کد خبر: 714478
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۴
بررسی نقش پاکستان در تحولات اخیر یمن
گاه به میخ می زنند و گاه به نعل؛ گاهی به مصوبه مجلس این کشور مبنی بر عدم حضور در تجاوز آل سعود به یمن بر می خوریم و گاه از سخنان تند و تیز نخست وزیر این کشور در حمایت از آل سعود. سوال اینجاست که چرا پاکستان قادر به تصمیم گیری قاطع در خصوص بحران یمن نیست.

دیدبان: با شروع تجاوز وحشیانه آل سعود به همسایه جنوبی خود، یمن، بحرانی در منطقه برخی از حامیان آل سعود را در بر گرفت. کشورهایی که تا پیش از این مدام به دوستی جدی با آل سعود تاکید می کردند و عربستان آنان را نمک پرورده خود کرده بود، یکباره در یک بحران نامیمون گرفتار آمدند. همراهی عملی با عربستان در تجاوز به خاک یمن، به معنی تایید این اقدام سبوعانه بود که بدون شک، افکار عمومی اغلب این کشورها حاضر به پذیرش این تجاوزات نبودند. از این رو اغلب این کشورها با بحرانی در تصمیم گیری قاطع در این خصوص مواجه شدند. پاکستان از جمله مهم ترین این کشورهاست که به سبب دوستی عمیق آل سعود و خاندان شریف – نخست وزیر پاکستان – و وجود ارتشی قدرتمند در پاکستان، اهمیت آن برای عربستان دو چندان بود. در ادامه به بررسی چرایی رفتار پاکستان در خصوص این بحران خواهیم پرداخت.

شرح ماجرا

عربستان سعودی پس از تجاوز به یمن، از پاکستان درخواست کرد که با اعزام نیروهای نظامی و پشتیبانی لجستیکی از تجاوز این کشور، عربستان را در رسیدن به اهداف نا مشروع خود یاری کند.

این درخواست سبب شد، نواز شریف، نخست وزیر پاکستان، به سرعت و در اقدامی شتابزده موضعگیری صریحی به سود عربستان نماید. نواز شریف طی سخنانی عنوان کرد که از عربستان تحت هر شرایطی حمایت خواهد کرد. این سخنان نواز شریف که به نوعی مکنونات قلبی وی را نیز آشکار می ساخت، زمینه ساز ایجاد مشکلاتی برای پاکستان نیز می شد؛ چرا که افکار عمومی پاکستان تمایلی برای حمایت از عربستان در این تجاوز نداشت.

در نهایت اما، نواز شریف که اشتباه موضعگیری تند خود را فهمید، توپ را به زمین مجلس این کشور انداخت و عنوان کرد که هر چه مجلس تصمیم بگیرد، خواهد پذیرفت. مجلس این کشور نیز دولت پاکستان را از حضور در این تجاوز بر حذر داشت و در عین حال عنوان کرد که در کنار مردم عربستان خواهند بود.

بررسی چرایی تصمیم گیری های متناقض پاکستانی‌ها نیاز به بررسی جدی دارد؛ از این رو می توان عوامل ذیل را جهت تحلیل چرایی رفتار پاکستانی موثر دانست:

عوامل مهم در تحلیل چرایی رفتار متناقض پاکستان

1. افکار عمومی

واقعیت این است که علیرغم صرف هزینه های مالی گزاف توسط آل سعود، و وهابیون عربستان، در پاکستان، تا کنون موفقیتی جدی در زمینه جذب افکار عمومی به عربستان صورت نگرفته است. عربستان کمک های مالی فراوانی به برخی مدارس دینی پاکستان – که زمینه ساز تندروی و شیعه ستیزی در پاکستان هستند – را صورت می دهد، تا بتواند از این طریق مانع از رشد تفکر شیعه در این کشور گردد، اما تا کنون موفقیت جدی به دست نیاورده است.

واقعیت این موضوع را می توان در برگزاری مراسمات عظیم مربوط به ماه محرم در مردم پاکستان – اعم از شیعه و سنی – دید؛ از همین رو ست که دولت پاکستان نمی تواند شیعیان و مردم اهل سنت معتدل خود را نادیده بگیرد. ارادت خیل عظیمی از مردم پاکستان به جمهوری اسلامی ایران نیز شاهد دیگری بر این ماجراست. برخی از نظر سنجی ها هم این امر را نشان می دهد.

بدون تردید، اگر دولت نواز شریف، یک اکثریت نسبی در موافقت با حمایت عملی از حمله عربستان به یمن را به دست آورده بود، اکنون به صورت عملی و کاملا نظامی در جنگ حضور داشت؛ اما چنین نیست؛ از همین روست که پاکستان و دولت نواز ظاهر امر را حفظ نموده و تنها به حمایت کلی از عربستان می پردازند.

2. نواز شریف؛ مدیون آل سعود

نواز شریف، نخست وزیر ناکامی است که با کودتای پرویز مشرف علیه وی، از قدرت بر کنار شد و در آستانه محاکمه و مجازات قرار گرفت. در این میان اما با تلاش های مخفیانه آل سعود، وی به عربستان تبعید شد. آل سعود نیز در مدت حدود 8 سال نواز شریف را به نوعی پرورش داد؛ در نهایت و با زمینه سازی هایی، زمینه برای بازگشت نواز شریف به پاکستان فراهم شد؛ نواز به پاکستان بازگشت و پس از چند سال، بار دیگر به نخست وزیری رسید.

این بار زمینه برای آل سعود در پاکستان بیش از پیش فراهم شده بود؛ چه آنکه نواز شریف زندگی و نخست وزیری خود را مدیون آنان می دانست؛ آل سعود در زمینه مشکلات و بحران های داخلی پاکستان نیز از وی حمایت کرد؛ کمک بلاعوض 1 و نیم میلیارد دلاری در اوایل به دست گرفتن مسئولیت دولت در پاکستان، از جمله شاخص ترین اقدامات عربستان در وابسته کردن نواز شریف و پاکستان به خود بود.

حمایت عملی از حمله عربستان به یمن می توانست سنگ محکی برای دریافت کمک از پاکستان و نوعی تشکر نواز شریف از آل سعود تلقی گردد؛ عربستان تلاش کرد تا در قبال مالی که در پاکستان و برای شخص " نواز شریف" خرج کرده، جان مردم و ارتشیان این کشور را از آن خود کند و آنان را در یک حمله نامشروع به کار گیرد: معامله نابرابر " مال در برابر جان" !

3. آل سعود، یا حرمین شریفین

وجود حرمین شریفین در خاک عربستان سبب شده است، هر از گاهی تقلبی در این امر نیز صورت گیرد؛ امروز که عربستان وحشیانه به کشور دیگر حمله کرده است و دلیلی برای حمایت از این تجاوز وحشیانه وجود ندارد، اعلام حمایت از حرمین شریفین – که تنها رنگ آمیزی حمایت از آل سعود است – نوعی تقلب در موضعگیری و فریب افکار عمومی پاکستان است.

نواز شریف که دریافته است مردم پاکستان – به مانند او وامدار و مدیون آل سعود نیستند- بهانه حمایت خود از آل سعود را حمایت از حرمین شریفین عنوان می نمود؛ با این حال پس از مدتی این گفتار نیز تغییر کرد. مجلس نمایندگان این کشور نیز بر ضرورت صیانت از حرمین شریفین تاکید کرد و نه حمایت از آل سعود در تجاوز به یمن.

4. جمهوری اسلامی ایران

نواز شریف و دولت این کشور، چه بخواهد و چه نخواهد، نمی تواند نقش پررنگ ایران در منطقه را نادیده بگیرد. پاکستان امروزه امن ترین مرزهای خود را در مرز غربی خود یعنی با جمهوری اسلامی ایران دارد؛ کشوری که مردم پاکستان ارادت خاصی به آن دارند؛ این علاقه مردم پاکستان به ایران نیز محدود به شیعیان نبوده و اهل سنت این کشور را نیز در بر می گیرد. همسایه مهمی که توان انجام کارهای بسیاری دارد و گشودن گره های بسیاری در پاکستان نیز تا کنون به دست این همسایه رقم خورده است.

فارغ از ملاحظات فوق، ورود به جنگی در این سطح، آن هم در شرایطی که پاکستان به صورت مستقیم و غیر مستقیم از تهران شنیده است که مخالف ورود این کشور، و هر کشور دیگری، به جنگ ناجوانمردانه تجاوز عربستان به خاک یمن است. این ملاحظات سبب شد که وزیر دفاع پاکستان به صورت رسمی و با صراحت اعلام کند که اسلام آباد قبل از هر تصمیم گیری در خصوص بحران یمن، با ایران مشورت خواهد کرد.

اضافه بر همه این ها، اقدامات دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران، که ظهور و بروز علنی آن سفر وزیر امورخارجه کشورمان به پاکستان تجلی یافت، در تصمیم گیری و اعلام موضع بی طرفی مثبت پاکستان در قبال حمله آل سعود به یمن تاثیر خود را گذاشت. جایی که تنها اعلام نگرانی جمهوری اسلامی ایران، بر حمایت های مالی چند ساله آل سعود سایه انداخت!

از همین رو بود که وزیر اماراتی در توییتر خود نوشت: « انگار تهران برای آنکارا و اسلام‌آباد از کشورهای خلیج [فارس] مهمتر است. سرمایه‌گذاری اقتصادی ما برایشان خوب است، اما در موقعیت حساس حمایت سیاسی‌شان در کار نیست."»

مواضع سینوسی

مروری بر سیر پاندولی مواضع پاکستان به خوبی نشان می دهد، که حرف دل نواز شریف یک چیز است و حرف حکومت پاکستان چیز دیگر!

1. شروع حملات عربستان به یمن و حمایت صریح و قاطع نواز شریف از عربستان و آل سعود.

2. قطعنامه مجلس پاکستان و اعلام موضع بی طرفی مثبت در خصوص بحران یمن

3. (در پی افزایش فشارهای کشورهای خلیج بر نواز شریف) بیانیه نواز شریف در حمایت از دوستان و شرکای راهبردی، حمایت از منصور هادی، محکومیت اقدامات "حوثی‌ها و دیگر بازیگران غیردولتی".

4. حمایت از قطعنامه شورای امنیت در خصوص بحران یمن

نواز شریف نشان داده است هر چند که متمایل است برای رضایت آل سعود دست به هر کاری بزند و ارتش این کشور را هم به کارزار ناجوانمردانه تجاوز عربستان به یمن، اعزام کند، اما در عین حال به فکر محبوبیت خود در کشورش نیز هست و نمی تواند نگرانی های تهران را نیز نادیده بگیرد.

اقدام پنهانی!

البته نباید این احتمال را از ذهن دور داشت که علیرغم اعلام موضع بی طرفی مذکور، نواز شریف بخشی از توان نظامی ارتش پاکستان را برای حمایت از آل سعود به عربستان گسیل داشته باشد؛ تا بتواند دل آنان را بدست اورد و مانع رنجش خاطر پادشاه سعودی گردد؛ هر چند که این گزینه تنها در حد یک احتمال است ولی از شخص نواز شریف بعید نیست.

نتیجه گیری

پاکستان و به خصوص نواز شریف این روزها درمانده است و نمی داند جبران محبت های آل سعود به شخص او را چگونه می تواند از جیب مردم پاکستان بپردازد؛ هر چند که این روزها در اخبار سخن از احتمال اعزام ناوهای جنگی پاکستان به مرزهای یمن می رود، اما به نظر دیدبان با این حال نواز شریف به خوبی می داند که با اعلام موضع بی طرفی در خصوص جنگ عربستان، آل سعود را از خود رنجانده است، که اگر چنین نمی بود، وزیر امور مذهبی آل سعود بلافاصله پس از اعلام مصوبه پارلمان پاکستان، راهی این کشور نمی شد، و رسانه ها سخن از همراه داشتن پیام ملک سلمان برای وی نمی دادند.

این روز ها برای نواز شریف به سختی می گذرد؛ شاید نواز شریف نیز در محاسبات خود به این نتیجه رسیده که عربستان شکست خورده این جنگ خواهد بود که در این صورت مایل نبوده خود را در شکست با این کشور شریک کند. به هر حال به عقیده نگارنده، عربستان هر نتیجه ای که در جنگ بدست آورد، به ضرر نواز شریف تمام خواهد شد؛ مگر اینکه نواز اقدام به کمک نظامی مخفیانه به عربستان نموده باشد. و گرنه به قول وزیر مشاور در امور خارجه امارات، «پاکستان تاوان این اقدام را خواهد داد». هرچند کشورهای حاشیه خلیج فارس ضعیف تر از آن هستند که به پاکستان صدمه جدی وارد کنند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار