از شواهد امر چنين برميآيد كه ماراتن مذاكرات هستهاي به لحظات نفسگير خود نزديك شده و هيئتهاي مذاكره كننده بعد از چهار روز مذاكره در هفته پيش، قرار گذاشتند كه اين هفته باز به ميز مذاكره برگردند. اين قرار براي انجام مذاكره روز دوشنبه و در حاشيه اجلاس حقوق بشر سازمان ملل در شهر ژنو بود كه حالا اصلاحي در اين برنامه انجام شده و قرار است مذاكرات روز پنجشنبه 5 مارس و در شهر مونترو سوئيس باشد.
به هر صورت، روند مذاكرات سرعت گرفته كه البته طبيعي هم هست چون تا پايان ضربالاجل اين مرحله از توافق تا پايان ماه مارس مهلت و فرصت زيادي باقي نمانده است. چيزي كه در اين لحظات حرف اول را در رسانهها ميزند حول و حوش رسيدن به توافق و چگونگي اين توافق است.
رسانههايي مثل روزنامههاي نيويورك تايمز و وال استريت ژورنال و خبرگزاريهاي آسوشيتدپرس و فرانسه بعد از مذاكرات هفته قبل و در گزارشهايي جداگانه، از نزديك شدن به يك توافق گفتند و حتي مدعي برخي از رئوس مورد توافق مثل مهلت 10 ساله و تقسيم اين مهلت به دو دوره پنج ساله، شروع لغو تحريمها با فرمانهاي اجرايي رئيسجمهور امريكا، محدوديت غنيسازي زير 5 درصد ايران در حد 300 كيلوگرم در دوره پنج ساله اول و شروع دوره با فعاليت 6 هزار سو را مطرح كردند. البته كاخ سفيد كمي بعد اين گزارشها و به خصوص توافق بر يك دوره 10 ساله را تكذيب كرد تا آن كه ادعاهاي مطرح شده در اين رسانهها همچنان در ابهام بماند. از طرف ديگر، خبرگزاري فرانسه روز جمعه گذشته به نقل از يك مقام ارشد امريكايي نكات اصلي مورد نظر واشنگتن براي يك توافق خوب از نظر كاخ سفيد را مطرح كرد كه نسبت به آن گزارشها، ديدگاه مستندتري نسبت به نقطهنظرات كاخ سفيد در يك توافق نهايي را بيان ميكند.
نكته كليدي اين گزارش در محدوديتهايي است كه امريكا ميخواهد بر دامنه غنيسازي در ايران ايجاد كند، اول غنيسازي محدود و تنها در سايت نطنز و بدون فعاليتي در سايت فردو و دوم عدم توليد پلوتونيوم در اراك است. اين محدوديتها علاوه بر درخواست امريكا براي بازرسيهاي گسترده از تاسيسات هستهاي و توليدي و معادن ايران و همچنين سايتهاي مشكوك است كه خبرگزاري فرانسه به نقل از اين مقام ذكر كرده است.
آن تكذيبيه و اين درخواستها نشانگر اين نكته مهم است كه امريكا همچنان سياست فشار را در مذاكرات دنبال ميكند بر اين مبنا كه كاخ سفيد چارچوبي از اعمال محدوديتها بر فعاليت هستهاي ايران دنبال ميكند و سعي دارد در ادوار پياپي مذاكرات همين چارچوب مبناي توافق نهايي باشد. البته يك جنبه اين دست موضعگيريهاي واشنگتن به منازعه داخلي بر سر رسيدن به يك توافق با ايران برميگردد كه جمهوريخواهان با داشتن اكثريت در كنگره از اين موضوع براي انداختن سنگ در راه دولت باراك اوباما، رئيسجمهور امريكا، بهرهبرداري ميكنند و كاخ سفيد هم سعي دارد با طرح اين درخواستها پاسخ آنها را بدهد و نشان دهد كه برخلاف ادعاي رقباي جمهوريخواه، در اين مذاكرات عقبنشيني نكرده و توافقي را ميخواهد به دست آورد كه از نظر آنها هم يك توافق خوب تلقي ميشود. به عبارت ديگر، اين دست اظهارنظرهاي كاخ سفيد يك وجه از مصالحهداخلي با رقباي سياسي در كنگره دارد اما اين موضوع باعث نميشود كه وجههاي جدي هم در مذاكرات و منظور امريكا از توافق جامع نداشته باشد كه در نهايت، توافق را به يك دايره كنترلكننده براي فعاليت هستهاي ايران برساند.
اين دايره كنترل با توجيه فعلي جان كري، وزير خارجه امريكا، از دستاوردهاي توافق ژنو در سنا همخواني دارد كه مدعي است امريكا با توافق ژنو فعاليت هستهاي ايران را كنترل و حتي روند پيشرفت آن را متوقف كرده و به نظر ميرسد همين موضوع هدف اساسي دستگاه ديپلماسياش در رسيدن به يك توافق جامع با ايران باشد. جداي از تعارض غيرقابل انكار اين هدف امريكا با هدف و منفعت ملي ايران در فعاليت هستهاي، تكليف لغو تحريمها از سوي امريكا همچنان نامشخص است، چنانكه آن گزارشرسانهها تنها به فرامين اجرايي از سوي رئيسجمهور امريكا اشاره دارد و لغو تحريمهاي مصوب كنگره همچنان در ابهام مانده كه اتفاقا اصل و مهمترين بخش از تحريمهاي يكجانبه امريكا مربوط به اين دست تحريمها ميشود.
در اين صورت، امريكا حتي در اين لحظات حساس از مذاكرات همچنان سياست اصلي خود را در مورد كنترل فعاليت هستهاي ايران دنبال ميكند كه حداكثر هدف واشنگتن از توافق جامع است اما در مقابل، تنها لغو فرامين اجرايي را وعده ميدهد و البته اين حداقل امتيازي است كه حاضر است به ايران بدهد.
اگر روال به اين صورت باشد، نتيجهاي كه به دست ميآيد يك نتيجه برد- برد نيست و فقط ميتوان گفت نتيجه حداكثري براي امريكا و حداقلي براي ايران است. حالا بايد ديد كه هيئت ايراني چگونه لحظات نفسگير در اين مدت كم تا پايان مارس را به طرف همان نتيجه برد- برد هدايت ميكند تا اين تقابل حداكثري- حداقلي مبدل به يك حد قابل قبول براي هر دو طرف از توافق نهايي بشود.