سرانجام زمان و برنامه نهايي بازسازي سالن مجموعه «تئاترشهر» مشخص شد و براين اساس قرار است نمايشهاي توليدي و ايراني اولويت اجراهاي اين مجموعه را در دست گيرند.
به گزارش «جوان» روز گذشته حدود شش ماه پس از آغاز بازسازيهاي تئاترشهر، مديريت اين مجموعه از بازگشت تئاتر شهر به پيكره سالنهاي نمايشي شهر سخن گفت و بر اين اساس نيمه ارديبهشت زمان پايان بازسازي سالن سايه و نيمه خرداد موقع اتمام بازسازي سالن قشقايي خواهد بود. تعميرات تئاترشهر كه قرار بود تا جشنواره فجر سال 93 پايان يابد به دليل دقت در تعميرات به طول انجاميد؛ پيامدهاي طولاني شدن مدت زمان بازسازي مجموعه تئاترشهر اما زماني بيشتر جلب توجه ميكند كه نگاهي به جايگاه اين سالن مركزي تئاتر در تهران بيندازيم، تئاترشهر از ديدگاه عمومي مهمترين مركز تئاتري كشور ما به حساب ميآيد و اينكه مهد اصلي تئاتر كشور به مدت يك سال تعطيل باشد، چهره خوبي نه در كشور دارد و نه در سطح بينالملل. اين در حالي است كه در روزگار فعاليت همه سالنهاي تئاترشهر هم باز كمبود سالن نمايش در ميان اهالي تئاتر بيداد ميكرد و گروههاي نمايشي براي اجراهاي خود مجبور به انتظار در صفهاي طولاني ميشدند؛ صفهايي كه گاه زمانش به چندين سال هم ميرسيد. از جمله اتفاقات جديدي كه پس از بازسازي، به برنامه اجراهاي تئاترشهر افزوده ميشود، شرايط گروهها براي اجراست.
بر اين اساس به گفته مقتدي، مشمولان چهار مؤلفه كارگرداني مؤلف و صاحب سبك، داشتن دستكم سه اجراي موفق در تئاترشهر يا پنج اجراي موفق در خارج از تئاتر شهر و برخورداري از آمار فروش موفق در اجراهاي گذشته ميتوانند آثارشان را به سالن چهارسو ببرند. از ديگر شرايط نمايش پيشنهادي براي اجرا در چهارسو اورجينال بودن اثر است، ضمن اينكه متنهايي كه براي نخستين بار اجرا ميشوند اعم از ايراني و خارجي در اولويت قرار دارند كه البته در اين بين اولويت با متون ايراني است. هرچند ارائه شرطهاي مختلف براي اجرا در سالنهاي تئاترشهر موافقان و مخالفان بسياري در ميان اهالي تئاتر دارد، اما تأكيد بر اولويت اجراي نمايشنامههاي ايراني اتفاق خوبي است كه نبايد به سالن چهارسو محدود شود، چون گستردگي اين روند در تمامي سالنهاي تئاترشهر و ساير سالنهاي تئاتري كشور باعث ميشود كارگردانان به جاي اجراهاي چندين و چند باره متون غربي، به سمت نمايشنامههاي ايراني گرايش پيدا كنند كه بر پايه فرهنگ و ارزشهاي ملي و اسلامي نگاشته شدهاند. حق اولويت اجراي متون ايراني همچنين باعث ميشود مخاطب تئاتر كشور، دايره خاص بودن را درنوردد و با حضور مخاطباني از تمام اقشار در سالنها، هنر نمايش كشور جان دوبارهاي پيدا كند؛ اتفاقي كه تنها با عزمي جزم و تبليغاتي گسترده رخ خواهد داد تا به اين ترتيب هنر تئاتر هم مانند تمام آثار فرهنگي به سبد مصرفي خانوادههاي ايراني اضافه شود و ديگر مخاطبان تئاتر تنها هنرمندان و دانشجويان اين رشته نباشند.