کد خبر: 714462
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۱
جلوه‌هايي از منش فردي و مبارزاتي آيت‌الله حاج سيدهاشم ميردامادي نجف‌آبادي
علي احمدي فراهاني

روزهايي كه بر ما مي‌گذرد، تداعي‌گر ياد و خاطره عالم زاهد و مجاهد، مرحوم آيت‌الله حاج سيدهاشم ميردامادي نجف‌آبادي (قدس سره)، از عالمان پارسا و مبارز دوران حاضر است. آن بزرگ برخوردار از مراتب والاي علم و عمل وجهاد در راه خدا بود و جمع ِتمامي اين خصال در وي، احترام بليغ عالمان سراسر كشور، به ويژه مشهد مقدس را برانگيخته بود. مقالي كه پيش روي داريد، پاره‌اي از فضايل وكمالات علمي وعملي آن بزرگ را بازنمايانده است. اميد آنكه مقبول و مفيد افتد.

آيت‌الله سيد‌هاشم نجف‌آبادي كه بود؟

فقيد سعيد و عالم مفضال، مرحوم آيت‌الله حاج سيد‌هاشم ميردامادي نجف‌آبادي، جد مادري رهبر معظم انقلاب حضرت آيت‌الله‌العظمي خامنه‌اي(دام ظله)، در سال 1261ﻫ . ش در نجف اشرف در خاندان فضيلت و علم پا به عرصه وجود نهاد. نسب ايشان با سي واسطه به امام جعفر صادق(ع) مي‌رسد. سال‌ها قبل از ميلاد آن بزرگوار، سيد‌محمدباقر فرزند سيد‌مرتضي از بزرگان اين خاندان مكرم و معزز در نجف‌آباد اصفهان سكني گزيد و در آنجا به تعليم مباحث ديني و ترويج احكام پرداخت. مرحوم آيت‌الله حاج سيد‌هاشم فرزند سيد‌محمد و از نوه‌هاي سيد‌محمدباقر است. ايشان در سن دو سالگي از فيض وجود پدر محروم شد و مادر مكرمشان سرپرستي ايشان را به عهده گرفتند. فرزند ايشان مرحوم حجت‌الاسلام سيد‌حسن ميردامادي در‌باره مكانت و جايگاه علمي پدر چنين مي‌نويسند:‌«پدر مي‌فرمودند بيش از آنكه به سن بلوغ برسم، بيشتر ايام را در محضر رجال علمي و مراجع گرانقدر مي‌گذراندم و لذا براي كسب علم آمادگي خوبي پيدا كرده بودم و تنها آرزويي كه داشتم رسيدن به مقامات عالي در علم و عمل بود. مادرم اصرار داشتند براي كمك به معاش خانواده كار و درآمدي كسب كنم تا اينكه يكي از استادانم با مادرم صحبت و مشكل را حل كردند.»

آيت‌الله سيد‌هاشم ميردامادي پس از تحصيل در دوره مقدماتي دروس حوزه علميه قم به نجف اشرف رفتند و از محضر بزرگان، علما و مراجع بزرگ آن دوران از جمله ميرزا محمدتقي شيرازي ـ ميرزاي كوچك ـ ميرزاي نائيني، حاج سيد‌ابوالحسن اصفهاني، آخوند خراساني و درس عرفان و اخلاق سيد‌احمد كربلايي، ميرزا جواد آقا تبريزي و سيد‌مرتضي كشميري كسب فيض كرد. ايشان هنوز جوان بود كه به درجه اجتهاد رسيد و جايگاه علمي شامخي يافت و پس از مدتي به مشهد رفت و در آنجا به تدريس پرداخت.

مرحوم آيت‌الله سيد‌هاشم ميردامادي در ماجراي كشف حجاب رضاخان در سال 1312، از جمله رهبران شاخص مبارزه بودند. پس از كودتاي رضاخان در سال 1299ﻫ . ش، او در پي سياست فرهنگ‌زدايي ديني و ترويج آداب و رسوم غربي در جامعه ايراني، دستور پوشانيدن لباس متحد‌الشكل و متعاقب آن، كشف حجاب بانوان را صادر كرد كه بلافاصله علما و مراجع بزرگ قم، مشهد و تهران با آن به مخالفت پرداختند. در پي اين فاجعه، آيت‌الله حاج آقا حسين قمي به عنوان اعتراض به تهران رفتند، اما رضاخان دستور دستگيري و زنداني كردن ايشان را صادر كرد. علماي مشهد در پي دستگيري آيت‌الله قمي و براي چاره‌جويي و مشورت، در منزل بزرگاني چون آيت‌الله سيد‌هاشم ميردامادي و آيت‌الله سيد‌يونس اردبيلي گرد آمدند. مردم مشهد همچنان به مبارزات خود ادامه دادند و به مسجد گوهرشاد رفتند. در مشهد مراسم بزرگي در مسجد گوهرشاد برگزار شد و مرحوم بهلول در آن سخنراني كرد. اين تجمع با هجوم مأموران حكومتي به خاك و خون كشيده شد و عده زيادي كشته و مجروح و مرحوم بهلول متواري شدند. متعاقب اين رويداد، مأموران حكومتي علماي بزرگ مشهد، از جمله آيت‌الله سيد‌يونس اردبيلي، آيت‌الله سيد‌هاشم ميردامادي، آيت‌الله شيخ‌علي‌اكبر نهاوندي و آيت‌الله شاهرودي را بازداشت كردند. آيت‌الله سيد‌هاشم ميردامادي را پس از مدتي به زندان مشهد منتقل و سپس همراه با 24 تن از علماي مبارز به سمنان تبعيد كردند. رهبر معظم انقلاب حضرت آيت‌الله‌العظمي خامنه‌اي در‌باره پيشينه مبارزاتي نياي مادري خود آيت‌الله سيدهاشم ميردامادي و اسناد مربوط به آن فرموده‌اند:«دو عكس نزد من موجود است كه آن مرحوم در زندان رضاخان است و پلاكي روي سينه دارد و يكي از آن دو تصويري از مقابل است و ديگري به صورت نيمرخ...»پس از سرنگوني رضاخان در سال 1320 ايشان به مشهد بازگشتند و سال‌هاي سال در مسجد گوهرشاد به تفسير قرآن و اقامه نماز جماعت پرداختند.

آيت‌الله سيد‌هاشم ميردامادي شخصيتي خوش‌خلق، متقي و بسيار خداترس بودند و زندگي بسيار ساده و همراه با قناعتي داشتند. آنچه را كه مورد نياز ايشان نبود به تهيدستان مي‌بخشيدند و همواره از اموالي كه به شبهه آميخته بود پرهيز مي‌كردند. هرگز كسي از ايشان دروغي نشنيد و آزاري نديد. بسيار متواضع و فروتن بودند و از كبر و غرور در ايشان اثري نبود. توكل ايشان به خدا زبانزد همگان بود. فرزندشان مي‌گويد: «مادرم هميشه مي‌گفتند پدرتان از تجملات بيزار است، پس‌اندازي ندارد و يك فرشته به تمام معناست.»

مرحوم حجت‌الاسلام حاج شيخ محمدعلي احمديان نجف‌آبادي كه مدت زيادي در نجف اشرف با ايشان مصاحبت داشتند، نقل مي‌كردند:‌«آيت‌الله سيد‌هاشم نجف‌آبادي با آيت‌الله سيد‌محسن حكيم همدرس و هم‌مباحثه بودند و هميشه وقتي به نجف مي‌آمدند، ابتدا به منزل ايشان وارد مي‌شدند. ايشان حدود 40 سال در مشهد تفسير قرآن مي‌گفتند. من در 15 سالگي و در قضيه كشف حجاب و حمله به مسجد گوهرشاد به مشهد رفتم و ديدم داشتند خون‌هايي را كه روي زمين و ديوارهاي مسجد بود پاك مي‌كردند. آن موقع ايشان را تبعيد كرده بودند.»

از آيت‌الله ميردامادي آثار فراواني به‌جا مانده است كه از آنها مي‌توان به ترجمه كتاب «سيف‌الامه» مرحوم آيت‌الله نراقي، سال‌هاي در رجعت، شرح علماي بزرگ همراه با داستان‌ها، خلاصه البيان في تفسير القرآن، تفسير فارسي قرآن، برخي از تقريرات دروس مرحوم ميرزاي نائيني و آثاري در علم اخلاق اشاره كرد. آيت‌الله سيد‌هاشم ميردامادي در سال 1336 در سن 77 سالگي به علت بيماري رحلت كردند و پيكر ايشان در رواق السعاده، در جوار حرم مطهر امام رضا(ع) به خاك سپرده شد.

سلف صالح درآئينه توصيف خلف صالح

رهبر معظم انقلاب حضرت آيت‌الله‌العظمي خامنه‌اي (دام ظله) درپيامي كه به مناسبت همايش نكوداشت اين عالم رباني صادر كردند، به پاره‌اي ازخصال ارجمند نياي خويش اشاره فرمودند كه در مجموع مي‌تواند ترسيم گر منش والا و ارجمند آن عالم رباني باشد. در اين پيام آمده است:‌«تجليل و تكريم نام و ياد عالم رباني، فقيه و مفسر پارسا و پرهيزگار، مرحوم آيت‌الله آقاي حاج سيدهاشم نجف‌آبادي (رضوان‌الله‌عليه) كار شايسته‌اي است كه به توفيق و هدايت الهي، دفتر تبليغات بدان همت گماشته است. اين روحاني عالي‌مقام كه مراتب علمي را در نجف و در محضر اساتيد بنام آن روزگار طي كرده و مفتخر به اجازه و شهادت علمي از آنان بود، در مدت نزديك به 40 سال اقامت در مشهد مقدس، بيشترين تلاش خود را به تفسير قرآن منعطف ساخته و محفل گرم و بي‌وقفه تفسيري جذابي در مسجد گوهرشاد (شبستان شمال غربي) برپا نموده بود. هر شب پس از اقامه نماز جماعت، جمعي از ارادتمندان مشتاق، گِرد منبر بي‌پيرايه اين عالمِ عامل، مجتمع گشته و از بيان شيرين و نفس گرم او سخن خدا را مي‌شنيدند و اين سفره گسترده معرفت و حكمت، ده‌ها سال، مائده الهي و قرآني را نصيب دوستداران مي‌كرد. ثبت و نگارش همين درس‌هاي شبانه، تلاش ديگر اين عالم قرآني بااخلاص بود كه اكنون بحمدالله در اختيار همگان قرار گرفته است. در كنار اين تلاش ارزشمند قرآني كه در محيط عمومي آن روزِ مشهد، نظيري براي آن ديده نمي‌شد، توغل و تبحر در كلمات اهل بيت(ع) نيز خصوصيت برجسته ديگر اين عالم متقي و متعبد بود. تسلط او بر حديث چنان بود كه در هر مجلس و محفل، حتي در جمع خانوادگي ـ كه اين حقير در دوران كودكي و نوجواني تا اوايل جواني از اقبال حضور در آن برخوردار بودم ـ رشحه‌اي از آن كلمات نوراني را به كام حاضران مي‌ريخت و مجلس را با ذكر كلمات امامان هدايت (ع) منور مي‌ساخت. رفتار و منش عملي ايشان در زندگي شخصي به گونه‌اي بود كه گفتارش را نافذ و اثرگذار مي‌كرد. حضور و استفاضه او از محضر علماي بزرگ اخلاق و سلوك توحيدي در نجف از قبيل عالم سالك واصل الي‌الله مرحوم سيداحمد كربلايي، از او متعبدي مراقب و اهل تضرع و بكاء و خشوع، پديد آورده بود؛ تمتعات متعارف زندگي از قبيل خوراك و پوشاك و شئون اجتماعي و امثال آن، در زندگي او نمودي نداشت. درعين‌حال اهتمام به امر دين در ميدان‌هاي دشوار و پر خطر، از قبيل حضور در مجاهدت علماي مشهد در مسجد گوهرشاد در سال ۱۳۱۴ شمسي، از نقاط برجسته زندگي او بود كه تحمل زندان و تبعيد شش‌ساله از سوي دستگاه رضاخاني در سمنان و شهر ري نتيجه قهري آن به شمار مي‌رفت. مرحوم آيت‌الله نجف‌آبادي، عالِمي جامع و عامل و مراقب بود و در مشهدِ آن روز ارادتمندان و مخلصان فراوان داشت و هنگامي كه خبر وفات ايشان در سال ۱۳۸۰ قمري به قم رسيد ـ و اينجانب در آن سال‌ها در قم اقامت داشتم ـ مرحوم آيت‌الله‌العظمي بروجردي مجلس ترحيم مجللي در مدرسه فيضيه اقامه فرمود و اين حقير و برادر بزرگ و مكرم مرا مورد تفقد قرار داد. شايسته مي‌دانم كه در اين مناسبت از فرزند فاضل ايشان مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمين آقاي حاج سيدحسن ميردامادي ياد كنم كه پس از پدر، رشته تفسير را به شيوه آن مرحوم ادامه داد و سال‌ها محفل گرم تفسيري پدر را حفظ كرد. رحمت خدا بر همه آنان و بر ما.»

آيت‌الله ميردامادي و ارتباط سببي با خاندان آيت‌الله خامنه‌اي

عالم جليل آيت‌الله حاج شيخ محمد واعظ‌زاده خراساني كه خود داماد مرحوم آيت‌الله ميردامادي است، درگفت و شنودي، چگونگي نسبت سببي مرحوم آيت‌الله حاج سيد‌جواد خامنه‌اي (پدر رهبر معظم انقلاب) با ايشان را بدين‌گونه روايت كرده است:«مرحوم آيت‌الله آقاي حاج سيد‌جواد خامنه‌اي در مشهد، با صبيه مرحوم آسيد‌هاشم نجف‌آبادي ميردامادي از نوادگان دختري ميرداماد ازدواج كردند. من در كتاب شرح حال آيت‌الله بروجردي در‌باره خاندان ميردامادي نجف‌آبادي به تفصيل نوشته و اشاره كرده‌ام كه آسيد‌هاشم در سال 40 به مشهد آمدند. ايشان نزد عرفاي شهير زمانه درس خوانده بود و تا آخر عمر هم اين حالت در ايشان وجود داشت و لذا در مشهد هم خيلي مورد توجه عرفا قرار گرفت. ايشان هم قبلاً عيالي در نجف يا همدان داشت كه فوت شده بود و هنگامي كه به مشهد آمد، ازدواج كرد و صاحب چهار دختر و چهار پسر شد كه مرحوم آسيد حسن نجف‌آبادي پسر سوم ايشان مردي فاضل و روحاني بود و جاي پدر را گرفت. مرحوم آيت‌الله حاج سيد‌جواد خامنه‌اي با دختر بزرگ آسيد‌هاشم ازدواج كرد و به اين ترتيب ما باجناق ايشان شديم و افتخار همصحبتي و همنشيني با ايشان را پيدا كرديم.»

مكانت عرفاني و عبادي آيت‌الله ميردامادي

يكي از ابعاد شاخص شخصيتي مرحوم آيت‌الله سيد‌هاشم ميردامادي نجف‌آبادي، جنبه عرفاني شخصيت اوست كه همين بعد، دل‌هاي فراواني را به سوي وي جلب كرد. اين جنبه از شخصيت او، مرهون مصاحبت طولاني با اهل سلوك و عرفان بود كه مرحوم سيدمرتضي كشميري در زمره آنها به شمار مي‌رود. رهبر معظم انقلاب درباره يكي از مصاحبان عرفاني نياي بزرگوار خود فرموده‌اند:«من مرحوم سيدمحمد كشميري را ديده بودم، وي با مرحوم سيدهاشم رفيق بود و به نظر مي‌رسيد هر دو به درس پدر، يعني سيدمرتضي كشميري حاضر مي‌شدند، يك روز خدمت مرحوم سيدمحمد رفته بودم در حالي كه مرد بزرگي حدود 70 سال داشت، ايشان به من گفت: مفاتيح‌الجنان را باز كن و دعاي ابوحمزه را بياور. من آوردم، فرمود: خط ببر! من خط مي‌بردم و ايشان مي‌خواند. يكي دو صفحه كه خواند، خسته شد و فرمود: ديگر بس است، معلوم بود دعا را از حفظ داشته و ترديد در فراموشي آن كرده است.»

مكانت عرفاني آيت‌الله ميردامادي مورد اذعان و افتخار ديگر كساني است كه در دوران اقامت در مشهد با ايشان ارتباط داشته‌اند. حجت‌الاسلام سيد‌حسن ابطحي در‌اين‌باره مي‌نويسد:«در دوراني‌كه در مشهد مشغول درس بودم با مرحوم آيت‌الله ميردامادي كه به عقيده من از اوليا خدا بودند بسيار مأنوس بودم و با پسر ايشان آقاي سيد‌حسن ميردامادي در مدرسه نواب هم‌حجره بوديم و لذا وقتي به قم رفتم در تابستان‌ها كه به مشهد مشرف مي‌شدم خدمت معظم‌له مي‌رسيدم و از تفسير قرآني كه ايشان در مسجد گوهرشاد بعد از نماز جماعت مغرب و عشاء مي‌فرمودند استفاده مي‌كردم و گاهي به منزل ايشان كه نزديك مدرسه نواب بود مي‌رفتم و از معارف معظم‌له بهره مي‌بردم. نزديك ظهر كه مي‌شد آيت‌الله ميردامادي كه مشهدي‌ها به ايشان مي‌گفتند آقاي نجف‌آبادي از منزل پياده به طرف مسجد گوهرشاد براي اقامه نمازجماعت ظهر و عصر مي‌رفتند و دوست نداشتند كسي با ايشان حرف بزند و از كنار آب خيابان حركت مي‌كردند كه مشغول ذكر بودند. يك روز من متوجه شدم كه معظم‌له نوافل ظهرشان را در راه مي‌خواندند. يك روز كه من در راه كنار ايشان مي‌رفتم درباره پسرشان با من خيلي صحبت كردند و بيشتر نظرشان اين بود كه از او بخواهم در مسائل معنوي بيشتر مقيد باشد.»

حجت‌الاسلام سيدمهدي طباطبايي از وعاظ و معلمان اخلاق در تهران نيز از جمله چهره‌هايي است كه دردوران جواني و اقامت در مشهد، دل درگرو تعاليم و منش آيت‌الله ميردامادي داشته است. ايشان خاطره خود با آن عارف روشن ضمير در سفر حج را بدين‌گونه روايت كرده است:«با آن مرحوم به سفر حج مشرف شديم. من نوجوان بودم و از اينكه همسفر آقاي سيدهاشم نجف‌آبادي بودم، خوشحال و آن را فرصتي بسيار مغتنم مي‌دانستم. از جمله توصيه‌هاي آن جناب به اهل كاروان، از جمله حقير اين بود كه براي رسيدن به مقامات معنوي و دريافت فيوض روحاني براي خود دعا نكنيد، من به اين توصيه عمل مي‌كردم، ولي روزهاي پاياني سفر، دل طاقت نياورد و براي خود نيز دعا كردم، مرحوم سيدهاشم نجف آبادي مرا بازخواست كرد و فرمود: به توصيه ما عمل نكردي!»

واپسين كلام

احياي نام بزرگاني چون آيت‌الله ميردامادي، نه به مثابه نقل بخش‌هايي از تاريخ علمي و مبارزاتي حوزه‌هاي علميه و نه حتي به مفهوم ذكر فضايل و مناقب ايشان- كه چهره‌هايي چون او را بدين مناسك حاجتي نيست- كه براي الگوسازي براي نسل جديد طلاب و دانش پژوهان ديني و در نگاه كلي‌تر براي جوانان و جويندگان راه صورت مي‌گيرد. تربيت امروزين اين قشر بايد از منش والاي سلف صالح رنگ گيرد و در اين صورت است كه اصالت‌هاي علمي و عملي ما حفظ و روز‌افزون خواهد شد و دستان ما براي مواجهه با تهاجم فرهنگي دشمنان همواره باز و پر خواهد بود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار