کد خبر: 710465
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۶:۳۶
جايگاه جشن‌هاي نوروزي در فرهنگ،تاريخ و باورهاي ايرانيان
در دوران اسلامي، ‌آئين نوروز در زمان حكومت خلفاي عباسي و اموي نيز برگزار مي‌شد. بعد از آن در ساير حكومت‌هاي اسلامي ايران نيز مردم در كنار دولت‌ها نوروز را برگزار مي‌كردند و شاعران دربار در اشعار خود اين رويداد را ستايش مي‌كردند و تبريك و مديحه‌گويي‌هاي خود را تقديم شاهان مي‌كردند.
در دوران اسلامي، ‌آئين نوروز در زمان حكومت خلفاي عباسي و اموي نيز برگزار مي‌شد. بعد از آن در ساير حكومت‌هاي اسلامي ايران نيز مردم در كنار دولت‌ها نوروز را برگزار مي‌كردند و شاعران دربار در اشعار خود اين رويداد را ستايش مي‌كردند و تبريك و مديحه‌گويي‌هاي خود را تقديم شاهان مي‌كردند.
عضدالدوله حاكم آل‌بويه رسم داشت كه نوروز را در سالني مجلل و باشكوه جشن بگيرد؛ خدمتكاران او سرتاسر اين سالن را با بشقاب‌ها و گلدان‌هايي از جنس زر و سيم كه مملو از ميوه و گل‌هاي رنگارنگ بود تزئين مي‌كردند. او بر يك صندلي اعياني مي‌نشست و ستاره‌شناسان درباري به ديدارش مي‌رفتند و زمين را مي‌بوسيدند و به او فرا رسيدن نوروز را تبريك مي‌گفتند؛ سپس شاه نوازندگان را فرا مي‌خواند و به ياران و مهمانانش اجازه جلوس مي‌داد؛ آنها وارد مي‌شدند؛ هر يك در مكاني كه از قبل برايشان در نظر گرفته شده بود مي‌نشستند و از اين جشن زيبا لذت مي‌بردند.
بيهقي در «تاريخ بيهقي» نيز جشن نوروز در دربار غزنويان را توصيف مي‌كند؛ شماري از زيباترين مديحه‌سرايي‌هاي حوزه شعر و ادب پارسي نيز در مدح و ستايش نوروز است كه از جمله آنها مي‌توان به آثار فرخي، منوچهري و مسعود سعد سلمان اشاره كرد. ريتم ساده اما ملوديك اشعار آنها اين احتمال را مطرح مي‌كند كه احياناً با يك موسيقي همراه بوده‌اند. اين ملودي‌ها كه به نوروزي‌خواني شهرت دارند ظاهراً از دوره ساسانيان بر جاي مانده‌اند و شامل «نوروز بزرگ»، «نوروز كيقباد»‌، «نوروز كارا»، «نوروز رهاوي» و ‌«نوروز صبا» مي‌شوند.
جشن‌هاي نوروزي به هيچ وجه محدود به دربارهاي سلطنتي نبوده‌اند. نوروز جشن رسمي در سرتاسر ايران بود كه نه تنها در شهرهاي بزرگ بلكه در شهرهاي كوچك و روستاها نيز با شادي برگزار مي‌شد. مردم در شيراز نوروز را جشن مي‌گرفتند و بازارها را تزئين مي‌كردند. به شهادت ابوريحان بيروني بسياري از سنت‌هاي مراسم نوروز در زمان او نيز برگزار مي‌شده است. بيروني در كتابش مي‌نويسد: مردم هفت نوع دانه را در هفت ستون مي‌كارند و از رشد آنها پيش‌بيني مي‌كنند كه آيا آن سال زراعي، براي كاشت و برداشت سال خوبي خواهد بود يا خير. مردم ايران در دوران باستان، روز اول نوروز را به عنوان روزي ويژه و فرخنده گرامي مي‌داشتند و به ويژه سپيده‌دم آن روز برايشان فرخنده‌ترين ساعت روز و سال بود. آنها پديدار شدن آتش يا درخشش نور در كرانه‌هاي غربي رود دجله يا روي كوه دنا در فارس را نشانه‌هاي مثبت و خوش‌يمن پيش از لحظه تحويل سال و نوروز مي‌انگاشتند. از نظر آنها سه بار مزه‌مزه كردن عسل در صبح نوروز و روشن كردن سه شمع قبل از صحبت كردن در روز نوروز راهي براي دفع بلا و بيماري در طول سال تصور مي‌شد. مردم به يكديگر هديه مي‌دادند؛ براي سوزاندن همه انحرافات و مفاسد آتش روشن مي‌كردند؛ در رودخانه‌ها خود را ميشستند و روي يكديگر آب مي‌پاشيدند.
ابن‌فقيه در كتاب خود مي‌نويسد: «اين سنت باستاني هنوز در همدان، اصفهان، بخش دينور و مناطق اطراف آن برگزار مي‌شود.»‌ در «ترجمه تفسير طبري» نيز آمده است كه مردم در حين انجام اين رسم و رسوم جمله «زنده باشي»‌ را خطاب به يكديگر مدام تكرار مي‌كردند. امروزه نيز برخي خانواده‌هاي سنتي در روز نوروز روي بستگان و مهمانان خود گلاب مي‌پاشند.
محمد‌بن‌علي‌‌بن‌حوقل معروف به ابن‌حوقل جغرافيدان قرن چهارم هجري قمري كه در بغداد زندگي مي‌كرد درباره جشن نوروز در اصفهان آن زمان مي‌نويسد: «براي گراميداشت نوروز، مردم هفت روز در بازار معروف شهر كه در حومه اصفهان است جمع مي‌شوند و جشن مي‌گيرند؛ غذاهاي مختلف مي‌خورند و از دكان‌هاي تزئين شده ديدن مي‌كنند. ساكنان شهر و آنهايي كه از نقاط ديگر ايران به اصفهان آمده‌اند در اين جشن مقدار زيادي پول خرج مي‌كنند و لباس‌هاي زيبا مي‌پوشند... كل فضا مملو از شادي و سرور است. بسياري روي پشت بام و در بازار جمع مي‌شوند و در جشن شركت مي‌كنند؛ شيريني مي‌خورند و نمي‌گذارند كه حتي لحظه‌اي به بطالت بگذرد... هيچ كس براي آنها مزاحمت ايجاد نمي‌كند چراكه حاكمان به آنها اجازه داده‌اند تا اين مراسم را برگزار كنند و اين يك سنت تثبيت شده است... گفته مي‌شود كه هزينه‌هاي اين جشن در شب اعتدال بهاري (‌نوروز )‌ به 200 هزار درهم مي‌رسد.»
يكي از رسوم قديمي ايرانيان در ايام نوروز، انتخاب «مير نوروزي» بود كه طي آن يك شخص عادي از طبقه غير‌اشرافي را به عنوان شاه انتخاب و بر تنش لباس شاهانه و فاخر مي‌پوشاندند، به او تاج و تخت و شماري سرباز مي‌دادند؛ براي خنده و مزاح مير نوروز چند روزي حكومت مي‌كرد و اتفاقاً دستوراتش هم به‌طور كامل تبعيت مي‌شد. در نهايت در اين رسم كم و بيش ناشايست و تمسخرآميز مير نوروز را خلع تاج و قدرت مي‌كردند، كتكش مي‌زدند و مجبورش مي‌كردند تا پا به فرار بگذارد. در برخي مناطق به خصوص در كردستان، اين رسم سنتي هنوز هم اجرا مي‌شود.
به علي‌بن‌ابيطالب (ع) هديه نوروزي پيشكش شد، امام پرسيد: «اين (هديه) چيست؟» گفتند: «يا اميرالمؤمنين (هديه) روز نوروز است» پس امام علي (ع ) فرمود: «هر روز را براي ما نوروز بسازيد». (من لا يحضره‌الفقيه: ج۳، ص۳۰۰)
در بين احاديثي كه درباره نوروز وجود دارد دو حديث معروف‌تر از بقيه هستند كه يكي از آنها از معلي‌بن‌خنيس روايت شده كه ظاهراً او شاگرد ايراني امام ششم شيعيان بوده است. ؛ از معلي‌بن‌خنيس روايت است كه گفت: به محضر امام صادق (ع) در روز نوروز وارد شدم كه فرمود:
مي‌داني امروز چه روزي است؟ گفتم: فدايتان شوم، اين روز روزي است كه عجم آن را بزرگ مي‌دارند و در آن هديه مي‌دهند. ابوعبدالله صادق (ع) گفت:  قسم به بيت عتيقي كه در مكه است (كعبه) اين نيست مگر براي امري قديمي كه آن را برايت مي‌گويم تا آن را بفهمي. گفتم: ‌اي سيد من! اگر اين از جانب شما آموخته شود براي من دوست‌داشتني‌تر است از اينكه اموات من زندگي كنند و دشمنان من بميرند.
پس حضرت فرمود:
اي معلي ! روز نوروز روزي است كه:
1. الله از بندگان پيمان گرفت كه او را عبادت كنند و بر او شريكي قرار ندهند.
2. به رسل و حججش ايمان آورند و به ائمه (ع) ايمان آورند.
3. اولين روزي است كه خورشيد در آن طلوع كرده و بادها در آن وزيدن گرفته‌اند و زينت زمين در اين روز آفريده شده است.
4. روزي است كه كشتي نوح بر كوه جودي استقرار يافت.
5. روزي است كه در آن رسول الله (ص) اميرالمؤمنين را بر شانه‌هايش گذاشت تا بت‌هاي قريش را از بالاي بيت‌الحرام سنگ زند و بشكند و همينطور است درباره ابراهيم (ع).  
6. روزي است كه نبي (ص) به اصحابش امر كرد كه با علي(ع) به اسم اميرالمؤمنين بيعت كنند و در آن روز بيعت دوم واقع شد.
7. آن روزي بود كه علي (ع) به اهل نهروان ظفر يافت و ذوثديه را كشت.
8. روزي است كه قائم ما و ولاه‌الأمر ظهور مي‌كنند و آن روزي است كه قائم ما (ع) بر دجال ظفر مي‌يابد و او را در زباله‌داني كوفه به دار مي‌كشد و روز نوروزي نيست مگر اينكه ما در آن در پي فرج هستيم براي اينكه آن روز از ايام ما و ايام شيعه ماست كه عجم آن را حفظ كرده در حالي كه شما آن را ضايع كرديد.
و فرمود: نبي‌اي از انبياء از پروردگارش سؤال كرد كه چگونه اين قومي را كه خارج شده‌اند زنده مي‌كند كه خداوند به او وحي كرد كه بر قبور آنان آب بپاشد. در اين روز كه اولين روز از سال ايرانيان است پس زنده شدند و زندگي كردند در حالي كه تعدادشان سي هزار نفر بود و بدين سان پاشيدن آب در نوروز سنت شد.
( مستدرك ‏الوسائل ج: 6 ص: 353، بَابُ اسْتِحْبَابِ صَلَاةِ يوْمِ النَّيرُوزِ وَ الْغُسْلِ فِيهِ وَ الصَّوْمِ وَ لُبْسِ أَنْظَفِ الثِّيابِ وَ الطِّيبِ وَ تَعْظِيمِهِ وَ صَبِّ الْمَاءِ فِيهِ ).
 
  تاريخ موخر
از برگزاري جشن نوروز در دوره صفويه منابع خوبي در دست است. در مرحله آماده‌سازي براي برگزاري اين جشن به هر يك از فرماندهان، وزرا، مقامات محبوب دربار، بازرگانان ثروتمند و رهبران صنوف مختلف، قطعه زميني در ميدان بزرگ نقش جهان اصفهان واگذار مي‌شد تا آن را براي برگزاري جشن تزئين كنند. هر گروه چادرهاي بزرگي را با سايبان‌هايي از جنس ابريشم و پارچه‌هاي گل برجسته برپا مي‌كردند و در آن غرفه‌هاي مختلفي را داير و آنها را آراسته مي‌كردند؛ خدمه اين غرفه‌ها و چادرها به مدت چند روز ميان جمعيت نوشيدني و شيريني پخش مي‌كردند. در قصر سلطنتي و در تالار آئينه، سفره‌اي بزرگ پهن و روي آن كاسه‌هاي بزرگي از آب و بشقاب‌هايي مملو از ميوه‌هاي مختلف، سبزه و شيريني و تخم مرغ‌هاي رنگي قرار مي‌گرفت. مردم در همراهي سنتي باستاني و ديرينه در ايران به يكديگر به عنوان هديه تخم‌مرغ‌هاي رنگي مي‌فرستادند. شاه صفوي حدود 500 تخم‌مرغ رنگي را به زنانش هديه مي‌داد. تخم‌مرغ‌ها از روكش طلا بودند و چهار نقاشي مينياتوري رويشان به چشم مي‌خورد. شاه صفوي سر سفره مي‌نشست و كنارش زنان سلطنتي محبوب وي كه غرق در طلا و جواهر بودند جلوس مي‌كردند. در اتاق ديگر اما ستاره‌شناس مخصوص درباري تلاش مي‌كرد تا لحظه دقيق تحويل سال و ورود خورشيد به برج حمل را مشخص كند و آن را به اطلاع شاه برساند به محض اينكه ستاره‌شناس علامت مي‌داد با بلند شدن صداي سرور و شادي، شاه و همراهانش متوجه تحويل سال مي‌شدند. در همان زمان سربازان كاخ با شليك اسلحه خود و نگهبانان ارگ با شليك توپ خبر تحويل سال را به اطلاع مردم عادي مي‌رساندند. با شليك شدن توپ، گروهي از سربازان دربار صفوي كه در نقطه مركزي ميدان نقش جهان اصفهان حضور داشتند بر طبل مي‌كوبيدند، نقاره و سرنا مي‌زدند. فرياد شادي به هوا بلند مي‌شد.
خدمه دربار كيسه‌هاي خاصي را كه حاوي اسپند بود را باز مي‌كردند و دانه اسپند را در آتش مي‌ريختند تا فضا عطر و بوي اسپند به خود بگيرد. شاه صفوي مانند ساير ايرانيان در لحظه تحويل سال به ظرف آب خيره مي‌شد و معتقد بود كه آب نماد روشني است و اگر كسي در لحظه تحويل سال به آب نگاه كند در تمام سال شاد خواهد بود. سپس چند آيه از قرآن خوانده مي‌شد و كساني كه لباس‌هاي جديد پوشيده بودند مقداري آب و گلاب مي‌نوشيدند و به بزرگان، خويشاوندان و دوستان تبريك مي‌گفتند؛ بزرگان به اعضاي خانواده، بستگان، خدمتكاران و دوستان هديه و به فقرا، دراويش و سيدهاي محل صدقه مي‌دادند.
در دوره افشاريه، نادرشاه هميشه نوروز را همچون كريمخان زند و ساير جانشينانش با برگزاري جشن و توزيع هدايا و ردا ميان مهمانان گرامي مي‌داشت.
در دوره قاجار شيوه‌هاي برگزاري آئين نوروز بيشتر شبيه آئين‌هاي معاصر امروزي است اما جشن رسمي «سلام» با جزئيات زيادي برگزار مي‌شد. شاه ميزبان مهماناني متشكل از بستگان خود، نظاميان، مسئولان حكومتي، چهره‌هاي مذهبي، رؤساي قبايل، شاعران، رؤساي اصناف مختلف و نيز چهره‌هاي برجسته خارجي مي‌شد. ناصرالدين شاه براي گروه‌هاي مختلف كارت دعوت مي‌فرستاد و مراسم «سلام» را در سه جلسه مختلف برگزار مي‌كرد. مراسم «سلام تحويل» يك ساعت قبل از تحويل سال برگزار مي‌شد و چهار ساعت به طول مي‌انجاميد. در مقابل تخت طاووس در تالار موزه كاخ گلستان ميز هفت سين چيده مي‌شد و شخصيت‌هاي برجسته دور آن جمع مي‌شدند؛ در يك سو جانشين شاه قاجار در رأس مقامات نظامي مي‌ايستاد؛ در سوي ديگر مستوفي الممالك، رئيس و وزير دارايي كشور همراه با مقامات حكومتي مي‌ايستادند. در كنار شاه قاجار هم يك مقام از روحانيت، شاهزاده قاجار و وزراي كابينه و صدر اعظم مي‌ايستاد.
وقتي شاه به مجلس نوروز مي‌آمد، كاتب الممالك تا لحظه اعلام تحويل سال از سوي ستاره شناس در مدح و ثناي پيامبر و امام اول شيعيان خطبه مي‌خواند. شاه قاجار در ابتدا به علما و سپس به مقامات شادباش مي‌گفت؛ سپس چند آيه از قرآن مي‌خواند، يك جرعه آب مي‌نوشيد و به روحانيون در داخل كيسه‌هاي قرمز رنگ ابريشمين عيدي مي‌داد. شاه قاجار سپس به ساير مهمانانش هديه مي‌داد و مجلس را به قصد شادباش به ساكنان اندروني كاخ ترك مي‌گفت.
در روز دوم مراسمي عمومي‌تر در كاخ مرمر برگزار مي‌شد كه به «سلام عامه تخت مرمر»‌ معروف بود. شاه و شاهزادگان ارشد قاجاري به همراه مقامات نظامي و غيرنظامي، سفيران و فرستادگان كشورهاي خارجي را به خدمت مي‌پذيرفتند و به آنها هديه مي‌دادند؛ شاهان قاجار به خصوص توجه ويژه‌اي به سفير عثماني داشتند.  سپس شاه روي صندلي جواهرنشان معروف خود بر روي تخت مرمر مي‌نشست و مراسم «سلام عامه»‌ برگزار مي‌شد. روز سوم، مراسم «سلام سر در» برگزار مي‌شد؛ يك مراسم عمومي‌تر كه در كاخ مرمر برپا مي‌شد و شاه به همراه مقامات و زنان قاجاري خود روي بالكن مي‌نشست و مردم عادي به خدمت او مي‌آمدند. بندبازها، مربيان ميمون‌ها و خرس‌ها و قوچ‌هاي جنگي با ملزومات خود در مقابل كاخ مردم را سرگرم و پول جمع مي‌كردند؛ دلقك‌هاي دربار همه را مي‌خنداندند و كشتي‌گيران براي به دست آوردن لقب پر افتخار «پهلوان پايتخت» و بازوبند ويژه آن با هم كشتي مي‌گرفتند. مردم دوره قاجار در روز سيزده بدر به خارج از شهر مي‌رفتند و پايان نوروز را در فضاي سبز، باغ‌ها و كنار رودخانه‌ها گرامي مي‌داشتند.
در ايران معاصر، نوروز همچنان يكي از مهم‌ترين جشن‌هاي ملي ايرانيان است. ايراني‌ها در آستانه فرا رسيدن نوروز، خانه‌هاي خود را تميز و لباس و جامه جديد تهيه مي‌كنند. دو هفته قبل از نوروز گندم را خيس مي‌گذارند و آن را براي سبز شدن آماده مي‌كنند. هنوز در مناطق روستايي رسم است كه نوروزخوانان متشكل از پسربچه‌ها، جوانان و حتي بزرگسالان در عصر روز قبل از نوروز به مقابل در خانه‌ها بروند؛ نوروز‌خواني كنند، تنبك بزنند و پاداش دريافت كنند. امروزه در تهران و در خيابان‌هاي سطح شهر گهگاه مي‌توان نوروزخواني حاجي فيروز را مشاهده كرد.
در مناطق روستايي ايران هنوز بسياري از مردم آب باران را جمع آوري مي‌كنند و آن را سر سفره هفت‌سين خود مي‌گذارند. مردم ايران در اين روزها به خريد ميوه، شيريني، آجيل و تخم‌مرغ‌هاي رنگي مشغول هستند. سطح خيابان‌ها و بازار مملو از جمعيت آنها است.
نوروز اما تنها مختص ايران نيست؛ اين آئين تاريخي و مردمي با تعصب و حرارت زيادي ميان مردم ساير مللي كه داراي پيشينه ايراني هستند همچون تاجيك‌ها، افغان‌ها و كردهاي عراق، سوريه و تركيه نيز برگزار مي‌شود. از اين لحاظ نوروز، يكي از بزرگ‌ترين آئين‌‌هاي  مردمي جهان از نظر وسعت جغرافيايي و نيز يكي از تاريخي‌ترين آنهاست كه هنوز هم با قدرت برگزار مي‌شود.  در تاجيكستان و به خصوص در استان «بدخشان»‌، نوروز را به عنوان «جشنواره بزرگ» مي‌شناسند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار