سخنان عصر روز يك شنبه رئيسجمهور محترم در همايش «اقتصاد مقاومتي» باز هم حواشي فراواني را با خود به همراه داشت، از يك سو جماعت تجديدنظرطلب تلاش كرد تا آن را با واژهها و جملاتي جهتدار در رسانههاي زنجيرهاي پوشش دهد و از سوي ديگر ناراحتي توأم با سكوت طيف وفادار به انقلاب اسلامي را به همراه داشت.
بخشي از سخنان رئيسجمهور در همايش مورد اشاره اين است: «زندگي معمولي با نان و پنير شايسته نيست، به دنبال رشد قابل قبول هستيم... 80 درصد مردم حامي مذاكرات هستند... به همه استانداران اعلام ميكنم اگر كسي 24 خرداد را قبول ندارد صلاح نيست در ردههاي بالا مسئوليت داشته باشد.»
البته اين اولين باري نيست كه حجتالاسلام روحاني به بيان مواضع خاص روي ميآورد و با جستوجوي ساده ميتوان نمونههاي فراواني از آن طي 18 ماه گذشته به دست آورد؛ تنها دو نمونه از مهمترين آن را مرور ميكنيم: ««بگذاريم مردم راه بهشت را خودشان انتخاب كنند؛ نميتوان به زور و با شلاق مردم را به بهشت هدايت كرد» و «آرمان ما به سانتريفيوژ وصل نيست.» وجه مشترك دو گزاره فوق با عبارت روز يكشنبه رئيسجمهور مبني بر «زندگي معمولي با نان و پنير شايسته نيست، به دنبال رشد قابل قبول هستيم» آن است كه اين سه عبارت بر پيشفرض ذهني استوار شده، توضيح آنكه؛ تا كنون هيچ فرد يا گروهي مدعي آن نشده كه براي هدايت انسان به سوي بهشت شلاق لازم است! يا سانتريفيوژ مساوي است با آرمان ما و همچنين كسي اظهار نكرده كه مردم ايران بايد در سختي و مشقت زندگي كرده و با نان و پنير گذران عمر كنند.
بنابراين سؤال نخست اين است كه چه كسي مدعي شده مردم شايسته سفره مستمندانه هستند، كه حال بتوان درباره درستي يا نادرستي آن طرح موضوع كرد. مرور برخي ديگر از موضعگيريهاي رئيسجمهور محترم طي 18 ماه گذشته سؤالات فراواني ديگر را هم پيش روي ما قرار ميدهد، از جمله اين مواضع را ميتوان در برخورد دولت با منتقدان يافت آنجايي كه رئيسجمهور در مواجهه با اين طيف واژگاني نظير «منتقدان بيسواد، لرزان، ترسو، بيشناسنامه، متوهم، برويد به جهنم» را خطاب كرده يا اخيراً با جملاتي نو آنها را مورد شماتت قرار ميدهد: «اين كه بگوييم يك ديپلمات تند راه رفت يا كتش كج بود، عينكش چه طور بود كه حرف نشد، بايد به ديپلماتهاي شجاعمان افتخار كنيم»، «اگر كسي- درمسابقات- با طرفداران حريف همصدا شود، براي شما قابل قبول است؟» و «بايد گفت خدا عقل سالم را به بدن سالم بدهد.»
با توجه به آنچه اشاره شد بيان نكاتي چند در اين باره ضروري است.
1- يكي از دلايل ناراحتي جامعه از دكتر احمدي نژاد آن بود كه وي طي ماههاي آخر رياست جمهوري خود به اظهارات و مواضعي دست ميزد كه نه تنها ضرورت جامعه و دغدغه مردم نبود بلكه هزينه سنگيني بود افزون بر آنچه مردم از تحريمها و سوء مديريتها تحمل ميكردند، بنابراين همين مردم انتظار دارند رئيسجمهور جايگزين وي علاوه بر پيگيري مستمر و دلسوزانه براي مرتفع كردن مشكلات كشور از ورود به مباحث هزينهزا و چالشبرانگيز پرهيز نمايند.
همچنين توقع آن است كه رئيسجمهور محترم از تكرار تجربيات تلخ گذشته پرهيز كرده و به جاي پرداختن به موضوعات تأمل برانگيز آن هم در همايشهاي غيرمرتبط، تلاش خود و همكارانش را بيش از گذشته بر تحقق مطالبات مردم متمركز كنند.
2- بيان سخنان ديگري نظير« من به مذاكرات خوشبين هستم» و«هنرمند ارزشي و غيرارزشي نداريم» در كنار ديگر مواضع پرتأمل ميتواند به معناي ريلگذاري ناخودآگاه براي جماعت تجديدنظرطلب به شمار آيد كه اهدافي مانند «القاي حاكميت دوگانه» را همچنان در دستور كار دارند و تلاش ميكنند ضرورتهاي تصنعي «تغيير قانون اساسي»، «توسعه اختيارات رئيس دولت» و «برگزاري رفراندوم»هاي جديد با هدف خاص را برجسته كرده و مطالبات حزبي خود را با تيتر نخست كردن سخنان رئيسجمهور در روزنامههاي زنجيرهاي دنبال كنند.
3- «تزريق روحيه نااميدي و يأس در بين جامعه نسبت به آينده نظام و انقلاب» و به تبع آن «القاي ناكارآمدي كارگزاران حاكميت» يكي از اهداف عمده نظام سلطه طي سالهاي پس از انقلاب بوده و طبيعي است اظهارات چالشبرانگيز و هزينهزا- به رغم آنكه شايد با نيت مثبت و سازنده مطرح شود- ميتواند بازي در زمين حريف به شمار آيد و نهايتاً منجر به رويگرداني مردم از نظام شود. كما اينكه سخناني مبني بر «اگر اطلاعات، تفنگ، پول، سرمايه، سايت، روزنامه و خبرگزاري را همه يكجا جمع كنيم، ابوذر و سلمان هم فاسد ميشوند» فرصتي براي بهرهبرداري رسانههاي بيگانه و روزنامههاي زنجيرهاي شد تا آنها به تخطئه نهادهاي وابسته به انقلاب اسلامي پرداخته و از همين مسير در جهت «القاي تخاصم ميان دولت با نيروهاي مسلح» قدم بردارند، البته «ايجاد تفرقه و دو دستگي ميان مردم و حاكميت» هم يكي ديگر از اهداف غرب در مقابله با نظام اسلامي است كه در چنين شرايطي قابليت تحقق پيدا ميكند.
بنابر آنچه گفته شد انتظار ميرود دولتمردان دولت تدبير و اميد از اين پس با دقت نظري بيشتري به بيان مواضع اقدام كرده و تمام مصالح و منافع جامعه را بيشتر از گذشته در نظر داشته باشند تا هم فضاي جامعه دچار التهاب و قلق نشود و هم كشور بهتر در مسير توسعه و پيشرفت قرار بگيرد.