با روي كار آمدن دولت يازدهم « توسعه روابط با كشورهاي اروپايي» يكي از اولويتهاي دستگاه ديپلماسي كشور قرار گرفت كه بر همين اساس رفت وآمد هيئتهاي ديپلماتيك كشورهاي غربي به تهران افزايش يافت تا آنجايي كه طي 17ماه شاهد بيش از چندين سفر تيمهاي اروپايي به كشورمان بودهايم.
بدون تريد توسعه آگاهانه و عقلايي روابط بينالمللي يك كشور با ساير كشورها ميتواند حاوي دستاوردهاي فراوان داخلي و بينالمللي باشد اما چنانچه بدون در نظر گرفتن همه جوانب لازم و هوشمندانه باشد نه تنها دستاوردي براي كشور مرجع به همراه نخواهد داشت بلكه قطعاً هزينههاي فراواني را هم به دنبال خواهد داشت. شايد حاكميت اين روزهاي دستگاه سياست خارجه با حالت دوم – كه همان نگاه احساسي و بدون در نظر گرفتن جوانب كار- چندان بيارتباط نباشد، آنگونه كه به نظر ميرسد در طول ماههاي اخير مسئولان سياست خارجه كشور در دولت يازدهم تنها به ارتقاي كميت سفرهاي صورت گرفته به تهران اهميت داده و اين مهم را آنچنان مورد عنايت قرار نداده كه شخصيتها و هيئتهاي ديپلماتيك غربي بايد چه نكاتي را رعايت كرده يا بر اساس چه مباني و اصولي در داخل و خارج ايران رفتار كرده يا اعلام موضع نمايند. كماهميت بودن مسئولان ذيربط نسبت به اصول و مباني سياست خارجه كشورمان به مرور افكار عمومي را نگران كرده تا جايي كه اعتراضات مردمي از اين رويه شكل همگونتر و گستردهتري به خود ميگيرد. در طول همين ايام بارها شاهد بودهايم كه تيمهاي اروپايي با حضور در تهران سخناني را بر زبان آورده يا رفتاري را از خود نشان داده كه نه تنها بوي تحقير و توهين از آن استشمام ميشده بلكه زمينه فعاليتهاي سازمانهاي بينالمللي عليه جمهوري اسلامي ايران هم فراهم شده است. با مرور مختصر برخي اتفاقات صورت گرفته توسط شخصيتها يا هيئتهاي پارلماني غربي كه به تهران سفر كردهاند، روند رو به رشد رفتارهاي توهينآميز و مداخلهجويانه مقامات غربي را به وضوح ميتوان مشاهده كرد.
ديدار هيئت اروپايي با نسرين ستوده و جعفر پناهيدر يكي از اقدامات قابلتأمل تيمهاي ديپلماتيكي كه به تهران سفر كردند هيئت اروپايي در تهران و در سفارت يونان با دو تن از فعالان فتنه 88 ديدار كردند آن هم در شرايطي كه جماعت تجديدنظرطلب تلاش داشت كه با عمليات رسانهاي اهدافي نظير « تطهير چهره فتنهگر سال88 و مشروعيت دادن به آنها »، « آزادي رهبران كودتاي سال88 » و «تلاش براي زنده كردن گفتمان آشوب و اغتشاش در سطوح مختلف اجتماع » را دنبال كنند.
اين حركت به ظاهر ديپلماتيك كه مهمترين هدف آن «پروژه فشار حقوقبشري به ايران با محوريت ستوده و پناهي» گفته شد در مقطع زماني صورت گرفت كه به گفته بسياري از مقامات سياسي غربي پس از پرونده هستهاي ايران، پرونده نقض حقوق بشر از سوي ايرانيان، در دستور كار سازمانهاي بينالملل قرار گرفت.
بي ادبي به هاشمي رفسنجانيدر حالي افكار عمومي منتظر پاسخ موجه و منطقي وزارت امور خارجه و حتي هيئت دعوتكننده مجلس شوراي اسلامي نسبت به اقدام توهينآميز اروپايي بودند كه اعضاي اين تيم ديپلماتيك در رفتاري مشابه نسبت به يكي از شخصيتهاي مطرح انقلاب رفتار هتاكانهاي را صورت دادند. در جريان ديدار اين هيئت با رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، زماني كه آقاي هاشمي به اتاق محل ديدار اعضاي اين گروه اروپايي ميآيد، برخي از افراد با بياعتنايي كامل نسبت به حضور ايشان از جاي خود بلند نشده و تنها به يك احوالپرسي سرد بسنده ميكنند. البته آنچه از عكسها به نظر ميآمد، مشابه همين رفتار بيادبانه هم درباره آقاي ظريف تكرار شد. نگاهي به آنچه در سفر اخير تيم پارلماني اروپا به ايران گذشت و بياحترامي تاريخي اين گروه به قوانين داخلي كشورمان و حتي عدم رعايت بديهيات و امور مرسوم عادي در زمينه ديپلماتيك – مانند توهين رئيس اين گروه به اكبر هاشمي رفسنجاني – اثبات ميكند كه اروپاييها هنوز نگاهي از بالا به پايين به مسئولان جمهوري اسلامي ايران داشته و از مسير غلط خود در زمينه توحش ديپلماتيك دست برنداشتهاند. اما موضوعي كه منجر به بهت جامعه شده اين نكته است كه ادامه و تكرار همراهي با اين كشورها از سوي برخي سياسيون داخلي چگونه اتفاق ميافتد، به عنوان نمونه در زمان رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني در ايران، كشورهاي اروپايي عليه او حكم صادر و حتي در دادگاه بررسي ماجراي «ميكونوس»، حكم بازداشت وي را نيز صادر كردند اما وي در برابر رفتار توهينآميز اعضاي اين هيئت با گشادهرويي تمام برخورد ميكند و نسبت به رفتار بيادبانه آنها هيچ واكنشي نشان نميدهد. رفتار توهينآميز هيئت پارلماني اروپا در سفر به تهران كه همراه با اعلام حمايت رسمي از فتنهگران و همچنين توهين آشكار به رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام بود، نه تنها باعث تغيير رويكرد دستگاه سياست خارجه و برخي از مسئولان كشور نشد بلكه همانطور كه اشاره خواهد شد، اين رفتارهاي توهينآميز در طول ماههاي اخير باز هم تجديد و تكرار شد.
اشتون هم توهينآميز رفتار ميكند يكي ديگر از سفرهاي پرحاشيه ديپلماتيك غربيها به تهران مربوط به سفر كاترين اشتون در اسفند ماه سال گذشته ميشود، آنجايي كه مسئول وقت سياست خارجه اتحاديه اروپا با انجام ديدارهاي فشرده ديپلماتيك با مقامات ايراني به ديدار نرگس محمدي يكي ديگر از فعالان فتنه ميرود و در سخناني قابلتأمل به وي قول ميدهد كه مسئله حقوق بشر در ايران را به طور جدي دنبال كند. تلاش غربيها براي پيشبرد هدف «سندسازي حقوق بشري عليه كشورمان» زماني محرزتر ميشود كه وي در اظهاراتي كه دخالت مستقيم در امور داخلي ايران بوده، « تخريب نظام با بهانههاي حقوق بشري» را اينگونه در مصاحبه با BBC عنوان ميكند: «ما از ابتدا در طرح موضعمان در خصوص حقوق بشر در ايران خيلي صريح بودهايم.» اين رسانه انگليسي همچنين در اين زمينه مينويسد: « خانم اشتون كه پنج فعال زن ديگر را نيز در ابتداي سفر خود به تهران ملاقات كرده است، گفت: براي من به طور خاص خيلي مهم بود كه همزمان با روز جهاني زن از اين زنان بشنوم از نظر آنها چطور ميتوان شرايط را تغيير داد.» مسئوليت سپردن به مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا در سفر به ايران – در آن مقطع زماني - زماني آشكارتر ميشود كه وي در بيانيهاي كه در پايان سفر خود به تهران منتشر كرده به ديدار خود با فعالان زن در ايران اشاره كرده و گفته است: «كسي نبايد تعجب كند كه در سفر من تمركز زيادي بر موضوع حقوق بشر بود، با فعالان زن درباره شرايط زنان در ايران گفتوگو كردم؛ فعاليتهايي كه از روزنامهنگاري تا كمك به پناهندگان افغان، بخشهاي مختلف جامعه مدني را دربرميگيرد.»
در آن شرايط كه ديپلماتهاي غربي براي «سندسازي حقوق بشري» عليه كشورمان فعاليتهاي گستردهاي را انجام ميدادند ، دستگاه سياست خارجه همچنان سياست سكوت را در پيش گرفت و سعي داشت با فرافكني تقصير را به گردن ديگري انداخته و نشان دهد كه انجام اينگونه ديدارها بدون هماهنگي دولتمردان صورت گرفته است.
اين در حالي بود كه منابع نزديك به هيئت همراه اشتون، قبل از سفر وي به تهران بيان كردند كه وي قرار است با نمايندگان جامعه مدني كه اغلب آنها را بانوان تشكيل ميدهند، ديدار كند. اين منبع همچنين بيان كرد: موضوع حقوق بشر نيز در دستور كار سفر خانم اشتون به تهران خواهد بود، حتي اگر برخي محافظهكارها را ناراحت كند.
سخنان توهينآميز و مداخلهجويانه غربيها تمامي نداردهر چه از عمر دولت يازدهم سپري ميشود حجم توهينها و سخنان مداخلهجويانه غربي هم بيشتر ميشود به خصوص آنكه بخش عمدهاي از آن در شرايطي صورت ميگيرد كه شخصيتهاي غربي در پايتخت جمهوري اسلامي ايران آنها را به زبان ميآورند. ادامه اين روند زماني به اثبات ميرسد كه بدانيم طي روزهاي اخير كلوديا روت نايبرئيس مجلس قانونگذاري آلمان در ديداري كه با محمدرضا عارف داشته، سخنان قابلتأملي را به زبان آورده است. وي در اين ديدار ضمن دخالت آشكار در مسائل داخلي كشورمان ميگويد: من آمدهام تا يك سال مانده به انتخابات مجلس بدانم كه در سفر بعدي خود، شما از من در چه جايگاهي دعوت خواهيد كرد. روت در ادامه با اشاره به حوادث پس از انتخابات سال 88 تصريح كرد: ما در سال 2009 (88) شاهد حركتهايي در جامعه مدني ايران بوديم و نمودهاي آن را در جامعه شما ديديم كه دانشجويان و جوانان آزادي ميخواستند.
وي ادامه ميدهد: پيامدهاي انتخابات 88 در جامعه ايران هنوز ادامه دارد و ما در ماههاي اخير حرفهايي را درباره رفع حصر و حرفهايي از اين قبيل شنيدهايم و به عقيده من حصر خانگي بايد برداشته شود و اگر اين اتفاق بيفتد فكر ميكنم مردم رضايت بيشتري خواهند داشت و من اميدوار بودم اين حصر برداشته شود.
آقاي پناهي (از فعالان فتنه 88) فيلمساز مورد علاقه من است و او فيلمهاي زيبايي مانند آفسايد را درست كرده كه در آنجا به علاقه زنان ايران به فوتبال ميپردازد و به عقيده من اين حرف درستي است كه زنان بايد بتوانند در ورزشگاهها ورود كنند.
سكوت دستگاه سياست خارجه هر چند رفتار و سخنان توهينآميز مقامات غربي به اين چند نمونه خلاصه نميشود اما سؤال اساسي كه همچنان براي افكار عمومي مطرح ميشود اين است كه زمينهسازي براي توسعه روابط بينالمللي آنهم به اين شكل چه ضرورتي دارد و از آن مهمتر چرا مقامات دستگاه ديپلماسي هيچگاه حاضر نشدند به اينگونه رفتارها پاسخ درخوري بدهند.