روز قدس يادگار جاودانه بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، در حالي همه ساله همزمان با آخرين جمعه ماه مبارك رمضان در سراسر دنيا گرامي داشته ميشود كه طي تمام اين سالها، تلاشهاي فراواني از سوي لابي صهيونيستي صورت گرفته تا اين حركت بزرگ در دنياي اسلام را دچار تضعيف و توقف كنند. حركتي كه ميتوان آن را مهمترين صفبندي حق و باطل در دنياي امروز نام نهاد و همين موضوع باعث شده كه صهيونيستها و جريان بينالمللي حاميشان، به فكر منحرف كردن اين واقعه مهم در دنياي اسلام بيفتند، اما آنچه تا امروز مسلم به نظر ميرسد، اين واقعيت است كه صهيونيستها و حاميانشان نه تنها موفق به منحرف كردن و متوقف كردن اين حركت اسلامي نشدهاند، بلكه هر ساله اين مراسم باشكوه بيشتري در سراسر دنيا برگزار ميشود.
سايت برهان در مطلبي ضمن بررسي سخنان مقام معظم رهبري در جريان مراسم گراميداشت سالگرد بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، به واكاوي اين موضوع پرداخته كه چرا روز قدس همچنان در دنياي اسلام مهم به شمار ميرود.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در سخنراني خود در سالگرد حضرت امام خميني(ره) در 14 خرداد 1394 تأكيد كردند كه «هرجا ظلم هست دو طرف وجود دارد: ظالم و مظلوم. ما طرفدار مظلوميم، مخالف با ظالميم. اين موضعگيرياي است كه امام بهصراحت انجام ميداد و اين يكي از خطوط اصلي است. امروز هم به همين دليل مسئله فلسطين براي ما يك مسئله اصلي است؛ اين را همه بدانند. مسئله فلسطين از دستور كار نظام جمهوري اسلامي خارج نخواهد شد. مسئله فلسطين، عرصهيك مجاهدتِ واجب و لازم اسلامي است، هيچ حادثهاي ما را از مسئله فلسطين جدا نميكند. ممكن است كساني در صحنه فلسطين باشند كه به وظايفشان عمل نكنند، حساب آنها جداست اما مردم فلسطين، ملت فلسطين، مجاهدان فلسطيني مورد تأييد و حمايت ما هستند.»
با نگاهي به بيانات ايشان، قضيه فلسطين با وجود تهديدات جدي در جهان اسلام همچنان بايد در اولويت جمهوري اسلامي ايران و جهان اسلام قرار گيرد زيرا اين امر ريشه در زيادهخواهي ايدئولوژيك صهيونيسم و مجري آن يعني اسرائيل دارد. ريشه اين مخالفت سرسختانه در انديشه رهبر انقلاب اسلامي را در قبال بنيان فكري صهيونيسم بايد جستوجو كرد. ايشان صهيونيسم را به دليل انحراف آن زمينهساز مفاسد و مشكلاتي ميداند كه هر يك موجب ايجاد بحران در جهان اسلام و زمينهساز بحرانهايي همچون بروز خطر گروههاي تكفيري، جنگهاي خونين نيابتي و دخالت خارجي ميشود.
به عقيده رهبر انقلاب اسلامي، جريان صهيونيسم تحت شرايط بحراني ظهور يافت، نگاهش به ساير اقوام، نژادها و ملتها نگاه خاص است و به مباني عقلي و كلامي الهي بيتوجه است. از نظر ايشان، صهيونيستها بنا به ايدئولوژي خود نگاهي كاملاً تكليفگرا و تبعيتگرا داشته و از درك حقمدار بودن انسان، چه به اعتبار يهوديت اصيل و ساير اديان الهي و چه به اعتبار دولتي مقبول در نظام بينالملل، بياعتنا هستند.
در اين شرايط جهان اسلام با يك جريان بسيار پيچيده روبهرو است كه در بستري از توهم، خودشيفتگي منافع ايدئولوژيك خود را دنبال ميكند، كه اين امر خطري براي بشريت محسوب ميشود. رهبران انقلاب اسلامي با درك اين خطر جهاني، سعي در گوشزد كردن اين خطر نهفقط به مردم فلسطين و اعراب، بلكه به جهانيان داشتند. بهطوريكه مقام معظم رهبري در جايي بيان ميكنند:«فلسطين، مسئله اول در ميان همه موضوعات مشترك كشورهاي اسلامي است... اول اينكه يك كشور مسلمان، غصب و توسط بيگانگاني كه از كشورهاي گوناگون گردآوريشده و جامعهاي جعلي و موزاييكي تشكيل دادهاند، مصادره شده است... دوم اينكه اين حادثه بهصورت بيسابقهاي در تاريخ، با كشتار و جنايت و ظلم و اهانت مستمر انجام گرفته است.
سوم آنكه قبله اول مسلمانان و بسياري از مراكز محترم ديني كه در اين كشور قرار دارد، به تخريب و توهين و زوال تهديد شده است. چهارم آنكه اين دولت و جامعه جعلي در حساسترين نقطه جهان اسلام، از آغاز تاكنون، نقش يك پايگاه نظامي، امنيتي و سياسي را براي دولتهاي استكباري بازي كرده و محور غرب استعماري كه به علل گوناگون، دشمن اتحاد، اعتلا و پيشرفت كشورهاي اسلامي است، از آن همواره چون خنجري در پهلوي امت اسلامي استفاده كرده است. پنجم آنكه صهيونيسم كه خطر اخلاقي، سياسي و اقتصادي بزرگي براي جامعه بشري است، اين جاي پا را وسيله و نقطه اتكايي براي گسترش نفوذ و سلطه خود در جهان قرار داده است.»
همانطور كه مشاهده شد رهبر معظم انقلاب در علل متعدد اولويت قضيه فلسطين به مواردي اشاره كردند كه برخي از محورهاي اساسي آن عبارتند از:
موضوع ظلم
در تاريخ معاصر تحولي بزرگ در جهان روي داد كه آن تحول انقلاب اسلامي ايران به رهبري حضرت امام خميني (ره) بود. انقلاب اسلامي داراي اهداف بلند و گفتمانهاي ارزشمندي بود كه از جمله آن ميتوان به استقلالطلبي، اسلام سياسي، استكبارستيزي و ظلمستيزي اشاره كرد. يكي از گفتمانهاي اصلي اين انقلاب، ظلمستيزي چه در سطح داخلي و چه در سطح خارجي است. ظلمستيزي در سطح داخلي جلوگيري از ظلم به مظلومان بهوسيله صاحبان قدرت و در سطح خارجي مبارزه با ظالمان كه حقوق ديگر ملتها را ناديده ميگيرند، است.
در همين راستا به سرانجام رساندن قضيه فلسطين و مبارزه با صهيونيسم از شعارهاي اصلي آن محسوب ميشود. قضيه فلسطين در يك قرن اخير به نماد ظلم يك ايدئولوژي توسعهطلب و نژادپرست صهيونيسم، به يك ملت و سرزمين تبديل شده و موجب آوارگي ميليونها انسان از سرزمين خود يعني فلسطين شده است.
در همين راستا حضرت امام خميني فرمودند:«هيچ امري را بر مسلمانان واجبتر از اين نميدانم كه با جان و مال خويش، هنگامي كه ميبيند خونهاي برادران و خواهران بيگناه شما در سرزمينهاي مقدس فلسطين جاري است و هنگامي كه مشاهده ميكنيد سرزمينهاي ما (اسلام) به دست صهيونيستهاي تبهكار، ويران گشته، در اين شرايط هيچ راهي جز ادامه جهاد نميماند. بر همه مسلمانان واجب است كه كمكهاي مادي و معنوي خود را در اين جهاد مقدس صرف كنند و خداوند پشتيبان اين اراده است.»
همين ظلم زمينهساز بروز قيام بين مظلومان ميشود و اگر اين قيام به انحراف كشيده شود موجب مشكلاتي كه امروز جهان اسلام با آن درگير است، ميشود. بهطوريكه برخي آوارگان فلسطيني بهجاي راهي شدن به جنگ با اسرائيل، راهي جنگ در كشورهاي اسلامي ميشوند.
توسعهطلبي
وجود يك انديشه و ايدئولوژي وحدتبخش زمينهساز توسعهطلبي يك كشور يا جريان قومي و ملي است. يك انديشه نافذ در توسعهطلبي معمولاً از نظرات، اعتقادات و نگرشهاي وحدتبخش و تجديدنظرطلبانه يك نژاد يا گروه اجتماعي غالب در يك ملت ايجاد ميشود. اين امر در مورد اسرائيل پيش از تشكيل و ايجاد آن وجود داشته و بعد از استقلال آن نيز همواره تداوم داشته است و اين انديشه وحدتبخش و تجديدنظرطلبانه همان انديشه صهيونيسم است.
رهبر انقلاب اسلامي با درك صحيح توسعهطلبي مداوم انديشه صهيونيسم در قالب اشغالگري، ايجاد فضاي امنيتي و منطقه نفوذ، همواره نسبت به آن هشدار ميدهند.
مورد حمايت قدرتهاي بزرگ و استعماري
تحولات در يك منطقه كم يا زياد تحت تأثير قدرتهاي بزرگ است. در عرصه بينالمللي نقطهنظر اين قدرتها نسبت به يك بازيگر جزو امور پراهميت محسوب ميشود. همين ديدگاه منجر به اتخاذ سياست حمايت يا مقابله از يك كشور يا جريان از سوي قدرتهاي بزرگ ميشود و همين سياستها ميتواند آن كشور يا جريان را براي رسيدن به اهداف خود نزديك كند يا اينكه موجب تضعيف آن گردد.
از نظر رهبر انقلاب اسلامي، قدرتهاي بزرگ و استعماري باعث به وجود آمدن صهيونيسم و در پي آن اسرائيل شدهاند و اين قدرتهاي بزرگ همچون ايالات متحده امريكا همواره از صهيونيسم و اسرائيل حمايت ميكنند بهطوريكه به نظر ميرسد در خدمت آنها هستند. ايشان در تبيين اين امر بيان ميكند: «ما دولت ايالات متحده امريكا را دولتي غيرقابل اعتماد ميدانيم؛ دولتي خودبرتربين، غيرمنطقي و عهدشكن، دولتي سخت در پنجه تصرف و اقتدار شبكه صهيونيسم بينالمللي كه بهخاطر رعايت خواستهها و منافع نامشروع شبكه صهيونيستي بينالمللي مجبورند با رژيم غاصب و جعلي اشغالكننده فلسطين مماشات كنند و در مقابل او نرمش نشان بدهند.» قضيه فلسطين در يك قرن اخير به نماد ظلم يك ايدئولوژي توسعهطلب و نژادپرست صهيونيسم به يك ملت و سرزمين تبديل شده و موجب آوارگي ميليونها انسان از سرزمين خود يعني فلسطين شده است.
تفرقهافكني
از ديدگاه رهبر انقلاب اسلامي، وحدت مذاهب اسلامي در اعتقاد به توحيد و احياي ارزشهاي اخلاقي و تعامل سازنده بين مذاهب امري پسنديده و در جهت صلح بين مردم است و هر نوع تفرقهافكني بين مذاهب مختلف امري مذموم و خطري براي اسلام است. ايشان بر اين عقيده بود كه صهيونيسم و اسرائيل براي دستيابي به اهداف خود به دنبال ايجاد تفرقه بين طوايف و اقوام موجود در جهان اسلام است.
مقام معظم رهبري در اين مورد بيان ميدارد: «امروز از جمله اين موضوعات مهم و داراي اولويت، مسئله اتحاد مسلمانان و گشودن گرههاي فاصلهافكن ميان بخشهاي امت اسلامي است... دستهاي پليد سياستهاي استعماري از ديرباز تفرقهافكني را براي تأمين مقاصد شوم خود در دستور كار داشتهاند، ... دشمن مكار بر آن است كه با افروختن آتش جنگهاي خانگي ميان مسلمانان، انگيزههاي مقاومت و مجاهدت را در آنان به انحراف كشانده و رژيمصهيونيستي و كارگزاران استكبار را كه دشمنان حقيقياند، در حاشيه امن قرار دهد. راهاندازي گروههاي تروريستي تكفيري و امثال آن در كشورهاي منطقه غربِ آسيا ناشي از اين سياستِ غدارانه است. اين هشداري به همه ما است كه مسئله اتحاد مسلمين را امروز در صدر وظايف ملي و بينالمللي خود بشماريم.»
منطق ترور
بيترديد تروريسم يكي از جديترين تهديدها در محيط امنيت ملي و بينالمللي به شمار ميرود كه ضربههاي بسيار سنگيني را متوجه كشورها كرده است. به دليل ناتواني جامعه بينالمللي بر سر اجماع در تعريف واحد از مفهوم تروريسم، اين امر دستخوش منافع سياسي در تعريفهاي متفاوت آن شده است. بهطوريكه تعاريف متفاوت هر بازيگر از منافع و امنيت ملي موجب برخورد دوگانه با اين پديده خطرناك شده است. برخي از دولتها بر اساس منافع خود اقدامات تروريستي را دفاع مشروع و در برخي مواقع تروريسم را با اقدامات مشروع و قانوني يكي ميدانند. ولي آنچه در همه تعاريف يكسان بوده، اين است كه اقدامي خشونتآميز براي دستيابي به اهداف خاص است.
بسياري از عمليات تروريستي توسط گروههاي غيردولتي انجام ميشود، با اين حال برخي دولتها براي دستيابي به اهداف خود، اقدام به عمليات تروريستي ميكنند كه ميتوان به تروريسم دولتي اسرائيل اشاره كرد. «تروريسم دولتي به تروريسمي اطلاق ميشود كه دولت، هدايت ترور را بر عهده ميگيرد، براي آن سازمان در نظر ميگيرد، هزينههايش را ميپردازد، به افراد تعليمات نظامي ميدهد و آنها را در درون جامعه و هم در بيرون جامعه هدايت ميكند.» تقويت گروههاي تروريستي و ترور نخبگان سياسي، نظامي، امنيتي و علمي در كشورهاي اسلامي از اقدامات غيرقابل انكار دولت اسرائيل در چند دهه اخير بوده است. رهبر انقلاب اسلامي، صهيونيستها را عامل اصلي پديده تروريسم در منطقه معرفي و تصريح كرده است: «ما در داخل كشور خودمان، در عراق، در سوريه و در لبنان با كساني كه عليه تروريسم ميجنگيدند همكاري كرديم، كمكشان كرديم، باز هم ميكنيم؛ ما مقابل تروريسم هستيم. خطرناكترين و خبيثترين تروريستهاي اين منطقه صهيونيستها هستند؛ ما با صهيونيستها مواجهيم و مقابليم.»
فرجام سخن
در جمعبندي مطالب فوق بايد گفت با توجه به روندي كه از اين رژيم در اين چند دهه اخير شاهد بوديم، اشغال سرزمين فلسطين را شايد بتوان، اولين قدم جدي آن براي اجراي اهداف توسعهطلبانه دانست كه با اشغال بخشهايي از سرزمينهاي عربي و اسلامي، اقدامات نظامي در مناطق مختلف جهان اسلام و ترور نخبگان علمي و سياسي كشورهاي منطقه اين روند را ادامه داده است. از نظر حضرت امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري، اقدامات نادرست اسرائيل جزءلاينفك تاريخ اين رژيم است كه جهان اسلام براي مصون ماندن از خطرات آن بايد همواره هوشياري خود را در مقابل آن حفظ نموده و اين موضوع را از اولويتهاي خود خارج نكند.