سخنان مقام معظم رهبري در جمع فرماندهان نيروي هوايي شايد يكي از مهمترين سخنرانيهاي ايشان درباره توافق هستهاي و ابعاد آن به خصوص در جريان ديدارهاي تيم مذاكرهكننده هستهاي با وزراي امورخارجه 5+1 در مونيخ بود.
تأكيد بر ويژگيهاي يك توافق مناسب هستهاي و يك مرحله بودن آن و همچنين برداشته شدن تحريمهاي يكجانبه عليه ايران به صورت ناگهاني جزو اصليترين محورهاي سخنان ايشان بود.
صرفنظر از برنامهاي كه براي امضاي تفاهمنامه در دو مرحله و همچنين مذاكره بر سر جزئيات بعدي به تيم ايراني پيشنهاد شد و البته فشارهايي كه نيز از سوي غرب در همين رابطه وجود داشت، سخنراني مقام معظم رهبري در ماههاي پاياني مذاكرات عملاً تمام معادلات زيادهخواهانه غرب را در هم ريخت و به ايجاد موازنهاي تازه در جريان مذاكرات انجاميد.
شايد اولين واكنش به سخنان مقام معظم رهبري را بتوان در سخنان جان كري وزير امورخارجه امريكا در حاشيه اجلاس مونيخ ديد.
وي در گفتوگوي خود با برنامه «ميت دپرس» شبكه انبيسي گفت كه مذاكرات با ايران تمديد نخواهد شد مگر اينكه چارچوب كلي توافق دقيقاً تعيين و مشخص شود. وي در اين رابطه گفت: «خوب، تنها شانسي كه ميتوان براي تمديد مذاكرات در برهه كنوني قائل بود، زماني است كه شما واقعاً رئوس كلي توافق را داشته باشيد، اما اگر نتوانيم تصميمات اساسي را كه بايد ظرف هفتههاي آينده اتخاذ شود بگيريم، عملاً فكر ميكنم تمديد غيرممكن باشد.»
وزير خارجه امريكا افزود: «فكر نميكنم كه بخواهيم در آن حالت دست به تمديد بزنيم. يا شما تصميماتي را كه ثابت ميكند برنامه هستهاي شما يك برنامه صلحآميز است اتخاذ ميكنيد يا اگر قادر به اين كار نباشيد، ميتواند به معني داستاني باشد كه هيچيك از ما نميخواهيم بشنويم.»
انفعال جان كريسخنان جان كري در حالي بوي تهديد درباره عدمامكان توافق بدون تكميل كردن چارچوبهاي آن را ميدهد كه به خوبي عجز و بيبرنامگي امريكاييها را درباره شكست مذاكرات نشان ميدهد. نكتهاي كه بارها و بارها توسط كارشناسان و صاحبنظران درباره ضرورت توافق براي امريكاييها عنوان شده است را به راحتي ميتوان در سخنان وزير امورخارجه امريكا ديد. در حقيقت اين سخن وزير امورخارجه امريكا تأكيدي بر سخنان رهبر معظم انقلاب است كه دست امريكا براي مذاكرات خالي است. البته رسانههاي غربي تلاش ميكنند كه ايران را در موضع ضعف نشان دهند و سخنان مقامات امريكايي نيز به وضوح در همين راستا است، اما سخنان مقام معظم رهبري و البته سخنان جان كري ثابت كرد كه امريكا است كه براي شكست مذاكرات هيچ برنامهاي ندارد و آنچنان از اين مسئله در هراس است كه حتي به شنيدن آن نيز فكر نميكند.
رهبري بزرگترين حامي مذاكراتنكته ديگر درباره سخنان رهبر معظم انقلاب درباره توافق دوجانبه بين ايران و غرب حمايت از يك توافق خوب بين ايران و غرب بود؛ نكتهاي كه بسياري از رسانهها و تحليلگران غربي بر آن تأكيد كردند.
خبرگزاري «رويترز» در اين زمينه مينويسد: روز گذشته آيتالله خامنهاي، رهبر ايران اعلام كرده، وي و مردم ايران با قاطعيت از مذاكرات هستهاي حمايت ميكنند. به عقيده رويترز، اين سخنان صريحترين حمايتي است كه تاكنون رهبر ايران از مذاكرات هستهاي داشته است.
خبرگزاري «ترند» نيز سخنان مقام معظم رهبري را مورد توجه قرار داده و مينويسد: آيتالله خامنهاي، حمايت خود را از دستيابي به توافق هستهاي اعلام نموده، ولي تأييد كرده عدم دستيابي به توافق، بهتر است از دست يافتن به توافقي است كه با منافع ملت ايران در تضاد باشد. بنابراين نكتهاي كه از هم اكنون واضح و غير قابلكتمان است، حمايت رهبري از جريان مذاكرات است و كسي نميتواند ايران را به سنگاندازي در جريان توافقات محكوم كند.
چرا اختلاف در جزئيات است شايد بتوان گفت مهمترين بخش از سخنان رهبر انقلاب، تبيين ويژگيهاي يك توافق خوب بود. پرهيز از دو مرحلهاي كردن مذاكرات، روشن، واضح و غيرقابلتفسير و تأويل بودن مذاكرات از ويژگيهايي بود كه رهبر انقلاب در توصيف ويژگيهاي يك توافق خوب به آن اشاره كردند.
اما آنچه كه قابلتأمل است، اظهارات محمدجواد ظريف و سيدعباس عراقچي عضو ارشد مذاكرهكننده هستهاي كشورمان بر همين شيوه ناپسنديده توافق هستهاي است. بعد از تصويب طرح جديد سناي امريكا مبني بر افزايش تحريمها عليه ايران، سيد عباس عراقچي عضو ارشد مذاكرهكننده هستهاي ايران دراينباره اظهارنظري قابل تأمل داشت. عراقچي پس از رايزني در استانبول تأكيد كرد تلاش ميكنيم تا پايان مارس حتيالامكان روي كليات، يك توافق سياسي اوليه صورت گيرد. اين اظهارنظر عراقچي در واقع به معناي آن است كه تيم ايراني در مورد توافق روي كليات تا ضربالاجل مشخص شده توسط سنا، نگراني ندارد. اين اظهارات عراقچي از آن جهت قابلتأمل بود كه جواد ظريف نيز پيش از آن اعلام كرده بود تنها درباره جزئيات برخي اختلافات ادامه دارد اگرنه بر سر «كليات» اختلافي وجود ندارد. بنابراين در چنين شرايطي اختلاف نظر بر سر كليات يك توافق منسجم و البته جزئياتي است كه به طور حتم اصليترين نقطه اختلافي بر سر هر توافقي است. تصويب طرح افزايش تحريمهاي ايران در كميته بانكداري سنا و نامه تعدادي از سناتورهاي دموكرات به اوباما، يك همافزايي ميان اين دو جريان سياسي امريكا براي فشار بر ايران در مذاكرات هستهاي است.
به عبارتي همان توافق كلي نيز يك دام است تا با اعمال فشار مضاعف بر ايران و قرار دادن يك ضربالاجل، اعمال نظرات تيم امريكايي در مفاد توافق كلي محقق شود و اين درست همانند توافق ژنو است، توافقي كه اگرچه سه گام داشت و تنها يك توافق اوليه براي رسيدن به توافق جامع بود اما در ادامه مشخص شد حفرههاي اين توافق، عملاً نظرات تيم امريكايي در جزئيات مذاكرات را مشروعيت ميبخشد.
عقب زدن شيطان جزئيات در مذاكراتشايد بتوان مهمترين جزئي را كه بر سر آن اختلاف وجود دارد، دو موضوع غنيسازي و برداشته شدن تحريمها عنوان كرد. ايران خواستار آن است كه تحريمها به طور كامل برچيده شود و اين در حالي است كه غرب بر اين نكته تأكيد ميكند كه تحريمها بايد در چارچوب يك جدول زماني برداشته شود.
اين در حالي است كه برخي از اخبار حاكي از اين مسئله است كه تفاهماتي بين ايران و غرب بر سر سانتريفيوژها صورت گرفته است و به اين ترتيب بحث تحريمها مهمترين عامل اختلافي است كه هم اكنون سد مانع توافق دوجانبه شده است و اين مسئله از سوي ديپلماتهاي ساير كشورها مورد تأكيد قرار گرفته است.
امريكا نميتواند از تحريمها به عنوان مهمترين ابزار خود در عرصه سياست خارجي دست بكشد و از سوي ديگر ايران نيز مايل نيست تحريمها را همانند يك شمشير بالاي سر خود حفظ كند.
مهمترين سؤالي كه در اين بين باقي ميماند اين است كه در ازاي نرمش طرف ايراني در مقابل غرب چه امتيازي از طرف مقابل دريافت شده است. انتظار افكار عمومي همه اين است كه دولت توانسته باشد تمامي تحريمهاي ظالمانه و غيرقانوني را كه عليه كشور اعمال شده، به طور يكپارچه بلافاصله پس از توافق نهايي لغو كند.
ايران انتظار دارد همه تحريمهاي اعمال شده عليه ايران (تحريمهاي كنگره، تحريمهاي شوراي اروپا، تحريمهاي شوراي امنيت و فرمانهاي اجرايي رئيسجمهور امريكا) لغو شود. همه اين تحريمها بايد بلافاصله پس از حصول توافق نهايي، لغو شود و تحريمها بايد لغو شوند نه تعليق به اين معنا كه بايد زيرساخت حقوقي آنها برچيده شود.
اينها هدف اصلي نظام جمهوري اسلامي ايران از مذاكره با غرب است و رهبر معظم انقلاب نيز بر آن تأكيد كردند. اما مشكل اصلي اينجا بود كه يك توافق دومرحلهاي عملاً به غرب اجازه ميداد تا ضمن كسب تمام امتيازات ممكن از طرف ايراني بحث تحريمها را به عنوان يك امتياز اساسي در مذاكرات حفظ كند. واقعيت آن است كه جايگاه تحريم در استراتژي امنيت ملي امريكا كوچكترين تغييري نكرده است. امريكاييها همچنان به تحريمها به عنوان ابزار تغيير محاسبات در ميان مدت و ابزار براندازي در بلندمدت نگاه ميكنند. اينجاست كه ميتوان فهميد رهبر معظم انقلاب اسلامي چگونه اجازه سوءاستفاده از جزئيات را به طرف امريكايي در مذاكرات ندادند.