بررسي تحولات مهم منطقه را در قالب سوريه و عراق مي‌توان
مشاهده كرد. در عراق گروه‌هاي تروريستي فعاليت‌هاي گسترده‌اي در الرمادي والانبار
داشته‌اند به گونه‌اي که گزارش‌هاي محافل رسانه‌اي غرب و عربي از سلطه آنان بر
اکثر اين مناطق حکايت دارد. برخي ناظران سياسي بر اين عقيده‌اند که با شرايط مذکور
عمليات آزاد‌سازي موصل که قرار بود در تابستان آغاز گردد به زمان نامعلومي تغيير
خواهد کرد. لازم به ذکر است که ورود دوباره و گسترده‌تر نيروهاي مردمي به حمايت از
ارتش عليه تروريستها موجب گرديده تا اميدها براي حذف تروريستها از اين مناطق قوت
بيشتري بگيرد. در حوزه سوريه نيز در حالي مقاومت در قلمون پيروزي‌هاي گسترده‌اي به
دست آورد در مناطق ديگر از جمله در ادلب و حلب تروريستها تحرکات خود را گسترش داده‌اند.
حال اين سئوال مطرح مي‌شود که تحولات اخير سوريه و اخير به منزله دستاوردها و
پيروزي تروريستها در رسيدن به اهداف تعريف شده براي آنان در شکست مبارزان با
تروريسم (جبهه مقاومت) ميباشد و يا آنکه نکاتي ديگر در پس پرده اين تحولات وجود
دارد؟
در پاسخ به اين سئوال که آيا تحولات کنوني بيانگر قدرت و
توان تروريست از جمله داعش ميباشد بررسي چارچوب كلان تحولات منطقه از جمله در
عراق و سوريه خلاف اين امر را نشان مي‌دهد. در حوزه سوريه در اکثر مناطق از جمله
در منطقه استراتژيک قلمون تروريستها شديدترين شکستها را در برابر حزب‌ا... و ارتش
سوريه متحمل شده‌اند و اقداماتي که اين گروه‌ها اکنون در مناطقي مانند ادلب صورت
مي‌دهند به دليل دور بودن ارتش سوريه و حزب‌ا... از اين مناطق است. به عبارتي
تروريستها با متمرکز شدن بر مناطق تاريخي پالمیراي برآنند تا فضاي رسانه‌اي را به
سمت خود جلب نموده تا شکست قلمون را پنهان سازند.
در حوزه عراق نيز يک نکته مهم مشاهده مي‌شود و آن برخي
اتفاقات دروني اين کشور است. از يک سو برخي گروه‌هاي سياسي به جاي رويکرد وحدت‌گرايانه
به سمت مطالبات فردي و گروهي پيش رفتند که تحرکات بارزاني رئيس اقليم کردستان عراق
در آمريکا و اروپا براي جداسازي مناطق کردنشين ازعراق واحد، برخي مواضع غيراصولي
معدود جريان‌هاي اهل سنت در باب حضور نيروهاي مردمي در عمليات‌هاي ارتش تحت تاثير
القاهاي محافل رسانه‌اي و سياسي غربي، معطوف شدن عراق به مسئله مقابله با طراحي
کنگره آمريکابراي تجزيه عراق و ... زمينه‌ساز کاهش تحرکات عراق در مبارزه با
تروريسم شد. مجموع اين مولفه‌ها در کنار رفتارهاي آمريکا در حمايت از تروريستها
زمينه‌ساز چالشهاي ايجاد شده در الرمادي و الانبار بوده است. نکته بسيار مهمي که
در تحولات سوريه و عراق بايد مورد توجه قرار گيرد نقش و عملکردهاي آمريکا است که در
قالب ائتلاف به اصطلاح مبارزه با تروريسم صورت مي‌گيرد. باراک اوباما رئيس‌جمهور
آمريکا در مصاحبه اخير خود تاکيد دارد که سلطه داعش بر الرمادي شکست آمريکا نيست و
عقب‌نشيني از الرمادي اقدامي تاکتيکي براي رسيدن به دستاوردهاي بزرگ‌تر بوده است.
اوباما با شريک قرار دادن آمريکا با عراق در مبارزه با
تروريسم در حالي تلاش دارد تا ضمن پنهان‌سازي پرونده حمايت آمريکا از تروريسم
سياست شريك شدن در پيروزي‌هاي آينده عراق را اجرايي سازد که در باب رفتار و نگاه
آمريکا به تحولات اخير سوريه و عراق لايه‌هاي پنهان قابل توجهي مشاهده مي‌شود.
باراک اوباما چندي پيش در مصاحبه با العربيه در باب جنگ سوريه مي‌گويد اين جنگ تا
سال 2017 ادامه مي‌يابد و وي يقين دارد که سوريه تا پايان رياست‌جمهوري وي روي
آرامش نخواهد ديد. هر چند که اظهارنظر اوباما معطوف به سوريه بوده اما نمي‌توان
انکار کرد تروريسم در سوريه يعني همان تروريسم در عراق. استمرار بحران در هر کدام
از اين دو کشور يعني استمرار و گسترش بحران در کشور ديگر بر اين اساس است که
ناظران سياسي و نظامي پيوند دو کشور در مبارزه همزمان با تروريسم را امري ضروري مي‌دانند.
تحقق طرح اوباما براي ادامه بحران سوريه تا سال 2017 صرفا در يک قالب تحققا مي‌يابد
و آن اجراي سناريو معروف هنري کيسينجر وزير خارجه اسبق و تئوريسين بزرگ آمريکايي
است. براساس ديدگاه وي جنگ‌ها در مناطق استراتژيک و از جمله در غرب آسيا نبايد
برنده‌اي داشته باشد و آمريکا تمام برنامه خود را به کار بسته تا اين جنگ پيروزي
نداشته تا ضمن تضعيف ايران و عراق، در نهايت آمريکا منافع خود را در منطقه تحقق
بخشد.
اکنون مشابه اين
سناريو در قبال فعاليت تروريستها در منطقه صورت مي‌گيرد. آمريکا در حالي قدرت‌يابي
گسترده تروريستها را مغاير با منافع و امنيت خود مي‌داند که حذف آنان را برابر با
قدرت گرفتن مقاومت و بيداري اسلامي مي‌داند لذا براي مقابله با اين رويه به حمايت
از تروريستها مي‌پردازد. ارسال سلاح براي تروريستها در عراق و اعطاء کمکهاي مالي و
تسليحات به تروريستهاي سوريه در لواي کمک به معارضان ميانه رو از جمله اين تحرکات
است. در مقطع کنوني نيز آمريکا با تقويت تروريستها در سوريه و عراق همزمان ايجاد
چالشهاي حاشيه‌اي براي اين کشورها سعي
دارد تا توازن جنگ را دوباره برقرار سازد. به عبارتي ديگر آمريکا سعي دارد تا از
خاموش شدن آتش بحران در منطقه جلوگيري نموده تا جنگ و فضاي رعب ووحشت همچنان کانون
تحولات منطقه باشد.
نکته قابل توجه آنکه آمريکا در عراق تلاش دارد تا بازي دو
سر برد را براي خود رقم زند. از يک سو با تقويت تروريستها سعي در حفظ بحران در
اين کشور دارد و از سوي ديگر با اين ادعا که عمليات ائتلاف عليه داعش پيروز مي‌شود
طرح سهيم شدن در پيروزي عراقي‌ها بر تروريستها را نيز اجرا مي‌سازد. آمريکا چنان
وانمود مي‌سازد که آمريکا کانون مبارزه با تروريسم در عراق است و دستاوردهاي آينده
عراق در اين حوزه به دليل حضور آمريکا بوده است.
به هر تقدير مي‌توان گفت که تشديد جنايات و حملات تروريستي
در نقاط را از عراق و سوريه برگرفته از تحرکات آمريکا در حمايت از تروريستها است
که براي رسيدن به منافع خود يعني استمرار بحران در منطقه براي سالهاي آينده در
کنار تروريستها قرار گرفته در حالي که طرح‌هايي همچون توجيه حضور گسترده‌تر از
منطقه، باج‌گيري از ايران در مذاکرات هسته‌اي، دورسازي افکار عمومي ازجنايات
عربستان در يمن و تحقق اهداف صهيونيستها
را پي‌گيري مي‌نمايد.
