نسل جوان ايران به اين قشر است. انديشه‌ها و حرف‌هاي پوچ و بي‌معني اين جماعت پس از گذشت سال‌ها هم رنگ و بوي كهنگي به خود گرفته و هم در برابر طرز تفكر نسل جديد حالتي مسخره و خنده‌دار پيدا كرده است و هيچ حرفي براي گفتن ندارد.
«كافه فرانسه» با بهره‌گيري از فضاي سبك اكسپرسيونيسم و با استفاده از دو صندلي بزرگ جايگاه كوچك و حقير دو مخالف خارج‌نشين را نشان مي‌دهد. حشمت و مراد كه پس از مهاجرت و براي فرار از اصليت‌شان بدون دليل، فكر و تعقلي نام‌شان را به «موناكو» و «ليون» تغيير داده‌اند در فرانسه كاري جز كافه‌نشيني، گفتن جملات فلسفي و هيزبازي ندارند. اين دو كه مي‌خواهند در ظاهر نقش افرادي با انديشه‌هاي بزرگ را بازي كنند، در عمل دغدغه‌هايشان به بردن دل گارسون و دعوا بر سر سال اقامت‌شان مي‌رسد. مراد كه خود را روشنفكري از دوره قاجار مي‌داند با تمام مخالفت‌هايش با رئيس‌جمهور وقت نتوانسته جايزه 10 هزار دلاري او را رد كند و به همين دليل حشمت او را شبيه به تجار مي‌داند. انديشه‌هاي حشمت مقابل پول سست، لرزان و لغزان است و او با ديدن پول دست و پايش مي‌لرزد و حاضر به پا گذاشتن روي انديشه‌هايش مي‌شود.
دختر گارسون كه از طبقات پاييني جامعه فرانسه مي‌آيد نقطه مقابل اين دو شخصيت است. او كه نماينده‌اي از مردم فرانسه است با ديده تحقير كافه‌نشيني‌ها و ژست‌هاي روشنفكرمآبانه شخصيت‌هاي نمايش را مي‌نگرد و آنها را علاف و بدبو مي‌نامد. گارسون از اينكه در مملكت خودش كار و زندگي مي‌كند به خودش مي‌بالد، درست برخلاف دو روشنفكري كه جلاي وطن كرده‌اند. روشنفكرهايي كه در ظاهر مخالف خرافات هستند ولي در عمل براي دست يافتن به يك حبه قند شفادهنده به ايران مي‌آيند و نگران قاطي كردن حبه قندها مي‌شوند. دو شخصيتي كه در پايان بدون پول و كار رو به نوازندگي خياباني مي‌آورند و باز هم در آن وضعيت سرسازش با هم ندارند و به فكر كلاه گذاشتن سر هم هستند. «كافه فرانسه» كه براساس قصه‌اي از اميرحسن چهل‌تن شكل گرفته، تلاشي موفق از يك كارگردان جوان براي نشان دادن سرگرداني‌هاي مهاجران بدون هويت و كم‌مايه‌اي است كه با ادا و اطوارهاي روشنفكرمآبانه هيچ تعريفي از واژه «فنوتيك» ندارند. رنجبر همچنين در بخش‌هايي از اثرش نيم‌نگاهي به فرهنگ عمومي جامعه ايراني‌ دارد و برخي رفتارهاي نامناسب اجتماعي را به نقد مي‌كشد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار