كارلوس كرش ديروز از ايران رفت و قرار است يك ماه ديگر به تهران برگردد تا تكليفش را براي ادامه همكاري با تيمملي فوتبال ايران مشخص كند. اين در شرايطي است كه اين روزها هجمههاي برخي مربيان به كرش بدون توجه به رضايت افكارعمومي از كرش و مليپوشان ادامه دارد.
ديروز محمد مايليكهن بود كه نتوانست بيشتر از اين طاقت بياورد، سكوتش را شكست و با حمله همهجانبه به سرمربي پرتغالي، او را از زير تيغ گذراند و موافقان كرش را اجنبيپرست خواند كه دست قاجار را هم در بيگانهپرستي از پشت بستهاند. علاوه بر مايليكهن شايد برايتان جالب باشد بدانيد منتقدان اين روزهاي كرش چه كساني هستند، منتقداني كه هنوز پاي تيمملي به تهران نرسيده، كارلوس كرش و تيمملي را به شدت مورد انتقاد قرار دادند و در حملاتشان به سرمربي پرتغالي چيزي كم نگذاشتند. همه اين انتقادها در حالي بود كه همه نظرسنجيها از رضايت مردم از بازيهاي تيمملي در استراليا خبر ميداد و حتي سرسختترين مخالفان كرش يعني وزارت ورزشيها هم حذف تيمملي را به پاي داوري اشتباه بنجامين استراليايي كه پولادي را بيمورد اخراج كرد، گذاشتهاند. ديروز سجادي، معاون وزير ورزش در مصاحبهاي اشتباهات داوري را در حذف تيمملي بيتأثير ندانست.
با اين حال گروهي از مربيان و كارشناسان فوتبال ايران بدون توجه به شرايطي كه تيمملي از رقابتهاي جامملتها كنار رفت، همچنان با صحبتهاي تند و تيزشان، كرش را به مسلخ بردهاند و برخلاف جريان آب در حال شنا كردن هستند. البته شدت انتقادهاي غيرمنصفانه به كرش در حدي بود كه حسن روحاني در جلسه تجليل از مدالآوران بدون اشاره مستقيم به نام كرش، از منتقدان تيمملي انتقاد كرد: «اينكه ورزشكار يا تيم ما ببازد و حريف و رقيبش شادي كند و در داخل هم افرادي همصدا با آنها از اين باخت خوشحال شوند، اتفاق خوشايندي نيست.»
در گزارش زير گذري داشتهايم به كارنامه منتقدان كرش در سالهاي اخير و بررسي كردهايم اين منتقدان كه سرمربي پرتغالي را به مسلخ بردهاند، خودشان در حال حاضر كجاي فوتبال ايران هستند و كارنامهشان در سالهاي اخير در تيمهايي كه مربيگري كردهاند چگونه بوده است.
امير قلعهنويي
سرمربي استقلال يكي از مخالفان سرسخت مربيان خارجي در ايران است. ادبيات او درباره مربيان خارجي منحصر به فرد است. كلماتي مانند چشم آبي و اجنبي را شايد در سالهاي گذشته بارها از زبانش در مصاحبههاي مختلف شنيدهايد، اين توصيف او از مربيان خارجي است. البته شنيده ميشود كه همه انتقادها به كرش و اينكه او مخالف حضور مربيان خارجي است به اين برميگردد كه خودش دوباره به نيمكت تيمملي برسد. با وجود اين كارنامه قلعهنويي در چند سال گذشته در كشور قابلتأمل است. او هرچند بيشترين قهرماني را با تيمهاي مختلف در ليگ برتر به دست آورده است، اما در دو سال گذشته با استقلال بهرغم داشتن ستارههاي زياد موفق نشان نداده است و هماكنون هم آبيها با هدايت قلعهنويي تيم چهارم ليگ هستند. كارنامه قلعهنويي در رقابتهاي بينالمللي چه با استقلال و چه روزگاري كه سرمربي تيمملي بود نكته قابل اشارهاي ندارد، اين در حالي بود كه قلعهنويي در جامملتهاي 2007 با وجود داشتن يك تيم پر ستاره نتوانست از يكچهارم نهايي بالاتر برود.
حميد درخشان
سرمربي پرسپوليس هم از منتقدان درجه يك كرش است. او بلافاصله بعد از بازي با عراق و در حالي كه هنوز عرق بازيكنان خشك نشده بود، در مصاحبه با يكي از خبرگزاريها گفت كه كرش بايد از تيمملي اخراج شود. او گفته بود: «رفتار كرش را مربي ايراني انجام ميداد، او را ميكشتند!» يا در جايي ديگر ادعا كرده بود كه« در ايران مربيان بهتري از كرش داريم!» انتقادهاي درخشان در حالي است كه اين مربي در كارنامه مربيگرياش موفقيت قابلتوجهي ندارد. صحبتهاي كرش درباره كارنامه او به خوبي نشان ميدهد كه درخشان كجاي فوتبال ايران است: «وي به عنوان مربي تيم زير 17 سال ايران بهترين عملكردش جايي بود كه به دليل استفاده از بازيكنان صغر سني چند سال محروم شد. او تاكنون با پنج تيم مختلف به ليگ دو سقوط كرده است. او سرمربي پيكان، شهرداري تبريز و شاهين بوشهر بود كه هر سه را به ليگ پايينتر فرستاد.» نتايج او با پرسپوليس هم گوياي همه چيز است و او در 11 بازي كه هدايت پرسپوليس را برعهده داشته اين تيم پنج شكست، دو مساوي و چهار برد داشته، نتايجي كه نشان از ناكامي او دارد.
محمد مايليكهن
ضلع سوم منتقدان كرش محمد مايليكهن است. او ديروز در مصاحبهاي مفصل با يكي از خبرگزاريها به شدت به كرش تاخت و عنوان كرد كه قصد داشته در يك بيانيه درباره عملكرد تيمملي و كرش اظهارنظر كند. او ديروز با عنوان اينكه كه كرش موفقيتي براي فوتبال ايران نداشته عنوان كرده است كه «موافقان اين مربي پرتغالي در بيگانهپرستي دست قاجار را از پشت بستهاند» و البته در بخش ديگري از مصاحبهاش با دفاع از درخشان با مذمت صحبتهاي سرمربي پرتغالي درباره درخشان كه گفته بود او را به عنوان مربي قبول ندارد، گفته است «بهتر است با اين همه تحقير، ما از ايران برويم!» سينه سپر كردن حاجيمايلي برابر كرش در شرايطي است كه آخرين موفقيت او به عنوان مربي به 19 سال پيش و جامملتهاي 96 برميگردد. مايليكهن در 19 سال اخير هرچند در تيمهاي مختلفي مربيگري كرده است، اما هيچگونه موفقيت قابلتوجهي را به دست نياورده و در اكثر تيمها يك ناكام مطلق بوده است. اين در شرايطي است كه برخلاف كارنامه ضعيف روي نيمكت، مايليكهن نقش اول خيلي از حاشيههاي فوتبال ايران در سالهاي گذشته بوده و حتي پايش به زندان هم باز شد. همه اينها سبب شده تا خيليها بگويند اگر مايليكهن انرژي كه براي حاشيهها ميگذاشت، براي تيمهايي كه مربيگري ميكرد ميگذاشت، شايد به موفقيتي ميرسيد. سقوط به دسته پايينتر با تيمهاي شهرداري تبريز، سايپا، فولاد و گهر درود، اخراج از سايپا و صباي قم كارنامه اين مربي در سالهاي اخير بوده است.