بدون ترديد و بدون هيچ شك و شبهه‌اي تيمي كه 10 نفره 80 دقيقه مقاومت مي‌كند و دو بار بازي باخته را مساوي مي‌كند، سزاوار تحسين و قدرداني است. اين تيم جاي هيچ انتقادي ندارد حتي اگر در نهايت بازنده باشد. اين حرف يك نقطه‌نظر كاملاً فني است، تمام مربيان دنياي فوتبال نيز آن را قبول دارند مگر آنكه عينك بدبيني زده باشند و نتوانند موفقيت ديگران را تاب بياورند، درست مانند منتقدان امروز فوتبال ايران كه همه به انتظار شكست خوردن تيم ملي نشسته بودند و حالا كه اتفاق منظور نظرشان افتاده دهان به انتقاد و بعضاً بيان حرفهاي نادرست باز كرده‌اند.
امروز مي‌توان به راحتي قلم قرمز برداشت و روي نام كارلوس كرش خط قرمز كشيد، كلي هم براي اينكار به‌به و چه‌چه نثار فاعل مي‌شود كه بله كار درستي انجام دادي و اين كاري بود كه مدت‌ها قبل بايد انجام مي‌شد، بهانه هم تا دلتان بخواهد براي اينكار وجود دارد. شاگردان كارلوس كرش وقتي مي‌بردند شانسي و روي اتفاق برده بودند و حالا كه باخته‌اند اصلاً فوتبال بازي نكرده و سزاوار اين شكست بوده‌اند.
اين نگاه اين روزهاي فوتبالي‌هاي داخلي است به عملكرد تيمي كه بدون ترديد منظم‌ترين و منسجم‌ترين بازي‌هاي دهه‌هاي گذشته فوتبال ايران را ارائه داد، تيمي كه حداقل در چهار بازي مقابل چهار تيم عربي به هيچ عنوان اسير احساسات نشد، سه بازي را كاملاً حرفهاي و بدون استرس برد و در چهارمي طي يك ماراتن فوتبال و با يك بازيكن كمتر دو بار شكست را با تساوي عوض كرد و در نهايت به تساوي 3 بر 3 رسيد. تكليف ضربات پنالتي نيز كه كاملاً روشن است.
اتفاقاً يكي از بزرگ‌ترين منتقدان كارلوس كرش هنوز كه هنوز است بر اين باور است كه زمان سرمربيگري او در تيم ملي حقش خورده شده و او تنها كسي است كه جام ملت‌هاي آسيا را نباخته ترك كرد؛ چراكه در ضربات پنالتي حذف شده است، بدون آنكه اشاره كند در آن دوره كره‌جنوبي آمده بود تا برابر ايران كار را به پنالتي بكشد و در مقابل، يكي از پر ستاره‌ترين تيم‌هاي ايران موفق به اين كار هم شد نه مثل ديروزي كه عراق پرانگيزه مي‌خواست و آماده شده بود تا در 90 دقيقه يا 120 دقيقه كار را برابر تيم 10 نفره ما تمام كند و نتوانست.
كارلوس كرش تيمي را به فوتبال ايران معرفي كرد كه بدون ترديد هيچ كدام از مربيان داخلي و منتقدان امروز او جرئت بازي دادن به هيچ كدام از بازيكنان جوان آن را نداشتند، وريا غفوري، پورعلي‌گنجي، سردار آزمون، جهانبخش، وحيد اميري و... به طور حتم در نتيجه‌گرايي و كسب پيروزي با پيرمردها توسط آنها نابود مي‌شدند.
امروز منتقدان كرش در حالي از پرداخت پول به او به جاي هزينه كردن براي جوانان حرف مي‌زنند كه خودشان حتي جرئت فكر كردن و ميدان دادن به اين جوانان را نداشتند. خب مي‌توان به انتظار شمارش معكوس بركناري كارلوس كرش نشست، اما كاش حداقل دستاوردهايي را كه حضور او برايمان داشت، ناديده نگيريم، كاش تيمي را كه معرفي كرد، نابود نكنيم و كاش اينقدر انصاف داشته باشيم كه براي جام جهاني 2018 روسيه نيز به او فرصت دهيم. به طور حتم حضور شخصي چون كرش يا فردي همطراز او آينده روشني را براي فوتبال ايران ترسيم مي‌كند وگرنه هيچ آبي از مدعيان داخلي امروز براي فوتبال ايران گرم نمي‌شود.
لایک.... 
