کد خبر: 700459
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۲
گفت و گو با محمد جواد حبیبی کارگردان تئاتر " چرکنویس برای نمایش 2"
انتخاب یک نمایش نامه بر اساس دغدغه های شخصی، نیاز روز جامعه و همچنین تجربه شناخت مخاطب اتفاق می افتد.

در کمتر از یک دهه اخیر استقبال از هنرهای نمایشی در میان طیف های مختلف جامعه روند رو به رشدی داشته است. امروزه دیگر تئاتر، هنری مختص به هنر جویان کارگاه های بازیگری و دانشجویان ادبیات نمایشی نیست. گذشته از قدمت و اصالتی که ریشه در هنر نمایش دارد، در جوامع جوان و رو به رشدی همچون کشور ما مجموعه عواملی سبب شده اند تا تماشاخانه های شهر جانی دوباره بگیرند.

از جمله این عوامل می توان به رکود تولیدات سینمایی در چند سال اخیر اشاره کرد. سینما در قیاس با تئاتر، زیر بنایی صنعتی دارد که برای به ثمر رسیدن و عرضه به مخاطب نیازمند حمایت دولت است. بالطبع چنانچه رویکرد سیاست های فرهنگی و هنری دولت و اختصاص بودجه به این بخش در مغایرت با سطح سلیقه و اهداف سینماگران و سرمایه گزاران بخش خصوصی قرار بگیرد به رکود تولیدات سینمایی می انجامد و به مرور زمان ، سر خوردگی علاقه مندان حرفه ای سینما را به دنبال خواهد داشت که به دلیل محرومیت از تماشای آثاری که بازتاب دهنده ی روال زندگی معاصر آنان باشد از سینما فاصله می گیرند.از سوی دیگر زندگی در عصر ارتباطات و جایگزین شدن سینمای خانگی به هر خانواده امکان دسترسی سریع و آسان به آرشیوی از برترین آثار صوتی و تصویری از اقصی نقاط جهان را می بخشد که در آشفته بازار تهیه و تولید فیلم های سینمایی ، این اتفاق فرصت مغتنمی برای اهالی تئاتر محسوب می شود.

یک گروه تئاتر صاحب ذوق در چنین شرایطی با استفاده از نمایش نامه ای قدرتمند و جذاب بی شک این فرصت را خواهد داشت تا خوش بدرخشد.

اما آیا برای خیل عظیمی از علاقه مندان این رشته، اجرای نمایش نامه ای قدرتمند و جذاب کار ساده ای است؟ و اصولا نمایشی که در آن تماشاچی درگیر فرم و محتوا شود را در چه نمایش نامه هایی باید جست و جو کرد؟

در زمانی که با رونق گرفتن تماشاخانه های شهر، داستان های شکسپیر، چخوف، داستایوفسکی، آرتور میلر، اوژن یونسکو، برشت و بکت همواره به شیوه های متعدد بازسازی و اجرا شده اند، چگونه می توان به ترفند جدیدی برای جذب مخاطب رسید؟

در این باره با محمد جواد جواد حبیبی، کارگردان نمایش " چرکنویس برای نمایش 2" نوشته ساموئل بکت، که تا 21 بهمن 93 در تماشاخانه استاد فنی زاده در حال اجراست، به گفت و گو نشسته ایم :


در یک ماراتن نفسگیر قرار داریم


چه مدت زمانی است که در حوزه تئاتر مشغول به فعالیت هستید و اولین اجرای شما چه نمایشی بوده است؟

از سال 86 با تأسیس گروه تئاتر رائد نمایش های مختلفی را به روی صحنه برده ام که در برخی از آنها در کنار کارگردانی، بازی هم کرده ام، "خواستگاری" نوشته ی چخوف، اولین اجرای گروه من بوده است که من به عنوان کارگردان و بازیگر در آن پروژه حضور داشتم. اما بزرگترین تجربه بازیگری من مربوط به نمایش "عقل دهم" در تماشاخانه ایرانشهر می شود که البته این نمایش پروژه گروه رائد نبود و من برای بازی در چند نقش آن دعوت شده بودم.

به چه دلیل نمایش نامه ای از بکت را برای اجرا انتخاب کرده اید؟

در مرداد و شهریور امسال متنی از امانوئل اشمیت به نام "نوای اسرار آمیز" را در تماشاخانه ی استاد مشایخی به روی صحنه بردم که با استقبال خوبی رو به رو شد. بعد از آن متن چرکنویس برای نمایش 2

نظرم را جلب کرد. پس از چندین بار بازخوانی متن به نظرم رسید نوشته بکت به دلیل عمق نگاهی که به مفهوم بشریت دارد، هر چند تلخ و بدبینانه است، اما در قالب زمان و مکان نمی گنجد و اساسا این دست نمایش نامه ها مورد علاقه ی من هستند. بنابراین متقاعد شدم که بعد از اشمیت، بکت انتخاب شایسته ای است.

داستانی که اشمیت در" نوای اسرار آمیز " به آن پرداخته، پی بردن به حقیقت دلباختگی است که از عمق احساسات بشری پرده بر می دارد. اما بکت از تلاش ناکام بشر برای رسیدن به امیدواری ها می نویسد. غوطه ورشدن در تاریکی عمیقی که هر روزنه ی امیدی را به پوچی می رساند. این گذار از اشمیت به بکت چگونه اتفاق افتاد؟

انتخاب یک نمایش نامه بر اساس دغدغه های شخصی، نیاز روز جامعه و همچنین تجربه شناخت مخاطب اتفاق می افتد. حرف کلی بکت در نوشته هایش انفکاک ساحت کائنات از ساحت انسان ها است که به اعتقاد من دلیل واضحی است برای هر آنچه که بشر امروز را در چالش سقوط از مراتب انسانی گرفتار کرده است.

به تصویر کشیدن این انسان سرگشته در دایره ای تسلسل، که این تسلسل بخشی از مفهوم ابزورد هم هست، در مقام معنا و مفهوم، خیلی از انسان دنیای اشمیت فاصله ندارد، تفاوت در نوع نگاه و رسیدن یا نرسیدن به نتیجه است. البته منظورم این نیست که بکت و اشمیت شبیه هم هستند، نه اینطور نیست، چون اشمیت به هیچ وجه ابزورد نیست، مقصودم انسان، به معنای انسان هست که اشمیت آنگونه نگاهش می کند و بکت گونه ای دیگر. علت این گذار این بود.

در به تصویر کشیدن فضای نمایش "چرک نویس" به متن بکت وفادار بوده اید ؟

در متن "چرکنویس" دست نبرده ام، اما با اضافه کردن یک سری المان های اجرایی و چند صحنه و شخصیت هایی که در متن نیستند اما در روح اثر به عنوان مفاهیمی تأثیرگذار جا دارند ، سعی ام بر این بوده است که مسیر ادراک تماشاچی را هموار تر کنم. این شیوه اجرایی را به نوع دیگری در نوای اسرار آمیز به کار گرفتم و معتقدم این کار باعث می شود تماشاچی بهتر و راحت تر فضای خشک و تلخ چنین متن هایی را هضم کند. چه در نوای اسرار آمیز و چه در چرکنویس در واقع من حرف نویسنده را با زبان و بیان خودم گفته ام.

این شیوه اجرایی که شما برای فضا سازی نوشته برنده جایزه نوبل ادبیات لحاظ کرده اید با توجه به توضیحی که در مورد اضافه کردن صحنه و شخصیت هایی به نمایش دادید، آیا مورد انتقاد "بکت بین " های حرفه ای قرار نخواهد گرفت؟

تلاش من در اجرای متن "چرک نویس" بر این قاعده استوار بوده است که مفاهیم موجود در متن و انگاره های ذهنی و اعتقادی و حتی نمایشی بکت، در همان چهارچوبی که او ترسیم کرده، حفظ شود. شیوه ای که در فرم اجرای این نمایش به کار برده ام از قبیل صحنه و دکور، موسیقی، لباس، نور و جنس بازی ها، همه در راستای ایجاد اتمسفری بوده که مخاطب آن را ابتدا درک و بعد با آن ارتباط بر قرار کرده و از همه مهمتر از آن لذت ببرد. حالا ممکن است این مخاطب بکت بین حرفه ای باشد، ممکن است نباشد. و من تلاشم برای لذت بردن هر دو قشر تماشاچی بوده است.

به همین دلیل همین جمله ای در پوستر نوشته شده است "برداشتی آزاد از ...." در صورتی که در متن کوچکترین دخل و تصرفی نشده است.

بازیگرانی که برای این نمایش با شما همکاری می کنند، بازیگران تجربی محسوب می شوند، به این معنی که بعضی از آنها سابقه بلند مدتی درین عرصه ندارند.

چرا همکاری با تیمی از بازیگران حرفه ای را انتخاب نکرده اید؟

بر پایه تجربه ای که در این سالها کسب کرده ام و افق بلند مدتی که برای گروه تئاتر رائد متصورم، معتقدم فرصت دادن به علاقه مندان تئاتر با گرایش ها و سلیقه های مختلف هنری، ضمن کشف استعدادهای نو ظهور، پس از گذشت مدتی، تیمی را گرد هم می آورد که در آراء و افکار و همچنین سلیقه ی یکدیگر سهیم و هم سو هستند. طبیعتا هر چقدر این گروه از نظر تعداد رشد کند، اتحادی منسجم تر و آثاری قوی تر تولید خواهد شد و هر فرد برای گروه و کار کردن در گروه ارزش و احترامی ویژه قائل خواهد بود، چرا که در همین گروه رشد کرده و آموزش دیده است.

با توجه به افزایش چشمگیر گروه های تئاتر، چه عواملی در جذب مخاطب هنرهای نمایشی در این ماراتن نفس گیر ضروری به نظر می رسد؟

همانطور که اشاره کردید واقعا ما در یک ماراتن نفس گیر هستیم. به نظرم رعایت 2 نکته ، یا 2 عامل کلیدی باعث ثبت یک نمایش در ذهن تماشاچی می شود. اول اینکه اثر بتواند به واسطه حرفی که می زند، پیامی که دارد، ذهن و فکر تماشاچی را درگیر کند ، و دیگر اینکه با جلوه های دیداری و شنیداری او را مجذوب خود کند تا تماشاچی از دیدن تئاتر به اوج لذت برسد. به کار گیری دقیق و خلاقانه ی این دو عامل یک اثر نمایشی را به کمال می رساند.

پس از پایان اجرای "چرکنویس برای نمایش 2" پروژه ی دیگری را در دستور کار دارید؟

2 متن توسط تیم نویسندگان رائد در حال نگارش است همچنین متنی که خیلی به آن علاقه دارم و

نوشته خودم هست آماده شده که بعد از این پروژه به یاری خدا پیش تولید آن را آغاز خواهم کرد .

احتمالا در حین پیش تولید متن جدیدم بار دیگر طنزسیاسی – اجتماعی"خر قلندر" رو که مهرماه سال جاری اجرا شد به روی صحنه خواهم برد.

تهیه و تنظیم

لادن خاقانی


نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار