تمامي حكومتها و نظامهاي سياسي، تأمين امنيت مردم خود را با عنوان «امنيت ملي» در صدر منافع ملي قرار داده و اين مهم را از وظايف ذاتي و فلسفه وجودي خود به حساب ميآورند.
بر همين اساس در تمامي كشورها، سياست دفاعي، دكترين دفاعي و قدرت دفاعي با هدف تأمين امنيت ملي، از جايگاه ويژهاي برخوردار است. تأمين امنيت ملي براي كشورهاي مستقل و داراي تهديدات خارجي، از اهميت مضاعفي برخوردار است. جمهوري اسلامي ايران از جمله كشورهاي مستقل جهان است كه از ابتداي شكلگيري تا به امروز، همواره با تهديدات خارجي مواجه بوده و يك دوره جنگ هشت ساله را پشت سر گذاشته است. طي يك دهه گذشته كمتر كشوري در جهان مانند جمهوري اسلامي ايران از سوي قدرتهاي جهاني تهديد شده است.
بنابر اين كشوري كه دشمن دارد و از ناحيه دشمنان همواره به جنگ تهديد ميشود، بر اساس عقل و منطق اولاً براي جلوگيري از بروز جنگ ثانيا براي دفاع از خود در صورت وقوع جنگ بايد روز به روز بر قدرت دفاعي خود بيفزايد. براي چنين كشوري، تقويت بنيه دفاعي، نه براي لشكركشي و تهاجم به ديگران بلكه براي بازداشتن ديگران از جنگ يك ضرورت است و ناديده انگاشتن اين ضرورت، خسارتهاي فراواني را براي آن كشور و ديگران به دنبال خواهد داشت.
بر اساس چنين اهميت و ضرورتي، خداوند متعال به مسلمانان امر نموده تا هرآنچه ميتوانند براي بازداشتن دشمنان از جنگ، قدرت دفاعي و نظامي خود را افزايش دهند. جمهوري اسلامي بر اساس اين امر الهي و درسهاي آموخته از جنگ تحميلي و دوران دفاع مقدس، توسعه و تقويت بنيه دفاعي ايران را متناسب با تهديدات منطقهاي و فرامنطقهاي، در دستور كار خود قرار داد و در پرتو عنايات الهي، هدايتها و راهبريهاي مقام معظم رهبري و مجاهدتهاي شبانهروزي افراد گمنام يا با نام و نشان، امروز كشور عزيزمان از قدرت بازدارندگي نظامي در برابر قدرتهاي بزرگ برخوردار است.
از آرزوهاي دشمنان انقلاب اسلامي طي ساليان اخير، محدودسازي قدرت دفاعي ايران به بهانههاي واهي بوده است. در همين راستا وقتي موضوع هستهاي ايران از سوي آژانس بينالمللي انرژي هستهاي به شوراي امنيت ارجاع شد، قدرتهاي غربي و به ويژه امريكاييها فرصت را مغتنم شمردند، در قطعنامههاي صادره در كنار بحث هستهاي، برنامه موشكي ايران را قرار دادند و براي آن مجموعهاي از تحريمها و محدوديتها را لحاظ كردند. تحريمهاي تسليحاتي ايران و محدودسازي برنامه موشكي ايران از سوي غرب، چه از طريق قطعنامههاي شوراي امنيت و چه از طرق ديگر، هدفي جز محدودسازي قدرت دفاعي ايران دنبال نميكند. بديهي است كه اين هدف در نقطه مقابل هدف تأمين امنيت ملي براي جمهوري اسلامي قرار دارد و مسئولان ايراني تحت هيچ شرايطي نسبت به آن دچار غفلت نخواهند شد. در طول مذاكرات هستهاي، امريكاييها و برخي از شركايآنان در گروه 1+5 تلاشي فراوان كردند تا برنامه موشكي ايران را وارد مذاكرات كنند و در چارچوب يك توافق احتمالي قدرت موشكي كشورمان را محدود سازند. از طرف ديگر، نفوذ به حريم دفاعي و امنيتي كشورمان به بهانههاي نظارت و بازرسي براي راستيآزمايي از سوي آژانس، شگرد ديگري بود كه غربيها دنبال كردند تا از اين طريق با جمعآوري اطلاعات و دستيابي به اسرار نظامي ايران، قدرت دفاعي جمهوري اسلامي را تضعيف كنند.
پس از انتشار متن تهيه شده با عنوان «برجام» در وين و به تصويب رسيدن قطعنامه 2231 شوراي امنيت، غربيها در چارچوب يك عمليات رواني، اينگونه القا كردند كه به هر دو خواسته خود رسيدهاند. به عبارت ديگر در يك جوسازي رسانهاي و با ارائه تفسيرهاي خاص از برجام و بندهايي از قطعنامه، برخي از مقامات امريكايي مدعي شدند كه ايران بر اساس توافق به عمل آمده و همچنين قطعنامه شوراي امنيت علاوه بر محدودسازي برنامه موشكي خود بايد اجازه دسترسي به مراكز نظامي مورد نظر را به بازرسان آژانس بدهد. رجزخواني امريكاييها در اين عرصه مبني بر دستيابي به امتيازات بزرگ و فراهم شدن زمينههاي جنگ آسان در آينده به دلايل پيش گفته، واكنش مقام معظم رهبري را در اولين سخنراني پس از انتشار برجام به دنبال داشت. معظمله در خطبههاي نماز عيد سعيد فطر در اين خصوص فرمودند: «به فضل الهي قابليتهاي دفاعي و حريم امنيت كشور، حفظ خواهد شد و جمهوري اسلامي، هرگز تسليم زيادهخواهي دشمنان نخواهد شد.»
هرچند غربيها ذوقزدگيهاي خود را در حوزه محدودسازي قدرت دفاعي ايران به مذاكرات و توافقهاي انجام شده و همچنين قطعنامه 2231 مستند ميكنند، لكن اعضاي تيم مذاكرهكننده ايران ضمن رد هرگونه مذاكره و توافق در اين خصوص، بر الزامآور نبودن تحريمهاي تسليحاتي و محدوديتهاي برنامه موشكي ذكر شده در قطعنامه مذكور سخن گفته و بر همين اساس وزارت امور خارجه بيانيهاي را صادر كرد. بديهي است كه طرفهاي ايران در مذاكرات هستهاي بايد پيام جمهوري اسلامي را به خوبي دريافت كرده باشند كه بدانند قدرت دفاعي جمهوري اسلامي تحت هيچ شرايطي محدوديت نميپذيرد. به طور قطع بر اساس اين اصل حاكم در دكترين دفاعي ايران، جهانيان همواره شاهد توسعه قدرت دفاعي ايران خواهند بود و توافق هستهاي احتمالي، نه تنها از شتاب و سرعت توسعه قدرت دفاعي كشورمان نخواهد كاست، بلكه بر سرعت و شتاب آن خواهد افزود.