تأمين مالي دولت به ازاي 4.1 ميليارد دلار نفتي كه فروخته شده بالغ بر يكصد هزار ميليارد ريال پايه پولي و 500 هزار ميليارد ريال نقدينگي را افزايش داده است، از سوي ديگر وقتي بانك مركزي ناگزير است در ازاي ارز فروخته يا وصول نشده به دولت ريال بدهد، به معناي تشديد سلطه دولت بر اين بانك است.
سيد شمسالدين حسيني وزيرسابق اقتصاد در گفتوگو با فارس، به تبعات اقتصادي برداشت 4.1 ميليارد دلاري از صندوق توسعه ملي و بنا بر ادعاي دولتيها بانك مركزي را بر متغيرهاي اقتصادي اشاره كرد وگفت: چنانكه چاپ اسكناس ما به ازاي ارزهاي وصول نشده يا داراييهاي ارزي بلوكه شده ادامه يابد بايد در سالهاي آينده نيز منتظر رشد پايه پولي و نقدينگي بود، آن هم رشدي كه بازگشتناپذير است.
حسيني گفت: استقراض دولت از بانك مركزي طبق قانون ممنوع بوده و هست. اين حكم در قانون برنامه سوم توسعه گنجانده شد و از آن زمان به بعد رشد نقدينگي بيشتر تحت تأثير اجزاي ديگر مثل افزايش اضافه برداشت بانكها از بانك مركزي يا خالص بدهي بانكها به بانك مركزي يا افزايش خالص داراييهاي خارجي بانك مركزي قرارگرفت.
حسيني درپاسخ به اينكه مگر طرحي مثل مسكن مهر سبب بالا رفتن بدهي دولت به بانك مركزي نشد، گفت: خير! وام مسكن مهر به مردم، آن هم براي ساخت مسكن اعطا شد. ريالي به خزانه دولت نيامد، منتها چون بخش قابل توجه آن از محل خط اعتباري بانك مركزي به بانكها و به طور مشخص به بانك مسكن داده شد، سبب افزايش خالص بدهي بانك مسكن به بانك مركزي شد.
وزير سابق اقتصاد گفت: درست است كه خط اعتباري بانك مركزي براي مسكن مهر قطع شده، ولي مشكل اضافه برداشت بانكها از بانك مركزي همچنان ادامه دارد يعني مسير يا محل مصرف اعتبار تغيير كرده ولي اضافه برداشت وجود دارد.
وي با بيان اينكه قبلاً بانك مركزي به صورت مديريتشده براي اجراي پروژههاي مسكن مهر به بانك مسكن خط اعتباري ميداد، ادامه داد: ولي حالا ديگر بانكها به مشتريان خود وام ميدهند يا نميتوانند وامها را به موقع وصول كنند و لذا با كسري منابع مواجه ميشوند و از بانك مركزي وام ميگيرند كه نتيجه آن قرمزشدن حساب آنها نزد بانك مركزي يا همان اضافه برداشت ميشود. در اخبار هم كه ملاحظه كنيد ميبينيد دغدغه بانك مركزي، كنترل اين جزء پايه پولي است، البته سال گذشته خالص داراييهاي خارجي بانك مركزي يا NFA رشد بيرويهاي داشت كه مزيد بر علت رشد پايه پولي شد.
حسيني افزود: سال گذشته نقدينگي حدود 30 درصد رشد كرد كه عامل اصلي آن بالا رفتن پايه پولي بود، يعني بالاي 18درصد از حدود 30 درصد رشد نقدينگي به بالا رفتن پايه پولي برميگردد. همه اجزاي پايه پولي رشد كردهاند ولي رشد 118درصدي جزء خالص داراييهاي خارجي بانك مركزي افراطي بود.
وي تأكيد كرد: بانك مركزي صاحب ارزهاي نفتي ميشود ولي ارزهايي كه نميتواند به تجار بفروشد، پس خالص داراييهاي خارجياش بالا ميرود و در مقابل ريال به دولت ميدهد و اين سبب ميشود پايه پولي و نقدينگي به عنوان عامل اصلي تورم در ماههاي اخير رشد كند.
وي گفت: در رابطه با برداشت 1/4ميليارد دلار از صندوق توسعه ملي تنها به جنبههاي قانوني و حقوقي اين موضوع توجه شده در شرايطي كه اين اقدام آثار مخربتر اقتصادي در پي دارد.
وي تصريح كرد: ميخواهم تأكيد كنم كه سند اصلاحي زده شده باشد يا نه، به لحاظ آثار اقتصادي هيچ فرقي نميكند. مهم اين است كه بانك مركزي براي تأمين خزانه دولت به ازاي 1/4 ميليارد دلار نفتي كه فروخته شده و به هر دليلي چون تحريم، اين پول توسط شركت واسط يا خريدار اماراتي پرداخت نشده، بالغ بر
يكصدهزار ميليارد ريال پايه پولي و بالغ بر 500 هزار ميليارد ريال نقدينگي را افزايش داده است. تقليل اين امر به يك اشتباه حسابداري، اثر بيانضباطي پولي به خاطر تشديد سلطه مالي دولت بر بانك مركزي را منتفي نميكند.
وي گفت: به طور مثال هنگامي كه بانك مركزي به بانك مسكن خط اعتباري ميدهد و بانك مسكن آن را به مردم بابت مسكن مهر وام ميدهد، اين پول در اختيار سازنده مسكن قرار ميگيرد. سازندگان مسكن، پيمانكاران غيردولتي هستند، لذا اگرچه نقدينگي اضافه شده است ولي توجه شود كه اين روش اثر تزاحم با بخش خصوصي ندارد. وقتي دولت براي تأمين كسري بودجه خودش، بانك مركزي را مجبور ميكند به ازاي ارزهاي نفتي وصول نشده يا در بازار ارز فروش نرفته، ريال چاپ كند و به خزانه بريزد، اين رفتار اثر مزاحم هم دارد.
وي گفت: وقتي بانك مركزي بابت مسكن مهر خط اعتباري و وام ميدهد، اين منابع به خزانه بانك مركزي برميگردند، كما اينكه طبق صحبتهاي مديران بانك مسكن، اقساط مسكن مهر توسط اين بانك وصول ميشود. فكر ميكنم حجم اقساط سررسيد شده يا برگشتي مربوط به اعتبارات طرح مسكن مهر، از مرز ماهانه 300 ميليارد تومان هم فراتر رفته باشد. ايجاد خط اعتبار، اثر افزايش بر پايه پولي دارد ولي بازگشت آن اثر كاهنده دارد كه اكنون شاهد آن هستيم، ولي آنچه در خصوص 1/4 ميليارد دلار اتفاق افتاد، رشد پايه پولي است كه برگشتناپذير است، به همين دليل است كه ميگويم به اثر اقتصادي اين عمل كمتر توجه شد.