دكتر محمدجواد لاريجاني در همينباره تأكيد دارد: ما طرف مقابل مذاكره خود را خوب تعريف نكرديم و ريلگذاري مذاكرات نقاط جدي آسيبپذيري دارد. لاريجاني كه سالها به عنوان معاون وزير خارجه كشورمان فعاليت كرده در مصاحبه با تسنيم درباره ارزيابي خود از مذاكرات هستهاي صورت گرفته در لوزان، با اشاره به اينكه مذاكرات هستهاي ايران مذاكرات كمنظيري در تاريخ ديپلماسي دنيا است و مسئله سادهاي نيست، تصريح كرد: اين مذاكرات در درجه اول، مذاكراتي جنجالي و پر از سرمايهگذاريهاي وسيع فرامذاكرهاي است كه براي كشور و شايد براي جهان بسيار مهم باشد كه ما در آن وارد هستيم. وي با بيان اينكه اگر بخواهم تلقي خودم را از روند مذاكرات بگويم ميتوانم آن را در سه بند عنوان كنم، گفت: درباره اين مذاكرات اولاً اميدوار هستم، ثانياً «دغدغه» و «دلواپسي» جدي هم دارم و ثالثاً پيشنهاد هم دارم كه هر كدام از اين سه بند را توضيح ميدهم. لاريجاني درباره دلايل اميدوارياش به مذاكرات هستهاي اظهار داشت: اميدواري من بدون مبنا نيست بلكه دو دليل مهم براي آن وجود دارد. دليل اولش اين است كه آقاي روحاني آدم تيزهوشي است و سالهاي طولاني با ايشان در مباحث سياست خارجي همكاري داشتم و آقاي ظريف و تيمش نيز توانمند هستند، تيم مذاكرهكننده ايراني دستش پرتر از اين حرفهاست و حمايت وسيع همه نهادهاي حكومتي را دارد، حمايت قوي و راهنماييهاي رهبر معظم انقلاب را دارد، حمايت مردم را دارد و همه پشت سر تيم مذاكرهكننده ايستادهايم؛ اين مسئله مهمي است. لاريجاني گفت: دليل دوم براي اميدواري من اين است كه امريكا به طور وسيع و اعم و اوباما به طور اخص به توافق با ايران نيازمند هستند. براي منافع ملي امريكاييها- چه جمهوريخواه و چه دموكرات- مهم است كه با ايران به يك توافق برسند زيرا تحريمهاي آنها براي به زانو درآوردن جمهوري اسلامي ايران موفق نبود. بنابراين اگر ما در مقابل تحريمها بايستيم و موفق شويم، فتحالفتوح كردهايم.
لاريجاني افزود: از سوي ديگر آقاي اوباما در مصاحبهاي گفته است كه اين تحريمها ميخواست ماشين هستهاي ايران را كند كند ولي اين كار را نكرده است. ايران در دورهاي 164 سانتريفيوژ داشت ولي امروز با وجود تحريمها 19 هزار سانتريفيوژ نصبشده دارد، بهاضافه تعدادي كه بايد راه بيفتد و به اين 19 هزار عدد اضافه شود. بنابراين هرچند ممكن است تحريمها به اقتصاد ما صدمهزده باشد ولي به فناوري هستهاي كشور صدمه نزد، بنابراين از نظر امريكا، چه جمهوريخواه و چه دموكرات، تحريمها ناكارآمد بوده است. بر اين اساس امريكاييها هم به توافقنامهاي نياز دارند كه حداقل كارآمدتر از تحريمها باشند اما «اوباما به طور ويژه نيازمند توافق است.»
وي با اشاره به تبليغات حال حاضر انتخابات رياست جمهوري در امريكا تصريح كرد: دموكراتها ميخواهند بگويند در زمان شما(جمهوريخواهان) ايران در حال توسعه انفجاري فناوري هستهاي بود و ما توانستيم تعداد سانتريفيوژها را تا حد زيادي پايين بياوريم و فردو را تعطيل كنيم. لاريجاني خاطرنشان كرد: معناي تعطيلي فردو چيست؟يعني به ايران ميگويند شما سرتان را بيرون بياوريد تا ما هر وقت لازم ديديم سرتان را بزنيم، لذا گزينه نظامي هميشه ميتواند كارآمدتر باشد. معناي تعطيلي فردو اين است، وگرنه فردو چيز ديگري ندارد. رئيس ستاد حقوق بشر قوه قضائيه اضافه كرد: اين مواردي كه عرض كردم سرفصلهايي است كه دموكراتها در رقابتهاي انتخاباتي در قسمت اتمي خواهند داشت. اوباما ميگويد دندانهاي اتمي ايران را كشيدم ولي شما(جمهوريخواهان) دندانهاي اتمي ايران را درشت كرديد. پس اوباما خيلي نيازمند توافقنامه است و اگر اين توافقنامه انجام نشود در رقابت با جمهوريخواهها يك برگ برنده مهمي را از دست داده است.
لاريجاني در تشريح علت دلواپسي و دغدغه خود نسبت به مذاكرات هستهاي نيز گفت: دومين مطلبي كه ميخواهم تشريح كنم اين است كه من نسبت به مذاكرات، دغدغه جدي و دلواپسي دارم. حالا كلمه دلواپسي را با انگهاي مختلف به كار ميبرند و نوعي صفت «بد» شده است، ولي ما زبان فارسي را نبايد خراب كنيم، دلواپسي كلمه قشنگي است و معاني پرظرفيتي دارد. وي در توضيح دلايل دلواپسي خود درباره مذاكرات هستهاي گفت: ما طرف مقابل مذاكره خود را خوب تعريف نكرديم و ريلگذاري مذاكرات نقاط جدي آسيبپذيري دارد. اگر طرف مذاكره ما نهايت دشمني را داشته باشد ولي ما مذاكره را به خوبي تعريف و ريلگذاري را محكم كنيم، مانند جنگ ميدانيم با چه كسي طرف هستيم، جاي پاي ما سفت است و با آن مقابله ميكنيم اما اگر جاي پاي ما شل باشد و طرف هم بسيار اهل خدعه باشد، به شدت صدمهپذير خواهيم بود.
رژيم تحريمها با بههمزدن مذاكرات فروميپاشدامريكاييها ميدانند اگر مذاكرهاي در كار نباشد، نميتوانند موضوع هستهاي ايران را محدود كنند و روي عملكرد ايران نظارت داشته باشند لذا به مذاكره با ايران نياز دارند.
فؤاد ايزدي، كارشناس روابط بينالملل و استاد دانشگاه تهران نيز در گفتوگو با تسنيم، با اشاره به فرمايشات مقام معظم رهبري مبني بر نياز امريكا به مذاكره با ايران اظهار داشت: نياز امريكا به مذاكرات هستهاي ضرورتي به تحليل از سوي ما ندارد چراكه خودشان به اين موضوع اذعان دارند. وي بر همين اساس خاطرنشان كرد: نامهاي كه 150 نماينده دموكرات كنگره امريكا به اوباما فرستادند، بسيار گوياست؛ در اين نامه از اوباما براي مذاكرات هستهاي با ايران تشكر ميكنند و توضيح ميدهند كه اگر اين مذاكرات هستهاي نبود، چه اتفاقي ميافتاد.
اين استاد دانشگاه تهران با اشاره به اين نامه افزود: آنها در حوزه تحريمها ميگويند: «اگر اين مذاكرات نبود، تحريمهايي كه ايران را پاي ميز مذاكرات آورد، فرو ميريخت.» چرا اين حرف را ميزنند؟ براي اينكه تحريمهاي امريكا جنبه ثانويه دارد و نه تنها شركتها و افراد تابع امريكا را از تعاملات اقتصادي با ايران منع ميكند، بلكه شركتها و افراد خارجي را هم منع ميكند و اين موضوع خوشايند هيچ كشوري نيست كه اتباع و شركتهاي آن تحت قباي يك كشور ديگري مجبور شوند كاري انجام دهند يا جريمه شوند. وي با اشاره به فكتشيت امريكا پس از توافق ژنو يادآور شد: اگر به فكتشيت امريكاييها براي توافق ژنو نگاه كنيد، متوجه ميشويد كه در آنجا هم در مورد تحريمها صحبت كردند و همينها را گفتند؛ در آنجا ميگويند: «اگر توافق ژنو را با ايران نداشتيم، تحريمها سست ميشد.» بنابراين تحريمها در حال سست شدن بود و توافق ژنو به امريكاييها كمك كرد تا سازماندهي كرده و مديريت نويني ارائه دهند تا بدنه تحريمها از هم نپاشد، در حالي كه تحريمها در حال سست شدن بود و آنها توانستند آن را منسجم كنند.
ايزدي افزود: در واقع هدف مذاكرات براي آنها اين بوده كه نخست تحريمهاي اصلي را نگه دارند چراكه اگر مذاكره نميكردند، تحريمها ميپاشيد و اگر مذاكره را ترك كنند و توافقي نداشته باشند، نميتوانند بر همه اقدامات ايران نظارت داشته باشند چراكه آنها ميخواهند بهبهانه موضوع هستهاي كل سيستم ايران را نظارت كنند. اين كارشناس روابط بينالملل تأكيد كرد: آنها ميدانند اگر مذاكرهاي در كار نباشد، نميتوانند موضوع هستهاي ايران را محدود كنند و روي عملكرد ايران نظارت داشته باشند و چون هدف آنها نگه داشتن تحريمهاي اصلي و نظارت و مديريت برنامه هستهاي ايران است، امريكاييها به مذاكره با ايران نياز دارند. ايزدي در بخش ديگري از سخنانش تصريح كرد: متأسفانه برخي دوستان خيال ميكنند، ما به طرف مقابل نياز داريم تا تحريمها را بردارند در حالي كه طرف مقابل هم به اين مذاكرات نيازمند است. لذا طرف ايراني بايد احساس كند بهراحتي ميتواند از سر ميز مذاكره بلند شود، چراكه طرف مقابل به مذاكرات نيازمند است. اما متأسفانه در عمل ادبيات دوستان دولت بهگونهاي بوده كه در حوزه اقتصادي ميگفتند «خزانه خالي است» و در حوزه نظامي هم ميگفتند «با يك بمب سيستم نظامي ايران متلاشي ميشود.»
برد دموكراتها در گرو توافق با ايرانهمچنين مهدي مطهرنيا، استاد دانشگاه و كارشناس مسائل بينالملل در گفتوگو با تسنيم، با اشاره به فرمايشات مقام معظم رهبري مبني براينكه «اگر نياز امريكا به مذاكرات بيشتر از ايران نباشد، كمتر نيست»، اظهار داشت: ايالات متحده امريكا در پي بازآفريني نقش خود در نظام بينالملل با توجه به واقعيتهاي موجود در منطق گذار بينالمللي است. هم اكنون جهان دورهاي از نزاع و بحرانذي بودن را تجربه ميكند و اين بحرانزا و بحرانذي بودن محصول دوران گذار است. وي ادامه داد: «ايالات متحده امريكا در پي نظم نوين جهاني بر مبناي نيازهاي تعريف شده امريكا در نظام آينده جهاني است و بالطبع با توجه به آنچه كه هماكنون ديده ميشود، امريكا خواهان كنترل آسيا و به ويژه گسترش قدرت خود از خاورميانه به سمت آسياي شرقي و كنترل چين است. در اينجا مسئله اساسي آن است كه ايالات متحده امريكا بتواند «هارتلند» نو (قلب جهان) را مديريت و به سمت «نو هارتلند» يعني خليج فارس و فلات ايران گرايش پيدا كند و بتواند با ايجاد يك لايه نرم امنيتي در فضاي ميان خاورميانه عربي و آسياي جنوب شرقي، زمينههاي حضور مطمئن امنيتي خود را در منطقه فراهم سازد.»
اين استاد دانشگاه برهمين اساس تصريح كرد: از اين جهت استمرار حيات قدرتمند بينالمللي قرن بيستمي امريكا در قرن 21 متوجه آن چيزي است كه من آن را «نو هارتلند» ناميدهام، يعني خليج فارس و فلات ايران؛ در اين منطقه هم مهمترين قدرتي كه ميتوان از آن نام برد ايران و جمهوري اسلامي ايران است لذا ايالات متحده امريكا از منظر منطق بينالملل نيازمند آن است كه مسائل خود را با نودال پوينت (نقطه گرهي) قرار دادن ايران حل و فصل كند. مطهرنيا افزود: امريكا بايد به نوعي بتواند مديريت امنيت نسبي در خاورميانه را ايجاد و با تحرك معنادار برنامهريزي شده، براي آينده زمان در جهت كنترل چين اين مديريت ناامني را در مسير مديريت امنيت نسبي مورد نياز، هدايت و مديريت كند. وي با اشاره به رقباي امريكا در اين مسير تأكيد كرد: ايالات متحده امريكا امروز دو رقيب بسيار قدر و قدرتمند دارد؛ يكي اتحاديه اروپا با 14 درصد قدرت جهاني است كه در صورت پيوستن احتمالي روسيه براساس سناريوهاي ممكن به اتحاديه اروپا و افزايش نقش انگلستان در آينده اتحاديه اروپا، امريكا شاهد آن خواهد بود كه متحد غربي خود را در يك مسير رقابت شديد در خاورميانه ببيند لذا برآن است كه مسائل مربوط به ايالات متحده امريكا و ايران را در حوزه خاورميانه حل كند.
مطهرنيا در پايان سخنان خود دستيابي به توافق با ايران را براي برد دموكراتها در امريكا ضروري دانست و تصريح كرد: از نظر منطق سياسي در صحنه داخلي ايالات متحده امريكا هم بايد بپذيريم، اساسا برد آينده دموكراتها در انتخابات رياست جمهوري بيش از هرچيز ديگر در گرو حصول به يك ميراث گرانبها براي اوباما خواهد بود و توافقنامه هستهاي با ايران ميتواند چنين مهمي را به منصه ظهور برساند.