مونترو سوئيس در حالي ميزبان دور جديد مذاكرات هستهاي ديپلماتهاي عاليرتبه ايران و شش قدرت جهاني است تا پرونده هستهاي را به نقطه ثبات و هدف غايي خود رهنمون كنند كه بنا بر گفته مقامات رسمي دو طرف، محور اين دور از مذاكرات چگونگي «برداشتن تحريمها» و زمانبندي رفع محدوديتهاي تحقيقاتي و عملياتي ايران است. فارغ از اينكه مذاكرات طي همين هفتهها به پايان ميرسد يا خير و كدام بخش از تحريمها به قوت خود باقي خواهند ماند، لازم است با استناد به سخنان مقامات غربي و همچنين رويكرد 18 ماهه آنها به تشريح بخشي از راهبرد امريكا بر سر پرونده هستهاي ايران پرداخت.
«تحريم» واژهاي است كه بيشتر از هر واژه ديگري طي 18 ماه گذشته از سوي دولتمردان امريكايي مورد استفاده قرار گرفته است و نمونههايي از به كارگيري اين واژه توسط امريكاييها را ميتوان اينگونه ذكر كرد: تنها سه روز پس از گفتوگوي تلفني اوباما با روحاني، وي در ديدار با بنيامين نتانياهو، نخستوزير اسرائيل كه به واشنگتن سفر كرده، ميگويد: «تحريمها ايران را پاي ميز مذاكره كشاند.»
اوباما همچنين دراسفندماه 92 و در مصاحبه با بلومبرگ هم ميگويد: «منطق تحريمها اين بود كه آنها را به ميز مذاكره بياورد.»
وي در آبان امسال و در اولين سخنراني خود پس از شكست در سنا باز هم تكرار ميكند: «تحريمها باعث شده است كه ايران پاي ميز مذاكرات بيايد.» اگرچه بخشي از اين تكرار تعمدي، با هدف تبليغاتي و اثرگذاري روي افكار عمومي دنيا بوده اما نميتوان از اين به سادگي گذشت كه ايالات متحده همچنان به تحريم به عنوان يك ابزار راهبردي و پيش برنده اهداف نظام سلطه نگاه ميكند، آنگونه كه جان كري در جلسه استماع سنا در آذرماه 92 بيان ميكند: «بايد در نظر داشت كه تحريمها يك هدف نيستند، بلكه ابزاري هستند براي آنكه ايران را به ميز مذاكره بياورند.»
شرمن: لغو همه تحريمها غيرممكن استوندي شرمن اوايل هفته جاري و در آستانه مذاكرات مونترو سوئيس در سخناني قابلتأمل، موضوع «ابزار راهبردي بودن تحريمها براي پيشبرد سياستهاي امريكا» را بار ديگر عينيت بخشيده و تأكيد ميكند كه لغو تمامي تحريمها در توافقنامه جامع غيرممكن است و ساختار تحريمها همچنان پس از توافق جامع احتمالي حفظ شده و استمرار خواهد داشت.
وي در نشست «سياست امريكا در آسياي شرقي» در انديشكده كارنگي با اشاره به احتمال توافق نهايي در روزهاي آتي بيان ميكند: «تمام تحريمهاي ما عليه ايران درباره حمايت از تروريسم باقي ميماند، تمام تحريمهاي حقوق بشري باقي ميماند، تمام نگرانيها درباره بيثباتسازي خاورميانه باقي ميماند و اين مسئله براي يك زمان بسيار طولاني باقي ميماند.» سخنان اخير وندي شرمن هر چند قبلاً توسط جان كري و ديگر مقامات امريكايي بيان شده بود اما نگراني جامعه از مفاد توافقنامه جامع – احتمالي - را ميتواند افزايش دهد، كما اينكه امريكاييها بر پايه «برنامه اقدام مشترك»- در آذر ماه 92 – و با وجود متعهد شدن به اينكه تحريمها را افزايش ندهند، بيش از 50 بار تحريمها را افزايش داده و توانستند طرح تعليق برنامه هستهاي ايران را به سرانجام برسانند.
با توجه به آنچه ذكر شد اين مسئله مطرح ميشود كه امريكاييها بنابر اهداف خود ارادهاي براي لغو تحريمها ندارند و در اين دور از مذاكرات هم در بهترين حالت بخشي از آن را تعليق- يا حداكثر لغو- خواهند كرد چراكه آنها ادعا ميكنند تنها ابزار اثرگذار براي تغيير محاسبات راهبردي جمهوري اسلامي ايران تحريم است و نميخواهند حجم تحريمهاي برداشته شده را آنقدر گسترده كنند كه هدف نهاييشان از بين برود.
امتياز عيني ميگيرند، تعهد زمانبر ميدهندهدف امريكاييها هم اين است كه با حربه استمرار «توقف رشد و پيشرفت هستهاي ايران» نه تنها الگوي انقلاب اسلامي را مخدوش كنند بلكه قدرت روزافزون جمهوري اسلامي ايران را هم متوقف ساخته و از تبديل شدن ايران به قدرتي فرا منطقهاي جلوگيري كنند و در آينده با ايران تضعيف شده روبهرو شوند.
بر همين اساس امريكاييها شيوه برخورد خود در مذاكرات را «پلكاني» انتخاب كرده و تلاش دارند با تعديل قدرت چانهزني تيم ايراني، در توافق جامع هم با گرفتن امتيازات عيني و «لحظهاي» و دادن تعهدات كلي و «زمانبر» جمهوري اسلامي ايران را به راهبرد نهايي خود «برخورد با ايران تضعيف شده» نزديك كنند.
اين در شرايطي است كه امريكا تلاش ميكند تيم ايراني به شيوه برخورد «آني» روي آورده و مانند ژنو3 امتيازات «كلي» در مقابل «عيني» را بپذيرد.
بر همين اساس است كه امريكاييها عنوان ميكنند ايران بايد طي بيش از 10 سال به اعتمادسازي روي آورد و ما در اين مدتزمان طولاني گام به گام تحريمها را كاهش ميدهيم، به عنوان نمونه اوباما روز گذشته پيششرط توافق نهايي را اينگونه اظهار ميكند: «در حقيقت، اگر ايران بپذيرد كه برنامه هستهاي خود را به تعداد سال دو رقمي، در همين سطحي كه الان هست نگه دارد، يعني در اصل با بازگرداندن بخشهايي از آن به عقب موافقت كند...» ، بنا بر طرح «پلكاني» ايالات متحده امريكا، ميتوان چگونگي به كارگيري از ابزار تحريم در جهت راهبرد اصلي آنها را اينگونه تبيين كرد.
بر اساس اظهارات صريح مقامات امريكايي زيرساخت رژيم تحريمها در دراز مدت قطعا حفظ خواهد شد و تعدادي از اين تحريمها كه قدرت اثرگذاري ناچيزي بر اوضاع اقتصادي ايران داشته تعليق يا لغو خواهد شد. چنانكه با رجوع به تحريمهاي يكجانبه امريكا عليه ايران كه به دو مرجع «فرمانهاي اجرايي دولت امريكا» و «قوانين مصوب كنگره» از نزديك به 27 تحريم تنها پنج تاي آن برداشته ميشود كه از لحاظ وزانت و اهميت سهم ناچيزي را داراست.
ايالات متحده امريكا با حفظ رژيم تحريمها تلاش دارد چماق تحريمها را براي هميشه بالاي سر ايران نگه دارد تا بلكه جمهوري اسلامي همچنان در مقابل ضعيف و پاسخگو باقي بماند.
اين را هم بايد اضافه كرد كه امريكاييها ذيل اين مفهوم ياد شده تلاش دارند به جاي رسيدن حقيقي به توافقنامه «جامع» و در پوشش استفاده از اين كليدواژه توافقي به واقع چند مرحلهاي را انجام بدهند و با تبديل «تصميم» به «فرايند» همه چيز را به پايان نرسانند. به اين معنا كه تعديل هرگونه تحريم تدريجي را وابسته به رفتار ايران كرده و در صورت رسيدن به توافق جامع با ايرادگيري از رفتارهاي ايراني در ساير حوزهها تحريمها عليه كشورمان را گسترش داده تا در نهايت قدرت جمهوري اسلامي ايران در مسير سراشيبي قرار گيرد.
با در نظر گرفتن چنين شرايطي مطالبه اصلي از ديپلماتهاي كشورمان آن بوده تا با تجربهاندوزي از ژنو3 از قاعده «آني» در مقابل شيوه «پلكاني» خودداري كرده و تلاش خود را براي لغو تمام تحريمها متمركز و از وابسته نگه داشتن رژيم تحريمها به موضوعات واهي جلوگيري كنند.