کد خبر: 703708
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۳
آخرين اقرار عامل 3 جنايت در محله گلابدره
بعد از اقرار مرد آتش‌افروز به قتل سه عضو يك خانواده در يكي از ساختمان‌هاي محله گلابدره تجريش، اعضاي خانواده مقتول براي متهم درخواست قصاص كردند.
به گزارش خبرنگار ما، متهم پرونده كه مردي 31‌ساله به نام داريوش است ساعت 12 و 30‌دقيقه روز دوشنبه، بيستم بهمن ماه بعد از قتل زن جواني به نام مينا، مادر شوهر وي –حليمه - را هم به قتل رساند. مرد تبهكار لحظاتي بعد پسر خردسال مينا- عليرضا- را هم قرباني جنايت خود كرد و بعد از به آتش كشيدن خانه محل را ترك كرد. متهم اما ساعتي بعد در حالي كه لباس نو به تن داشت براي بر هم زدن صحنه جنايت گام به محل حادثه گذاشت اما با هوشياري بازپرس حسين‌پور به دام پليس افتاد و به جنايت اقرار كرد.

 درخواست قصاص
صبح روز گذشته، اولياي‌دم سه پرونده در حالي كه باور نداشتند مرد آشنا- داريوش- مرتكب سه فقره قتل شده باشد با حضور در دادسراي امور جنايي براي او درخواست قصاص كردند.

  آنچه شوهر مينا گفت
شوهر مينا در حالي كه همسر و پسرخردسالش را در اين ماجرا از دست داده با اندوهي فراوان گفت:داريوش از دوستان صميمي‌ام بود. ما با هم ارتباط خانوادگي داشتيم و همسرم را مثل خواهرش مي‌دانست. هنوز باور ندارم اين حادثه براي خانواده من روي داده است. وي توضيح داد: روز حادثه وقتي از محل كارم با همسرم تماس گرفتم جواب نداد. نگرانش شدم و از اداره مرخصي گرفتم و به طرف خانه رفتم. در راه بودم كه داريوش تماس گرفت و گفت كه خانه مادرم ‌ آتش گرفته است. برايم جاي سؤال بود كه داريوش كه خانه‌اش در اسلامشهر است چطور از آتش‌سوزي خانه مادرم  باخبر شده است اما هرگز به او شك نكردم تا اينكه به خانه رسيدم و از ماجراي قتل مادر، همسر و كودك بي‌‌گناهم با خبر شدم. وي در پايان گفت: من آنقدر به داريوش اعتماد داشتم كه در بازجويي مأموران وقتي سؤال كردند به او مظنون هستم يا خير جوابم منفي بود. مرد داغدار ادامه داد: او دوست صميمي من بود اما رفاقت و خوبي‌هاي ما را اينگونه جواب داد و زن، فرزند و مادرم را به قتل رساند.

   شرح ماجرا از زبان مرد آتش‌افروز
متهم نيز گفت: 10 سال است كه با شوهر مينا دوست هستم به همين خاطر ما دو خانواده دوستان صميمي بوديم و رفت‌و‌آمد داشتيم اما نمي‌دانم چرا آن روز شيطان مرا فريب داد و دست به اين جنايت هولناك زدم. وي ادامه داد: روز حادثه وقتي به خانه مينا رفتم او از من پذيرايي كرد تا اينكه به خاطر مقاومتش در برابر خواسته‌ام مجبور شدم او را خفه كنم. بعد از حادثه در خانه ماندم تا نقشه‌اي طراحي كنم و بتوانم پليس را فريب دهم.
براي همين همه خانه را به هم ريختم تا پليس فكر كند انگيزه قتل مينا، سرقت بوده است. پس از اين از پنجره خانه، داخل كوچه را زير نظر گرفتم اما كوچه شلوغ بود. چندين بار هم از چشمي در راهرو را زير نظر گرفتم كه چندين زن و مرد در رفت‌و‌آمد بودند به خاطر همين ساعتي در خانه ماندم تا كوچه و ساختمان خلوت شد. بعد چاقويي از آشپزخانه برداشتم و داخل آستينم پنهان كردم تا در صورتي كه كسي به من مظنون شد با چاقو او را بزنم. لحظه‌اي كه در را باز كردم، ناگهان مادرشوهر مينا كه در واحد روبه‌رويي زندگي مي‌كرد در را باز كرد. وقتي سؤال كرد كه در خانه پسرش چكار دارم به دروغ گفتم كه همسرم ميهمان آنها است.

  پايان شوم
متهم ادامه داد: من اصلاً قصد نداشتم كسي ديگري را به قتل برسانم اما وقتي با دعوت حليمه به خانه‌اش رفتم و او به من مشكوك شد، مجبور شدم با گلدان ضربه‌اي به او بزنم و بعد با چاقويي كه داشتم او را به قتل برسانم. پس از قتل او، چند چك پول از داخل كيفش برداشتم كه متوجه شدم عليرضا- پسر مينا- از مهد‌كودك برگشته است. چاره‌اي نداشتم براي اينكه همه سرنخ‌ها را از بين ببرم، عليرضا را هم به داخل خانه كشاندم و... .
 
  خريد با پول‌هاي دزدي
پس از اين نقشه به آتش كشيدن خانه را با بريدن شلينگ گاز اجرا كردم و بعد هم به ميدان تجريش رفتم و با پول‌هاي سرقتي از حليمه لباس نو خريدم و چاقو و لباس‌هاي خوني را در سطل زباله‌اي انداختم و به محل حادثه بازگشتم تا با دستكاري صحنه جنايت ردهايي كه از من باقي‌مانده بود از بين ببرم اما با تيزهوشي بازپرس و پليس دستگير شدم. تحقيقات از متهم به دستور قاضي حسين‌پور ادامه دارد.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۱:۵۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۹
0
0
اعدام در ملع عام لطفا
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار