سيدحسن نصرالله، دبيركل حزبالله لبنان در سخناني كه به صورت ويدئوكنفرانس به مناسبت روز جانباز ايراد كرد ضمن دفاع از ورود پيشدستانه حزبالله به جنگ تكفيريها در سوريه و اجتناب ناپذير بودن آن در آينده خاطر نشان كرد مقاومت با تمام وجود هرجا كه لازم باشد درعرصه كارزار حاضر خواهد شد و در صورت نياز فرمان بسيج عمومي صادر خواهد شد. حال اولين سؤالي كه به ذهن ميرسد اين است كه چه عواملي باعث اتخاذ چنين رويكردي از سوي دبيركل حزبالله لبنان شده است؟
پاسخ اين سؤال را ميتوان در دور جديد رويكردهاي تجاوزگرانه و براندازانه برخي حاميان منطقهاي گروههاي تكفيري جستوجو كرد. پيش از تشريح تحركات جديد در اين عرصه، توجه به اين نكته ضروري است كه در آغاز اجراي پروژه براندازي در سوريه ائتلافي با عنوان «دوستان سوريه» كه در اصل همان دشمنان سوريه بودند تشكيل شد و با وجود اينكه ادعا ميشد اعضاي آن به حدود يكصد كشور و سازمان نيز رسيده است اما اين ائتلاف به تدريج با مقاومت دولت و ارتش سوريه و همچنين افشاي اهداف اعلام نشده اعضاي آن روبه تحليل رفت به گونهاي كه در آخرين نشستهاي آن تعداد اعضاي شركتكننده به 12 كشور ميرسيد. اين عده نيز در عمل دچار شكاف شدند به گونهاي كه جناح غربي اين ائتلاف به تدريج گامهايي را جهت ترميم پلهاي خراب شده خود با دولت سوريه برداشت و در عين حال از دور جديد تحركات سازمان ملل به سرپرستي استفان دي ميستورا براي حل سياسي بحران حمايت كرد. اما در مقابل جناح منطقهاي بقاياي ائتلاف موسوم به دوستان سوريه شامل تركيه، عربستان و قطر به سماجتهاي قبلي خود ادامه داده و كوشيدند با افزايش همكاريها بين خود خلأهاي ناشي از خروج عده زيادي از كشورها از ائتلاف برانداز يا مردد شدن آنها به ادامه پروژه براندازي را جبران كنند. در اين راستا عربستان، قطر و تركيه اختلافاتي كه پيش از اين و به طور مشخص از آغاز جنبش موسوم به بهار عربي در خصوص نقش و ميدانداري اخوانالمسلمين در اين جنبشها پيدا كرده بودند به طور تاكتيكي كنار گذاشتند و كوشيدند تلاشهاي خود را روي سوريه متمركز كنند تا شايد بتوانند ناكاميهاي منطقهاي خود را در سوريه جبران كنند. بر همين اساس همزمان با تجاوز نظامي عربستان به يمن، گروههاي تكفيري در سوريه كه پيش از اين بارها رو در روي هم قرار گرفته و به تسويه حسابهاي مسلحانه و خونين دست زده بودند در مناطق مختلف به هم نزديك شده و با كمك يكديگر تلاش كردند در برخي مناطق به پيشرويهايي دست بزنند. اين گروهها و حاميان منطقهاي آنها جنگ رواني جديدي را نيز به موازات تحركات نظامي خود به راه انداخته و مدعي تسلط بر نيمي از سوريه شدهاند. براي مقابله با اين تحركات بود كه حزبالله با همكاري ارتش سوريه عمليات موفقيت آميز و پيروز مندانهاي را در منطقه استراتژيك قلمون به مرحله اجرا گذاشت و با حداقل تلفات پيروزي بزرگي آفريد و بدين ترتيب نه تنها سدي بر سر راه دور جديد پيشرويهاي تكفيريها ايجاد كرد بلكه زمينه را براي آزادي نيروهاي تحت محاصره ارتش سوريه درجسر الشغور فراهم كرد. براين اساس ميتوان گفت سخنان اخير سيد حسن نصرالله پيش از آنكه وعدهاي براي آينده باشد تأكيد بر ادامه راهي است كه آغاز شده است و استمرار آن ميتواند پيروزيهاي جديدي را براي مقاومت و ملتهاي منطقه رقم بزند، البته نبايد از قابليت بازدارندگي سخنان دبيركل حزبالله لبنان نيز غافل شد زيرا در شرايطي كه بقاياي ائتلاف برانداز برخلاف قطعنامههاي سازمان ملل با جذب مجدد نيروهاي تكفيري و تزريق آنها به سوريه به تحركات تازه دست زده و به اميدهاي واهي در اين زمينه دل بستهاند، سخنان قاطع و محكم سيد حسن نصرالله در گام نخست ميتواند آنها را به ترديد بيندازد و در گام بعدي همانند قلمون شكست تازه بر آنها وارد كند.