جوان آنلاين: باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا، ماه گذشته و بعد از امضای تفاهمنامه لوزان بود که گفت از سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به کمپ دیوید، استراحتگاه ریاست جمهوری در ایالت مریلند آمریکا، دعوت خواهد کرد تا با آنها در مورد مذاکرات هستهای گفتوگو کند. جان کری، وزیر خارجه آمریکا، به همین جهت در طول این مدت سفرهای متعددی به منطقه داشت تا خیال کاخ سفید را از آمدن رهبران شش کشور شورای همکاری به کمپ دیوید راحت کند. با این وجود، اوباما میتواند از شش رهبر تنها با دو تن از آنها دیدار کند و از چهار کشور باقیمانده ، سه ولیعهد و یک معاون نخست وزیر در کمپ دیوید با اوباما دیدار میکنند. عمان، امارات، بحرین و عربستان از جمله چهار کشوری هستند که رهبرانشان راهی کمپ دیوید نمیشوند و در این میان، جای خالی پادشاه عربستان در کمپ دیوید اهمیت خاصی دارد.
تغییر ناگهانی
اولین فرق مهم و قابل توجه در نرفتن ملک سلمان به کمپ دیويد در تصمیم ناگهانی او است که نه فقط مقامهای آمریکایی بلکه هیچ کس دیگری انتظار این تغییر را نداشت. سه روز قبل از این که ملک سلمان تصمیم خود را برای رفتن به آمریکا تغییر دهد، جان کری با او دیدار داشت و کاخ سفید همان موقع اعلام کرد که پادشاه عربستان در نشست امنیتی کمپ دیوید شرکت میکند و در واشنگتن هم با اوباما دیدار خواهد کرد. بنابر این، همه چیز بر رفتن ملک سلمان به کمپ دیود دلالت داشت و تنها در فاصله دو روز تصمیم پادشاه عربستان تغییر کرد. نکته جالب توجه در این است که عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان، در توجیه این تغییر ناگهانی چیزی از بیماری پادشاه خود نگفت و تنها به دو دلیل اشاره کرد که دست کم یکی از این دو ارزش گفتن ندارد تا چه رسد که بهانهای باشد برای نرفتن ملک سلمان به آمریکا.
الجبیر آتشبس پنج روزه در یمن و گشایش مرکز خیریه ملک سلمان را گفت تا دلیلی باشد برای نرفتن ملک سلمان. هر چند که تجاوز نظامی عربستان به یمن برای آل سعود اهمیت خاصی دارد و میتواند بهانهای برای تغییر در تصمیم ملک سلمان اما گشایش مرکز خیریه آن اندازه اهمیت ندارد که الجبیر آن را به عنوان یک دلیل برای این تغییر مطرح کند. شاید بهانه آوردن این دلیل بیاهمیت است که حرفهایی از نارضایتی پادشاه عربستان از آمریکا مطرح شده چنان که روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز به نقل از یک مقام این حرف را منتشر کرده است. یک مسئله دیگر در وضعیت جسمانی ملک سلمان است که حتی قبل از رسیدن او به مقام پادشاهی مطرح بود.
بیماری و قدرت پنهان
قبل از رسیدن ملک سلمان به پادشاهی و وقتی که او مقام ولیعهدی را داشت، حرفهایی در مورد بیماری آلزایمر او بر سر زبانها بود. گفته میشود که او از 2011 به این بیماری دچار شده هر چند که برخی مواقع، ظاهر او به وضعیتی است که گویا برخوردار از سلامت عقل است. مجتهد، فعال مشهور توییتری، حدود دو ماه قبل بود که از نگرانیهای محمد بن سلمان، پسر ملک سلمان، بابت وضعیت جسمانی پدرش گفته بود که باعث شده او در عمل قدرت را به دست بگیرد تا آن حد که نقش ملک سلمان در اداره حکومت نمایشی است و این پسر او است که در پشت پرده قدرت را در دست گرفته و به بسیاری از امور حکومتی رسیدگی میکند.
این فعال توییتری در همان موقع گفت که نایف بن محمد قصد برکناری مقرن بن عبدالعزیز، ولیعهد وقت، را دارد و به محمد بن سلمان هم وعده ولیعهدی را داده است. بیش از یک ماه طول کشید تا این افشاگری مجتهد محقق شد و حکم ملک سلمان در مورد برکناری مقرن، رسیدن محمد بن نایف و محمد بن سلمان به ولیعهدی و جانشین ولیعهد اعلام شد. مجتهد علاوه بر این از قصد محمد بن سلمان در کنار زدن محمد بن نایف گفته بود که نشان میدهد ماجرای جنگ قدرت هنوز در آل سعود تمام نشده و اتفاقات پیش آمده تنها مقدمهای از این جنگ است.
یمن و جنگ درونخانوادگی
اشاره الجبیر به آتشبس 5 روزه در یمن به عنوان دلیل نرفتن ملک سلمان اشاره کرد که باید گفت تجاوز نظامی عربستان به یمن آن قدر اهمیت دارد که مبدل به دغدغه اصلی پادشاه عربستان و مانعی بر سر راه او به کمپ دیوید باشد. این دغدغه تنها به نتایج تجاوز و عاقبت کار در منطقه محدود نمیشود بلکه حالا اثر این تجاوز متوجه داخل عربستان و در میان آل سعود شده است. مقرن بن عبدالعزیز که از مادر یمنی بود از ابتدای کار مخالف تجاوز نظامی به یمن بود و گفته میشود بعد از برکناری هم به نوعی در حبس خانگی به سر میبرد. این اتفاق برای برخی از شاهزدگان آل سعود هم پیش آمده و این وضعیت باعث شده تا آل سعود درگیر جنگ عمیق درونخانوادگی بشود.
در عمل قدرت اصلی را به دست گرفته و مسئولیت اصلی تجاوز به یمن نیز به عهده او است و همین مسائل باعث شده تا او مبدل به نقطه محوری در جنگ درونخانوادگی بشود. از یک طرف، افشاگری مجتهد نشان میدهد که جاهطلبیهای این فرد تمامی ندارد و او حتی قصد کنار زدن محمد بن نایف را دارد تا جانشین پدرش بشود و به نظر میرسد که ولیعهدی محمد بن نایف را از این جهت قبول کرده تا شرایط را برای آن موقع فراهم کند. در مقابل، شاهزداگان آل سعود نمیتوانند این حد از جاهطلبیهای این جوان را تحمل کنند و طبیعی است که به فکر مبارزه با او باشند.
در این شرایط، خطر توطئه یا حتی کودتا بیش از هر چیز دیگری حکومت ملک سلمان و پسرش بر عربستان را تهدید میکند به خصوص این که در قبل هم تحرکاتی انجام شده بود. دو ماه پیش بود که ملک سلمان ناگهان سفر خود به شرمالشیخ مصر را نیمه کاره تمام کرد و به ریاض برگشت. همان موقع خبرهایی منتشر شد مبنی بر این که ملک سلمان به دلیل ترس از کودتا به ریاض برگشته و گفته شد که مقرن بن عبدالعزیز، متعب بن عبدالله و ولید بن طلال از سه شاهزاده ارشد آل سعود بودند که قصد راهاندازی کودتا علیه ملک سلمان را داشتند. به نظر نمیرسد که سایه کودتا بر سر ملک سلمان به طور کامل کنار رفته باشد به خصوص این که ناکامی در تجاوز نظامی به یمن سایه آن را سنگینتر هم کرده است.