در ميان كشورهاي جهان كمتر كشوري را همچون ايران پس از انقلاب اسلامي ميتوان يافت كه اينگونه آماج تهديدهاي مختلف نظامي و امنيتي و تحريمهاي اقتصادي و سياسي و جنگ رواني قرار گرفته باشد، اما در عين حال توانسته باشد مسير حركت انقلاب را سرافرازانه و از ميان اين بحرانها، با افتخار به پيشببرد.
طي اين 36سال مردم ايران در عين تحمل فلجكنندهترين تحريم اقتصادي، گستردهترين و پيچيدهترين شكل تروريسم و هشت سال جنگ كه بيش از 42 كشور از هر دو قدرت غالب جهان در پشت سر رژيم متجاوز بودند، توانست در برابر عمليات و جنگ رواني گسترده دستگاههاي تبليغاتي آنها نيز بايستند.
در اين مسير نيز هدف آنها تحريف واقعيتهاي انقلاب، تخريب شخصيتهاي اصلي آن و ايجاد يأس و نااميدي در مردم و به ويژه نسل جوان در ادامه حركت انقلاب بود. از منظر طراحان جنگ نرم، خدشه بر باورها و اعتماد مردم و تضعيف مباني ديني و ارزشي آنها ميتوانست و ميتواند انقلاب را در ميانه راه منحرف و بيياور سازد و شكست آنها در عرصه براندازي مستقيم از بيرون يا درون را از طريق استحاله ياران و گفتمان انقلاب جبران كنند.
در اين زمينه تمركز ماهوارهها و شبكههاي اجتماعي و مجازي آنان شايد بينظيرترين هجمه فرهنگي را بر انقلاب اسلامي متمركز ساخته كه البته نميتوان تأثير آن را در گسترش مفاسد و ناهنجاريهاي اجتماعي و اخلاقي و تغيير زيست زندگي ايران اسلامي ناديده انگاشت، اما در اين عرصه نيز دشمنان به رغم بهرهگيري از تمام ظرفيتها، خود را موفق نميبينند. رمز ناكامي دشمن را بايد در چند شاخصه و مؤلفه اساسي انقلاب جستوجو كرد:
1- ابتناء حركت انقلاب اسلامي ايران به دين مبين اسلام، آن را از همه حركتهاي معاصر متمايز ساخته است. امام (ره) با آغاز حركت انقلاب اسلامي از خرداد 1342 و مبارزه با نظام دست نشانده پهلوي و استكبار جهاني، بر مبناي شريعت نبوي، زمينه احياي آن را در دوران معاصر فراهم ساخت. تأثير اين حركت نه تنها گسترش اقبال جهاني به سمت اسلام را فراهم كرد، بلكه اقبال به سمت تفكر و نظام ديني را نيز در ميان معتقدان به ديگر اديان الهي موجب شد. دعوت و تمسك به قرآن و سيره نبوي (ص) و ائمه (ع)، در كنار اجتهاد فقها، همواره پويايي حركت انقلاب اسلامي را در آن مسير الهي خود حفظ كرد و بنبست در آن معني ندارد.
2- طرح حكومت اسلامي بر پايه ولايت فقيه و مبتني بر تعاليم ناب اسلام، زمينهساز هدايت كشور توسط فقيهي جامعالشرايط بوده و هست. وجود اين شاخصه منحصر به فرد سبب شده است كه نظام اسلامي چه در دوره حضرت امام (ره) و چه در دوران مقام معظم رهبري از مسير خود انحراف نداشته و به رغم توطئهها و تهديدات بيروني و داخلي، اقتدار و سلامت و پويايي آن حفظ شود. مقايسه تطبيقي نظام اسلامي با ديگر حركتهاي بيداري اسلامي كه در سالهاي اخير در منطقه به وقوع پيوسته و متأسفانه دچار انحراف يا حتي شكست شده است، اهميت اين جايگاه در نظام جمهوري اسلامي را بيش از پيش آشكار ميكند. در نقطه مقابل آن تجميع تهديدات و القائات دشمنان بيروني و داخلي عليه اين جايگاه، نشاندهنده عمق نگراني آنها از تأثير آن در حفظ سلامت و پويايي انقلاب و شكست راهبردهاي آنها عليه نظام جمهوري اسلامي است.
3- بار اصلي هر حركت انقلابي، چه در دوران شكلگيري و پيروزي و چه در مراحل تثبيت و تحكيم آن بر دوش رهرواني است كه به آن مسير باور داشته و در صورت لزوم با ايثارگري و از خودگذشتگي، از آرمانها در برابر فشارها و تهديدات با بصيرت و روشنبيني دفاع كنند. توفيق نظام اسلامي اين بوده كه همواره از اين عنايات الهي برخوردار بوده و هست.
در كنار دهها هزار شهيدي كه ملت ايران در طول دوران پيروزي و پس از آن در طول دوران جنگ تقديم كرده است، خون شهداي اخير كه اين روزها در دفاع از كيان امت اسلامي بر زمين ريخته ميشود، اين بار نه تضمين كننده حركت انقلاب در داخل بلكه زمينهساز پيروزي حركت جهاني اسلام است.
4- تمركز دشمنان بر جريان موازي براي شكست الگوي انقلاب اسلامي پس از آن اتفاق افتاد كه آنها از شكست انقلاب با براندازي سخت و جنگ نرم و تهاجم فرهنگي نااميد شدند. سرمايهگذاري نظام سلطه به رهبري امريكا براي دامن زدن به جنگهاي فرقهاي و خلق پديدههايي همچون القاعده و داعش اگرچه در مقطعي در انحراف مسير حركت اسلامي موفق بوده، اما بطلان آن حركت سبب شد كه نظام سلطه براي مديريت و مهار آن هزينههاي انساني و مادي بيشتري را نسبت به هزينه مقابله با ايران اسلامي تحمل كند كه روند تحولات عراق، افغانستان، سوريه و... مصداق روشني از آن است، اما اين حركت به رغم هزينههايي كه بر نظام اسلامي هم تحميل كرد، با مديريت هوشمندانه رهبري معظم انقلاب اكنون به بستري براي تجلي بيشتر اسلام ناب و واگرايي نسبت به جريانهاي تكفيري و افراطي در منطقه و جهان تبديل شده است. تقويت عقبههاي راهبردي نظام اسلامي و انتقال حوزه تعارض با نظام به صدها كيلومتر دورتر از مرزهاي ايران اسلامي، گواهي بر توفيق ايران در مواجهه با اين پديده است.
تغيير نگاه غربيها نسبت به ايرانيان به رغم چندين سال ايرانهراسي و تغيير نگاه ديگر مسلمانان به ايران اسلامي به رغم چندين سال شيعههراسي، محصول اين روند است، به گونهاي كه اكنون بسياري از كشورهايي كه اقليت مسلمان در آنجا زندگي ميكنند، به دليل نگراني از رشد تفكرات تكفيري در ميان آنان، به ايران اسلامي براي تبليغ اسلام ناب متوسل شدهاند.
5- اثبات قابليت و كارآمدي نظام اسلامي به رغم تحريمهاي همهجانبه علمي، صنعتي و دفاعي، مؤلفه ديگري است كه ماندگاري انقلاب را تضمين كرده و ميكند. مقاومت در برابر بينظيرترين تحريمهاي اقتصادي و علمي، در عين حفظ پويايي علمي و دست يافتن به نصابهاي مهم علمي، پيشرفتهاي كمنظير در عرصه فناوريهاي صلحآميز هستهاي و موشكي، در شرايطي است كه ايران در اوج تحريمها به سر ميبرد. در اين روند مقايسه وضعيت ايران با ديگر كشورها نظير كره جنوبي، مالزي و اندونزي قياس معالفارق است، چرا كه پيشرفتهاي آنها محصول انتقال سرمايه و تكنولوژي غرب در عين حمايتهاي سياسي و... است كه در اين مسير ايران نه تنها از حمايتي برخوردار نبود بلكه در نقطه مقابل تحت شديدترين تحريمها قرار داشت و دارد.
6- اقتدار دفاعي و امنيتي ايران كه مبتني بر نيروهاي مصمم و ايثارگر، تجربه هشت سال دفاع مقدس، صنايع دفاعي و نوآوريهاي علمي و صنعتي تبلور يافته، سبب شده است ايران اسلامي به حدي از توان بازدارندگي دست يابد كه حتي كشورهاي داراي بمب اتمي نيز فاقد آن هستند. اين امر در عين اثبات كارآمدي نظام اسلامي و رفع تهديدات احتمالي، فرصت مناسبي را براي ايران به عنوان يك قدرت برتر در عرصه تعاملات استراتژيك ايجاد كرده است.
قدرشناسي از اين ظرفيتها و ابتناء به آن و به ويژه ظرفيتهاي درونزاي اقتصادي در شرايط كنوني، فرصت مناسبي براي دولتمردان و دستگاه ديپلماسي كشور ايجاد كرده تا با خنثيسازي بازي فرسايشي طرف غربي، فرصتهاي برتر ايران را در اين روندها تحكيم بخشند.