اگر عمليات ثامنالائمه(ع) كه منجر به شكست حصر آبادان شد را اولين شكست فاحش عراق در جنگ تحميلي بدانيم، اگر رمضان را اولين ورود جدي رزمندگان به داخل خاك عراق بناميم و اگر براي خيبر و بدر و والفجر8 و ساير عملياتهاي بزرگ و نامآشنا، اولينهاي ديگري را در نظر بگيريم، عمليات كربلاي 10 در اين ميان عنوان «اولين عمليات گسترده در جبهههاي شمالغرب» را به خود اختصاص خواهد داد.
در بررسي تاريخ هشت ساله جنگ تحميلي عراق عليه ايران ميبينيم كه از ابتداي شروع جنگ تا سال 66، عمده محور درگيريها در جبهه جنوبي بود كه استانهاي خوزستان و ايلام (تا دهلران) را دربرميگرفت. دو جبهه ديگر يعني غرب (از دهلران تا تخت اورامانات) و شمالغرب (از مريوان تا اشنويه) هرچند از جنبههاي مختلف حائز اهميت بودند، ولي در معادلات جنگ تحميلي تا اواخر سال 65 فارغ از عملياتهاي سنگين و بزرگ بودند و اغلب نبردهاي سرنوشتساز چون بدر و خيبر و والفجر8 و كربلاي 4 و 5 در جبهه جنوبي رخ دادند.
اما پس از انجام عمليات كربلاي5 كه از آن با عنوان بزرگترين عمليات دفاع مقدس نيز نام برده ميشود، تقريباً نقطهاي در جبهه جنوبي باقي نمانده بود كه فرماندهان شانس خود را براي رخنه به عمق خاك عراق و دست يافتن به هدف عمدهاي چون فتح بصره يا العماره و... امتحان نكرده باشند. بنابراين وقتي كه در كربلاي 5 ( از 19 دي تا اواخر اسفند 1365) با تقديم حدود 10 هزار شهيد تنها به شش كيلومتري بصره رسيديم، توجه فرماندهان به جبهههاي نسبتاً بكر شمالغرب معطوف شد. منطقهاي كه در زماني نسبتاً طولاني شاهد جنگهاي نامنظم يا عملياتهاي محدود بود و دشمن از ابتداي جنگ سعي ميكرد با تجهيز ضد انقلاب و گروههاي جداييطلب، بخشي از رزمندگان را در آنجا مشغول سازد. به اين ترتيب آغاز عمليات كربلاي 10 در شمالغرب و به تاريخ 25 فروردين ماه 1366، گشايش جبههاي جديد در برابر دشمن بود كه كمتر عادت داشت در آن مناطق با نيروهاي نظامي كشورمان درگير شود.
طرح اوليه
طرح اوليه عمليات كربلاي 10 آن طور كه سردار مرندي از مسئولان قرارگاه رمضان عنوان ميدارد، از سوي اتحاديه ميهني كردستان داده شده بود. مرندي ميگويد: «عمده فعاليت قرارگاه رمضان نفوذ به عمق خاك عراق و همراهي با اكراد ناراضي رژيم بعث بود تا با انجام عمليات ايذايي به دشمن در عمق خاك خودش ضربه وارد كند. در همين راستا همكاري خوبي بين اتحاديه ميهني كردستان به عنوان معاندان رژيم بعث و رزمندگان قرارگاه رمضان ايجاد شده بود كه در زمينههاي مختلف با يكديگر همكاري ميكردند. طرح ضربه زدن به دشمن در مقياس نسبتاً زيادي از خاك خودش نيز توسط اتحاديه ميهني به قرارگاه رمضان داده شد. با بررسيهايي كه فرماندهان رمضان روي اين طرح انجام دادند، سردار ذوالقدر فرمانده وقت اين قرارگاه طرح را به فرمانده سپاه داد و پس از اينكه طرح عمليات در قرارگاه خاتم مورد پذيرش قرار گرفت، قرار شد تا قرارگاه رمضان با همكاري قرارگاه نجف و همچنين اتحاديه ميهني كردستان، عمليات كربلاي 10 را انجام دهند.»
پس از تصويب طرح اوليه و انجام مقدمات كار، قرارگاه نجف كه مسئوليت حاشيه مرزي در منطقه عملياتي كربلاي 10 را برعهده داشت، فرماندهي عمليات را برعهده گرفت و از آنجايي كه طرح اوليه عمليات از سوي قرارگاه رمضان داده شده بود و بخش برونمرزي كربلاي 10 در حيطه تخصصي اين قرارگاه قرار داشت، رمضان نيز در كربلاي 10 به مشاركت پرداخت و نيروهاي اتحاديه ميهني كردستان نيز دوشادوش رزمندگان وارد عمل شدند.
مراحل عمليات
عمليات كربلاي 10 طي 12 روز و با رمز يا صاحبالزمان(عج) به انجام رسيد كه بايد شمال شهر ماووت را به عنوان منطقه اصلي عمليات در نظر بگيريم. هرچند كه رزمندگان در همين منطقه، از چندين محور وارد عمل شدند. ساعت دو نيمه شب 25 فروردين براي آغاز عمليات معين شده بود، اما از ساعت 24:30 در محور بسن، ساعت 1:30 بامداد در محور قرارگاه نجف و با اندكي تفاوت در محورهاي ديگر، عمليات شروع شد و تا ساعت دو بامداد نيروها در تمام محورها به جز محور چنكاوي (كه گردنه سير به علت برف سنگين مسدود بود) به مواضع دشمن حمله كردند. قرارگاه رمضان نيز توانست روي ارتفاعات گوجار و الاغلو مستقر شده و موضعي را كه دشمن در آنجا حضور جدي نداشت، تصرف كند.
در ادامه عمليات به تدريج در محور بسن، ژاژيله، چنكاوي و محور قرارگاه رمضان، اقدامات تكميلي صورت گرفت. مشكل اصلي، عدم وجود جاده براي توسعه عمليات، ورود يگانهاي مرحله دوم و پشتيباني از نيروهاي در خط بود. در اين ميان، جاده اهميت بسياري داشت. از اين رو تلاش زيادي براي احداث جاده به عمل آمد.
در ادامه عمليات و به دليل حساسيت دشمن و فشاري كه وارد ميكرد، در محورهاي گلان، ژاژيله، چنكاوي و بسن، مواضع تصرف شده ميان رزمندگان اسلام و نيروهاي دشمن دست به دست ميشد. به ويژه ارتفاع گلان چند بار به دست نيروهاي خودي و دشمن افتاد. اين محورها هر كدام رويكرد خاصي را براي آينده در منطقه عملياتي نشان ميدادند كه براي بعثيها حساسيتبرانگيز بودند.
در مرحله دوم عمليات نيز دو اقدام اساسي مدنظر قرار گرفت، اول تكميل ارتفاع گلان و پيشروي روي ارتفاع قشن. دوم برقراري الحاق كامل با قرارگاه رمضان. براي اين منظور، يگانهاي مرحله دوم وارد عمل شده و موفق شدند ضمن تكميل ارتفاع گلان، بر روي ارتفاع قشن نيز پيشروي كنند، اما به دليل كمبود نيرو و ضعف پشتيباني، ادامه عمليات ميسر نشد و پس از 10 روز، با تصرف اهداف مرحله اول، عمليات به پايان رسيد. در يك نگاه كلي، دستاوردهاي كربلاي 10 به اين شرح بود: 250 كيلومتر مربع از خاك عراق و ارتفاعات نزديك شهر ماووت آزاد شد. ۲۱۰ نفر از نيروهاي دشمن اسير و بيش از ۲۵۰۰ نفر كشته و زخمي شدند، ۱۰ دستگاه تانك و نفربر عراقي به همراه يك فروند بالگرد و ۵ دستگاه توپشان منهدم شد.
ويژگيهاي كربلاي10
اين عمليات كه اولين عمليات گسترده در غرب كشور بعد از انتقال ميدان اصلي جنگ از جنوب به شمال بود، به همت سپاهپاسداران طراحي و اجرا شد. نكته برجسته اين عمليات، اجراي همزمان دو تك منظم و نامنظم بود. به اين ترتيب كه هماهنگ با تك نيروهاي منظم در جبهه ماووت، نيروهاي نامنظم قرارگاه رمضان و اتحاديه ميهني كردستان عراق مستقر در ياغسمر (شمال سليمانيه) ميبايست دو قرارگاه دشمن را منهدم ميكردند و منطقه تحت نفوذ اتحاديه ميهني (طالبانيها) را به منطقهاي كه در عمليات منظم آزاد ميگرديد، متصل ميكردند. در پي انجام عمليات كربلاي 10 بود كه روزنامه ژاپني كيزاب نوشت: «اين حملات نشاندهنده عزم ايران براي ادامه جنگ است و نشان ميدهد تلاشهايي كه گفته ميشود به منظور خاتمه دادن به اين جنگ انجامگرفته، بيثمر است.»
شهادت يك سردار
اما يكي از مهمترين اتفاقات رخ داده در عمليات كربلاي 10، شهادت سردار حسن شفيعزاده بود كه به همراه شهيد تهرانيمقدم، توپخانه سپاه را پايهگذاري كردند. شفيعزاده كه اوج تبحر و شكوفايياش را در عمليات والفجر8 بروز داده بود، در عمليات كربلاي 10 نيز با قدرت حضور يافت و در تاريخ 8/2/66 در منطقه عملياتي كربلاي ۱۰ در شمالغرب (منطقه عمومي ماووت) در حالي كه عازم خط مقدم جبهه بود، خودروي وي مورد اصابت تركش گلوله توپ دشمن قرار گرفت و به آرزوي ديرينه خود نايل آمد و با بدني قطعه قطعه و غرق به خون به ديدار معشوق شتافت.