کد خبر: 724281
تاریخ انتشار: ۰۱ تير ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۲
مدير عامل شركت بورس اوراق بهادارتهران:
ركود در بازار سهام بيش از يك سال و نيم است كه كنگر خورده و لنگر انداخته است، اين در حالي است كه همين اتفاق موجب شده تا در اين مدت بسياري از شركت‌هاي موجود در بازار سهام با افت ارزش به دليل سقوط قيمت سهم رو به رو شوند...

ركود در بازار سهام بيش از يك سال و نيم است كه كنگر خورده و لنگر انداخته است، اين در حالي است كه همين اتفاق موجب شده تا در اين مدت بسياري از شركت‌هاي موجود در بازار سهام با افت ارزش به دليل سقوط قيمت سهم رو به رو شوند، در اين بين بسياري از افرادي كه در اين بازار سرمايه‌گذاري كرده‌اند بخش قابل ملاحظه‌اي از ارزش سرمايه خود را از دست داده‌اند. همين امر بهانه‌اي شده تا برخي از سهامداران با فروش سهم خود عطاي سهامداري را به لقايش سپرده و سرمايه خود را در بانك‌ها با نرخ سود تضمين شده، سپرده‌گذاري كنند تا حداقل اصل سرمايه‌‌شان در اثر ده‌ها عاملي كه مي‌تواند بر قيمت سهام شركت‌هاي حاضر در بورس اثر‌گذار باشد، آسيبي نبيند و از محل سپرده‌گذاري نيز كمي سود كسب كنند.

حال اگرچه رشد و توسعه اقتصادي مستلزم برخورداري از يك بازار سرمايه قوي مي‌باشد اما بازدهي پايين بازار سهام علاوه بر اينكه بر طبل خروج سرمايه از بازار سرمايه مي‌كوبد، سهم تأمين مالي بازار سرمايه در برابر بخش پولي را نيز كاهش مي‌دهد كه اين امر به هيچ عنوان به سود اقتصاد ملي ايران نيست و به نظر مي‌رسد براي بهبود شرايط بازار سرمايه و گسيل پس‌اندازها و سرمايه‌هاي خرد و كلان به اين بازار بايد نقشه راه تهيه و تدوين كرد.

در اين ميان اگرچه زيان و بازدهي منفي اين روز‌ها دل و دماغ براي سهامداران نگذاشته است اما مديرعامل شركت بورس اوراق بهادار تهران هنوز به بهبود شرايط بازار سهام اميدار است و براين باور است كه چشم‌انداز بلند‌مدت بورس تهران نويد‌بخش باز‌گشت روزهاي پر‌رونق و مثبت به اين بازار است. اين مقام اجرايي بازار بورس كشور روشن شدن تكليف مذاكرات هسته‌اي را پاياني بر بلاتكليفي شركت‌هاي بورسي و بالبطع بازار سهام براي رشد و توسعه عنوان مي‌كند.

در همين ارتباط جهت بررسي چرايي افت بورس در بيش از يك‌سال و نيم اخير و چگونگي حال و هواي بورس تهران در دوران پساتحريم با مدير عامل شركت بورس اوراق بهادار حسن قاليباف اصل گفت‌وگويي انجام داديم.

به نظر شما چرا صعودهاي پي در پي بورس به يكباره از يك سال و نيم گذشته جاي خود را به نزول
پي در پي داد؟

قيمت سهام در بازار سرمايه علاوه بر آنكه تابع عرضه و تقاضا است، از عوامل و اخبار مختلف ديگري نيز اثر‌پذيري دارد. اين در حالي است كه طي يك‌سال گذشته بازار تحت تأثير عواملي چون تحريم‌هاي ناعادلانه غربي، نوسان نرخ ارز، اجراي قانون هدفمندي يارانه‌ها، بودجه دولت، افزايش نرخ خوراك پتروشيمي‌ها، رشد بهره مالكانه معادن، قدعلم كردن بانك جهت جذب نقدينگي و... با كمبود نقدينگي و كاهش قيمت سهام رو به رو شد كه اين عوامل براي بخشي از سهامداران زيان به همراه آورده، اما بايد عنوان داشت كه ارزندگي سهام بسياري از شركت‌ها به اثبات رسيده است و قطعاً اگر سهامداران با مطالعه و تحليل در بازار حضور يابند سود معقولي از سرمايه‌گذاري خود را به دست خواهند آورد.

از فحواي كلام شما مي‌توان متوجه شد كه هنوز به بازدهي مثبت بازار سهام اعتقاد داريد و به نوعي سرمايه‌گذاري در بورس را گزينه مناسبي به شمار مي‌آوريد؛ آيا درست است؟

قطعاً در روزهايي كه عرضه بالا است قيمت منفي است. متأسفانه به دليل كمبود نقدينگي، عده‌اي كه از جاي ديگر نمي‌توانند تأمين نقدينگي كنند نيازهاي مالي خود را از بورس تأمين مي‌كنند. اين بدان معني است كه با فروش بخشي از سهام به دليل تأمين نقدينگي عملاً در شرايط فعلي بازار روند عرضه سهم را تشديد مي‌كنند و همين امر بهانه‌اي مي‌شود تا افت در بازار به‌وجود بيايد و قيمت سهام بيش از پيش ريزش كند. پس مي‌بينيم كه مشكلات مربوط به نقدينگي است كه روند عرضه را در بازار تشديد كرده است. يكي از مزاياي بورس نقدشوندگي آن است ولي مي‌خواهم اين مطلب را عرض كنم اگر سهام ارزنده باشد، سرمايه‌گذار نبايد نگران باشد به اين دليل كه شايد عرضه موجب نوسان قيمت شود ولي بالاخره قيمت به ارزش ذاتي خود خواهد رسيد ضمناً اخبارخوب در بازار سهام كم نيست مانند اخبار سياسي در حوزه بين‌الملل، افزايش قيمت‌هاي جهاني كالاها و نفت، كاهش نرخ سود بانكي، اخبار در حوزه صنايعي مانند پتروشيمي، سياست‌هاي انبساط اقتصادي كه دولت اعلام كرده و من اميدوارم كه اجرايي شود. بدين ترتيب وقتي همه عوامل و علايم از چشم‌انداز مثبت بازار حكايت دارد ديگر جاي نگراني در بازار سرمايه نيست.

اما در همين مدت يك‌سال و نيم گذشته خيلي از سهامداران با فروش سهام خود از بازار خارج شدند و سرمايه خود را به بخش پولي يا همان بانك‌هاي كشور بردند، فكر مي‌كنيد اين افراد اشتباه كردند؟

خير؛ بحث سر اين نيست كه اين افراد تصميم درست يا غلطي گرفته‌اند اما سرمايه‌گذاران در بخش پولي بايد در محاسبات خود مقوله مهمي به نام «توهم كسب سود» را مد نظر قرار دهند؛ به طور نمونه وقتي تورم 15درصد است و بانك‌ها به طور مثال سالانه 20درصد سود به سپرده پرداخت مي‌كنند در حقيقت نرخ سود سالانه 5 درصد بوده است زيرا تورم 15درصد قدرت خريد سپرده كه در حقيقت همان پول است را به يغما برده است ولي بسياري از سپرده‌گذاران فكر مي‌كنند كه 20درصد سود كرده‌اند.

در اين بين در حالي سپرده به عنوان يكي از انواع دارايي‌ها تنها از يك ناحيه آن هم نرخ بهره مورد پاداش قرار مي‌گيرد كه دارايي به نام سهام احتمال رشد قيمتش از چند ناحيه است؛ يكي اينكه عملكرد شركت پشتيباني‌كننده سود سهام است و ديگر آنكه در اثر نوسان تقاضا نيز قيمت سهم تعديل مي‌شود كه بايد به اين موارد در امان بودن شركت‌ها و سهام آنها از مقوله‌اي به نام تورم را نيز اضافه كرد.

علاوه بر موارد فوق، تأمين مالي شركت‌ها جهت رشد و توسعه بيشتر اقتصادي از جمله مواردي است كه سرمايه‌گذاران در بورس با حضور در اين بازار رقم مي‌زنند و به نوعي در رشد و توسعه اقتصاد ملي ايران سهيم هستند.

درست است اما در شرايط فعلي حقوقي‌ها با عرضه سنگين سهم، جلوي رشد بورس را مي‌گيرند، چرا؟

بورس يك بازار است و بازار هم قوانين خاص خود را دارد، من با اطمينان مي‌گويم كه هيچ وقت در بورس به دنبال اين نبوده‌ايم كه كسي را تشويق به عرضه كنيم اما بازار رونق، بازار تأمين مالي بوده و در بازار ركود نمي‌توان سهم فروخت و افزايش سرمايه داد و از بازار منابع مالي به دست آورد.

لذا عده‌اي از حقوقي‌ها در آن شرايط عرضه كردند. بازار سرمايه هم يك بازار رقابتي است. قيمت هم در بازار تعيين مي‌شود و عده‌اي آزاد و بر اساس رعايت مقررات، اقدام به خريد و فروش در بازار مي‌كنند و بورس تهران يا سازمان بورس مقرراتي ندارند كه جلوي عرضه‌ها را بگيرند، در هر جايي مقررات باشد مطمئناً اين كار انجام مي‌شود.

همچنين عده‌اي اظهار كردند كه عرضه‌هاي اوليه باعث شده است كه بورس روند منفي به خود بگيرد ولي مگر عرضه‌هاي اوليه انجام شده در بازار به چه ميزان بود؟ جمع عرضه‌هاي اوليه در حالي به 120 ميليارد تومان رسيد كه در روز پر رونق بازار سهام، ارزش معاملات به 700 ميليارد تومان هم مي‌رسد.

عده‌اي انتظار دارند در شرايط كنوني كه بازار منفي است حداقل جلوي عرضه سهام را بگيريد يا آن را تا حدودي محدود كنيد آيا اين كار امكان‌پذير است؟

برداشت عده‌اي اين است كه اگر كسي سهم عرضه نكند، هر روز قيمت‌ها افزايش مي‌يابد در حاليكه بازار سرمايه بازاري رقابتي است و به بازاري مي‌توان اتكا كرد كه بر اساس حجم بزرگ معاملات، قيمت‌ها افزايش يا كاهش پيدا كرده و قيمت‌ها نيز بر همين اساس تغيير مي‌كند.

اينكه عرضه را محدود و تقاضا را زياد كنيم، قيمت افزايش مي‌يابد و برعكسش هم صادق است؛ عده‌اي مي‌گويند كه حقوقي‌ها اين كار را انجام داده‌اند در حاليكه حقوقي‌ها در جاهايي خريدار بودند و بر اساس تشخيص خود اين كار را انجام داده‌اند و اين طور نيست كه ما دائماً به آنها بگوييم كه سهم را خريد و فروش كنند. علاوه براين اگر بخواهد چه سمت عرضه يا سمت تقاضاي سهام دستكاري صورت بگيرد اين يك اتفاق دستوري است و اصل رقابت در بازار لطمه مي‌بيند.

البته اين را بايد اضافه كنم زماني كه سهام شناور آزاد شركت‌ها بسيار پايين بود در مواردي ما با حقوقي‌ها صحبت كرديم تا تعديل‌هايي را در سهام خود اعمال كنند زيرا در بازار رو به بالا از ما انتظار دارند سهام شناور شركت‌ها را درست كنيم و اين مقررات ماست. لذا ما هيچ وقت با قيمت كاري نداشتيم چون قيمت در بازار تعيين مي‌شود و سرمايه‌گذار بايد حواس خود را جمع كند تا سهمي كه گران شده را خريداري نكند يا سهمي كه با كاهش قيمت مواجه شده است را با عجله در بازار نفروشد، لذا در بورس قوانين شفافي وجود دارد كه تمامي بازيگران اين بازار بايد كار خود را بر حسب قوانين انجام دهند.

درست است الان تمامي بازارها و از جمله بازار سرمايه در يك ركود ناشي از بلاتكليفي به سر مي‌برد اما بي‌شك در صورت توافق هسته‌اي سرمايه‌هاي قابل ملاحظه‌اي به بازار بورس هجوم مي‌آورد و همين امر مي‌تواند بازار را به نوعي با انفجار قيمت‌ها رو‌به‌رو سازد. آيا براي شرايط پساتحريم آماده هستيد؟

توافق هسته‌اي ايران با گروه 1+5 و بهبود روابط بين‌المللي خبر مثبتي براي بازار سرمايه به شمار مي‌رود چرا كه اقتصاد ايران و بالطبع بنگاه‌هاي اقتصادي و صنايع از اين رويداد اثر‌پذيري خواهند داشت، از همين رو پيش‌بيني ما هم اين است كه در صورت به سرانجام رسيدن اين توافق بازار با حجم قابل ملاحظه‌اي از نقدينگي رو به رو مي‌شود اما از هم اكنون به افرادي كه قصد دارند همزمان با روشن شدن نتيجه مذاكرات وارد بازار بشوند بايد بگوييم كه پيش‌شرط ورود به بازار مطالعه در مورد بازار است و نبايد با چشم بسته و به صرف آنكه حالا توافق به نتيجه رسيده است سرمايه خود را بدون مطالعه وارد بازار سرمايه كنند زيرا بالاخره هيجان ناشي از توافق هسته‌اي فروكش خواهد كرد و بازار روند حقيقي خود را بازيابي مي‌كند.

تأثير واقعي اين توافق بر متغيرهاي شركت‌ها و بنگاه‌هاي اقتصادي در ميان مدت و بلند مدت خود را نشان مي‌دهد ولي با توجه به اينكه خبر مثبتي در حوزه بين‌المللي منتشر شده است باعث مي‌شود كه در كوتاه‌مدت گرايش مطلوب و مثبتي به بازار سرمايه وجود داشته باشد.

مسائل سياسي ابهام بزرگي براي بازار سرمايه ايجاد كرده است كه اگر اين ابهام مهم برطرف شود به طور قطع بلاتكليفي در بسياري از شركت‌ها از بين مي‌رود و با بر طرف شدن محدوديت‌ها و تحريم‌هايي كه براي كشور وجود دارد در آينده مسير صنايع و شركت‌ها به شكلي خواهد بود كه رشد و توسعه در برنامه‌ها دنبال شود.

زماني كه در بازار سرمايه شرايط رونق ايجاد شده و نقدينگي وارد بورس مي‌شود فرصت تأمين مالي براي بازار ايجاد مي‌شود به طوري كه سهامداران و بنگاه‌هاي اقتصادي بايد بتوانند از فرصت‌هاي تأمين مالي استفاده كنند زيرا سال گذشته سال ركود بوده و فرصت تأمين مالي در بازار سرمايه وجود نداشت، ولي اكنون اين اميدواري وجود دارد كه با تداوم رونق در بازار سرمايه بنگاه‌هاي اقتصادي به فكر تأمين مالي در اجراي پروژه‌هاي جديد باشند.

محدوديت‌هاي بين‌المللي در سال‌هاي گذشته در طرح‌هاي توسعه‌اي و پروژه‌هاي شركت‌ها تأثيرگذار بود به طوري كه شركت‌ها در واردات تجهيزات به دليل تحريم‌ها با محدوديت‌هايي مواجه بودند و اكنون اگر اين محدوديت‌ها برطرف شود شركت‌ها بايد به دنبال طرح‌هاي توسعه‌اي و رشد و توسعه خود باشند.

تمهيدات شركت بورس براي بعد از به نتيجه رسيدن مذاكرات هسته‌اي به چه شكلي است؟

‌ابزاري كه در اختيار شركت بورس قرار دارد افزايش سهام شناور آزاد شركت‌ها و عرضه‌هاي اوليه است به طوري كه شركت‌هايي كه سهام شناور آزاد پاييني دارند بايد سهام شناور خود را افزايش دهند.

شركت بورس با عرضه‌هاي اوليه مي‌تواند به رونق بازار كمك كند زيرا در سال گذشته به دليل وضعيت بازار فرايند پذيرش برخي شركت‌ها انجام شد اما به دليل ركود حاكم در بورس سهامداران عمده از عرضه سهم خودداري كردند اما وضعيت آتي و شرايط بازار سرمايه در پسا‌تحريم فرصتي براي سهامداران عمده است تا عرضه‌هاي اوليه‌اي كه در سال گذشته انجام ندادند را در بورس انجام دهند.

در حال حاضر برخي شركت‌ها در مرحله پذيرش و درج قرار دارند كه هماهنگي‌هاي لازم با سهامداران عمده انجام شده و هر زماني كه اين شركت‌ها براي عرضه آماده شدند سهام آنها در بورس عرضه مي‌شود زيرا عرضه‌هاي اوليه مي‌تواند به نقدشوندگي بازار سرمايه كمك كرده و رشد بازار را منطقي‌تر مي‌كند.

پيش‌بيني شما در مورد رشد شاخص بورس چيست؟

بازار سرمايه همواره با نوسان مواجه است و كساني كه در اين بازار صبر و حوصله در پيش گرفته‌اند، درنهايت روزهاي مثبتي را مشاهده مي‌كنند. همچنين كساني كه مطالعه كرده و اقدامات كارشناسي انجام مي‌دهند و روي سبد سهام سرمايه‌گذاري مي‌كنند و از طريق صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري اقدام به سرمايه‌گذاري كرده و ديد ميان‌مدت و بلند‌مدتي دارند مسلماً مي‌توانند در اين بازار بازدهي مناسبي كسب كنند.

در بازار منفي و مثبت همواره گفته مي‌شود كه هر دارايي قيمت خاص خود را داشته و نبايد سرمايه‌گذاران هر سهمي را در هر قيمتي خريداري كنند بلكه حتماً بايد با مطالعه و كار كارشناسي اين كار صورت گيرد.

با مطالعه وارد بازار سرمايه شوند زيرا بعضاً توصيه مي‌شود در شرايط رونق هر سهمي كه نصيب افراد شد خريداري كنند در حالي كه اين استراتژي درستي نبوده و در بازاري كه قيمت سهام شركت‌ها بسيار كاهش يافته برخي از سهام شركت‌ها افت نكرده است، قطعاً سرمايه‌گذاري در اين شركت‌ها با شركت‌هايي كه با افت مواجه شده است، متفاوت است و امكان دارد سهامداران نتوانند در برخي سهام بازده كسب كنند، لذا سهامداران حتماً با تحليل اقدام به خريد و فروش كنند.

به افرادي كه قصد دارند در صورت مثبت بودن نتيجه توافق به سرعت وارد بازار سهام شوند چه توصيه‌اي داريد؟

در ابتدا بايد جهت ورود به بازار مطالعه كنند و اگر از دانش لازم براي سرمايه‌گذاري برخوردار نيستند حتماً با افراد خبره مشورت كنند همچنين وضعيت جديدي كه در بازار سرمايه ايجاد شده اثرات مختلفي در سهام شركت‌ها دارد، لذا سهامداران با توجه به اثرات رفع محدوديت‌ها روي صنايع مختلف اقدام به سرمايه‌گذاري كنند نه اينكه هر سهمي نصيبشان شد را خريداري كنند زيرا هر سهمي ارزندگي خاص خود را دارد.

فعالان بازار سرمايه هميشه در صف اول منتقدان بي‌انظباطي‌هاي بخش پولي و به وي‍ژه پرداخت سود بيش از تورم قرار دارند آيا فكر مي‌كنيد با كاهش نرخ سود بانكي به ميزان تورم بازار سهام رونق بگيرد؟

كاهش نرخ سود بانكي از اين منظر كه به كاهش هزينه تأمين مالي صنايع و توليد مي‌انجامد براي كل اقتصاد ايران امري مثبت به شمار مي‌آيد؛ به نوعي كه بايد اين اتفاق را امتيازي براي شركت‌هاي موجود در بازار سهام به شمار آورد، اما از سوي ديگر نبايد فراموش كرد كه ما در بخش پولي با بي‌انضباطي و معضل عدم الزام بانك‌ها و مؤسسات مالي و اعتباري مجاز و غيرمجاز در رعايت دستورالعمل نرخ سود رو به رو هستيم كه اين امر سودآوري خود بانك‌هاي صاحب مجوز را تحت تأثير قرار داده است.

متأسفانه بانك‌ها و مؤسسات مالي و اعتباري با عدول از نرخ سود تعيين شده از سوي نهادهاي قانوني چون شوراي پول و اعتبار، بانك مركزي يا شوراي هماهنگي بانك‌هاي دولتي از طرفي هزينه تأمين مالي در كشور را با افزايش همراه كرده‌اند و از طرف ديگر جريان نقدينگي را مختل كرده‌اند به نوعي كه با وجود انفجار نقدينگي در اقتصاد ايران اغلب حوزه‌ها در حال دست و پنجه نرم كردن با عطش نقدينگي رو به رو هستند.

برخي از مؤسسات مالي و اعتباري غير مجاز به دليل آنكه الزامي بر رعايت قوانين پولي و بانكي ندارند به سپرده مالي بانكي نرخ سودي به مراتب بالاتر از نرخ سودقانوني پرداخت مي‌كنند و همين امر به معضلي براي اقتصاد ايران بدل شده است. نقدينگي به جاي اينكه در بخش‌هايي كه به رشد و توسعه اقتصاد ملي منجر مي‌شود ورود پيدا كند عملاً به مؤسسات مالي و اعتباري غير مجازي ورود كرده است كه ماهيت فعاليت اين مؤسسات اصلاً مشخص نيست.

اگر كاهش نرخ سود بانكي با نظارت مؤثر و مستمر همراه نباشد، تصميم شوراي پول و اعتبار مبني بر كاهش 2درصدي نرخ سودبانكي، اتفاق خاصي را در بخش پولي كشور رقم نخواهد زد، اين در حالي است كه در گذشته هم بين نرخ سودبانكي قانوني با نرخ سود عملياتي برخي از بانك‌ها، ‌مؤسسات مالي و اعتباري مجاز و غير مجاز فاصله قابل ملاحظه‌اي وجود داشت و همچنان نيز اين قانون‌شكني‌ها وجود دارد.

مضاف بر مطلب فوق بايد به اين مورد اشاره داشت كه تقريباً 90 درصد تأمين مالي اقتصاد ايران بر عهده بانك‌ها است حال تصور كنيد كاهش هر درصد نرخ سود بانكي چقدر هزينه تأمين مالي اقتصاد را كاهش مي‌دهد كه بازار سرمايه هم به دليل انتفاع شركت‌ها از اين كاهش هزينه بي‌شك منتفع خواهد شد پس بنابراين انتظار كاهش نرخ سود بانكي و برابري آن با تورم يك انتظار معوق است كه بايد به مطالبه تمامي فعالان اقتصادي تبديل شود و نه فعالان بازار سرمايه.

پس بر اين باوريد كه براي كاهش هزينه تأمين مالي بايد اصرار ورزيد؟

اگر هزينه تأمين مالي در كشورهاي توسعه‌يافته را مورد بررسي قرار دهيم مي‌بينيم كه هزينه تأمين مالي بين صفر تا 5 درصد برآورد مي‌شود اما در كشور ما هزينه تأمين مالي بسيار بالا است و اقتصاد را به نوعي فلج كرده است. متأسفانه به دليل تورم در بخش تأمين مالي شرايط براي رقابت بازارها نابرابر شده است، وقتي مؤسسات مالي و اعتباري غيرمجاز به سپرده‌ها بازدهي معادل 30درصد پرداخت مي‌كنند بدان معني است كه هزينه تأمين مالي صنعت و توليد بيش از 30درصد است حال اين سؤال طرح مي‌شود كه با اين هزينه تأمين مالي گران كدام صنعت مي‌تواند به بقاي خود ادامه دهد؟ در اين ميان است كه بايد به نقش تأمين مالي بازار سرمايه نگاه كرد.

برخي براين باورند كه افراد غير‌حرفه‌اي در بازار به دليل هيجاني عمل كردن در خريد و فروش سهم به يكي از مشكلات بازار تبديل شده‌اند آيا چنين استنباطي درست است؟

معمولاً افراد غيرحرفه‌اي در بازار سهام دچار هيجان مي‌شوند لذا اگر در خريد سهم عجله كنند بخشي از سرمايه خود را از دست خواهند داد و در مقابل اگر در فروش هم عجله كنند متحمل زيان مي‌شوند اما اقدام‌هاي هيجاني فوق مي‌تواند به دليل افزايش عرضه و تقاضا در بازار موج ايجاد كند كه از اين منظر انتقاد مورد قبول است اما اينكه بخواهيم محدوديت و ممنوعيتي در ورود اين افراد به بازار ايجاد شود اين به ضرر بازار است و كليت بازار از اين اقدام آسيب مي‌بيند اما اگر شفافيت و گردش اطلاعات در بازار بهبود بيشتري يابد بي‌شك رفتارهاي هيجاني نيز فروكش خواهد كرد و ما شاهد رفتار معقولانه تمامي سهامداران در بازار خواهيم بود.

در اين بين اگر به رفتار افراد با‌تجربه و حرفه‌اي در فراز و فرودهاي بازار به خوبي نگاه كنيم مي‌بينيم كه اين افراد در فراز و فرود‌ها دچار نگراني و ترس نمي‌شوند و معمولاً افراد غيرحرفه‌اي دچار هيجان مي‌شوند كه در صورت عجول بودن بخشي از سرمايه خود را از دست خواهند داد.

از همين رو است كه پيوسته از افراد ناآگاه به فرايند سرمايه‌گذاري در بازار سهام خواسته‌ايم كه با مطالعه وارد بازار شوند زيرا سرمايه‌گذاري در بورس احتياج به دانش دارد كه اگر اين دانش نباشد علاوه بر اينكه سرمايه خود فرد نا‌آگاه بي‌دليل از دست مي‌رود بازار نيز دچار نوسان ناشي از هيجانات غير حرفه‌اي‌ها شده و كليت بازار تحت تأثير قرار مي‌گيرد كه اميد مي‌رود با افزايش آگاهي‌ها در بازار سهام اين چالش نيز برطرف شود. البته نا‌گفته نماند بخشي از جريان آگاهي‌ها بايد از طريق شركت‌ها و اطلاعيه‌هايي كه در سطح بازار منتشر مي‌شود انجام گيرد زيرا اين كار علاوه بر آنكه بر قيمت خود سهم مي‌تواند اثر بگذارد، ‌به سهامداران نيز آگاهي مي‌بخشد تا بر اساس شايعه‌ها و هيجانات دست به اقدام‌هاي غير منطقي نزنند.

به فرض رفع تحريم‌ها طي هفته‌هاي پيش رو، فكر مي‌كنيد آثار اين اتفاق چه زماني خود را در بازار نشان دهد؟

در صورت توافق نهايي در موضوع هسته‌اي به دليل انتظارات و هيجان‌ها بازار صعودي را بايد متصور شد در حقيقت با توافق نهايي وضعيت بنيادي شركت‌ها تغيير خواهد كرد و تمامي شركت‌ها در گزارش‌هاي مالي خود اثر رفع تحريم را انعكاس داده و همين امر فضاي خوش‌بيني در خصوص بالارفتن سود شركت‌ها را در پي دارد و در نهايت نيز قيمت ذاتي سهام بالاتر محاسبه مي‌شود. اين امر در كنار ورود حجم قابل ملاحظه‌اي از نقدينگي به بورس مي‌تواند تداوم روند صعودي بازار را تضمين كند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار