از منطقه غرب و سر پل ذهاب به جنوب اعزام شدم كه همانجا جانباز شدم. تركش و گلوله به سر و بدنم اصابت كرد و هنوز در سرم تركش هست و جانباز 70درصد هستم. فقط يك سال روي تخت بيمارستان در كما بودم. حالا هر سال كه از جانبازيام ميگذرد و پا به سن ميگذارم وضعيت جسمانيام بدتر ميشود.
تمام وجودم هميشه پر از درد است. اگر قرصهايم را بخورم حالم كمي بهتر ميشود و همين كه اثر قرصها از بين ميرود دوباره دردها شروع ميشود. گاهي اوقات حالم خيلي بد شده و فشار درد طاقتفرسا ميشود. چون در سرم گلوله مانده به سرم هم فشار زيادي ميآيد. سرم داغ ميشود و ميخواهد آتش بگيرد. از خانه هم نميتوانم بيرون بروم و نور نبايد به چشمهايم بخورد. در خانه هم بايد لامپها و چراغها خاموش باشد و كمترين نوري نبايد به چشمهايم بخورد. بايد در تاريكي، خاموشي و سكوت باشم و محيطهاي شلوغ حالم را بد ميكند. نميدانم دارو و آمپولي وجود دارد تا ديگر درد نكشم و درد را از تنم از بين ببرد. زماني هم كه به دكتر ميروم، تا چند روز دردها كم ميشود و دوباره پس از چند روز تمام درد كشيدنها شروع ميشود.
در تمام اين چند سالي كه جانباز بودهام هيچكس نيامده ببيند كه اصلاً مردهام يا زنده. 30 سال است كه جانبازم و در طول اين سالها بيشتر از 100 ميليون تومان هزينه درمانم شده و تمام آنها را با هزينه شخصي خودم پرداخت كردهام. هيچ نهاد و سازماني براي كمك پيشقدم نشده تا گوشهاي از كار را بگيرد. نه كسي آمد تا بگويد حاجحسين كيست و انگار نه انگار كه جانباز 70درصدي هم وجود دارد.
بنياد شهيد هم تا به حال هيچ كاري برايم انجام نداده و اصلاً پيگير مشكلم نبوده است. مسائل درماني را خودمان پيگيري ميكنيم و هيچ سازمان و نهادي كمك نميكند. بنياد اصلاً مشكلاتم را پيگيري نميكند و چندينبار اعضاي خانواده رفتهاند و اصلاً پيگيري نميكنند. براي سهولت در رفت و آمد از بنياد شهيد تقاضاي ويلچر برقي كرديم و وقتي خانواده به بنياد شهيد رجوع ميكنند از آنها مدارك پزشكيام و تأييديه پزشك را خواسته بودند تا بعداً بررسي كنند كه آيا ويلچر بدهند يا ندهند. هنوز كه هنوز است هيچ خبري از ويلچر نشده است و هيچ چيزي به من تعلق نگرفته است.
آيا پروسه دادن يك ويلچر به جانبازي 70درصد بايد آنقدر پيچيده و عجيب و غريب باشد و خانواده جانباز براي درخواست يك ويلچر بايد بين خانه و بنياد شهيد در رفتوآمد باشند و در آخر هم قيد خواستهشان را بزنند؟ دردناكتر از دردهاي هميشهام، فراموش كردن رزمنده ديروز و جانباز 70درصد امروز است.