يك هفته پس از قدم زدن جناب ظريف با همتاي امريكايياش در خيابانهاي ژنو، ايشان را به تأمل در دو نكته فرا ميخوانيم:
1- وزير محترم خارجه به خوبي ميداند كه در مذاكرات پيش رو با طرف امريكايي نبايد رفتارهاي مشخصي از خود بروز دهد كه افكار عمومي جهانيان به ويژه ملتهاي آزاديخواه و ضدامپرياليستي، آن رفتارها را در تضاد و تقابل با آرمانها و شعارهاي انقلاب اسلامي ببيند. قدم زدن با كري چه تأثيري و چه هدف مشخصي ميتواند در مذاكرات هستهاي داشته باشد، آن هم در حالي كه تصاوير قدم زدن ايشان هنوز از صفحات خبرگزاريها و نشريات پاك نشده و در كنار تصاوير توهين فرهنگ غرب به پيامبر مسلمانان و به شهادت رسيدن پاسداران و فرماندهان حزبالله به دست سگ منطقهاي امريكا قرار گرفته است. اين جز دهنكجي به خودي چه چيز ديگري است؟!
آقاي ظريف را ارجاع ميدهيم به سخنان 22 مرداد امسال رهبر انقلاب كه خود مستمع مستقيم آن بوده است. رهبر انقلاب در تبيين ضررهاي ناشي از مذاكره با امريكاييها فرمودند: «اين كار ما را در افكار عمومي ملتها و دولتها به تذبذب متهم ميكند و غربيها با تبليغات عظيم خودشان، جمهوري اسلامي را دچار انفعال و دوگانگي جلوه ميدهند. همچنين ضرر ديگر نشست و برخاست با امريكا ايجاد زمينه براي طرح توقعات جديد از سوي آنهاست.»
چه فايدهاي از اين قدم زدن به دست آمد، در حالي كه معاون آقاي ظريف پس از آن، مذاكرات را «فرسايشي، كند، با اختلافات عميق و تأكيد دو طرف بر حرفهاي قبلي» توصيف ميكند و خود آقاي ظريف هم پس از پنج روز سكوت، آنگاه كه در مترو به قول خودش در ميان خبرنگاران گير ميافتد، جز اينكه «ايران آماده است مذاكرات سريعتر و حتي در بهمن پايان پذيرد» حرف تازه و نتيجهبخشي نداشته باشد. حتي توضيحي كه وزير خارجه محترم درباره قدم زدن با كري ميدهد، بيشتر به يك شوخي شبيه است: «جلسه طولاني و جدي بود. نياز بود به شكل ديگري ادامه پيدا كند. اين اقدامات در ديپلماسي امري كاملاً طبيعي است(!) هتل حياط يا فضاي باز نداشت و با توجه به حضور خبرنگاران در مقابل هتل اين مسئله به شدت از سوي رسانهها مورد پردازش و انتقاد قرار گرفت(!) به هر حال رسانهها از چنين مسائلي استقبال ميكنند و ميپسندند(!؟) حركتي كه انجام گرفت صرفاً براي اين بود كه مذاكرات از حالت نسبتاً تنشآلودي كه پيدا كرده بود خارج شود و با هواي پاك، فضاي مذاكرات تا حدودي تغيير كند.»
آقاي ظريف! اين رسانهها نبودند كه قدم زدن شما با كري را «به شدت» نقد كردند يا پسنديدند بلكه اين اعتراف شما تأكيد بر اهميت اقدامي است كه با آگاهي از واكنش رسانهها انجام داديد و اگر چه مدعي هستيد كه «پيشنهادي از سوي هيچ يك از دو طرف براي پيادهروي وجود نداشت» اما نميتوان حدس زد كه شما و كري، يكديگر را ناگهاني در خيابانهاي ژنو پيدا كرديد و بالاخره آن «هواي تازه» خيابان هم شوخيترين بخش ادعاهاي شماست كه نيازي به توضيح ندارد.
2- روزنامه جوان پس از مشاهده تصاوير قدم زدن شما و كري، قصد داشت شما را به ياد سخنان رهبر انقلاب بيندازد كه نگران تذبذب رفتاري مسئولان نظام و تيم مذاكرهكننده بودند اما ترجيح داد دست نگه دارد تا مبادا انتقاد در آن زمان، بهانهاي به دست دهد كه دستاوردهاي آن قدم زدن به خاطر انتقاد رسانهها بر باد رفته تلقي شود اما حالا كه از دستاوردي سخن به ميان نياورديد و بيشتر به شوخي گذرانديد، يادآور ميشود كه شما نماينده يك مكتب هستيد، نه يك مأمور دولتي كه امروز آمده و فردا ميرود، پس تلاش كنيد هم در كلام و هم در رفتار نماينده عقيده مردم مسلمان ايران باشيد و با امريكا نه آنطور كه خود ميپسنديد، بلكه آنطور كه ملت ايران ميخواهد، راه برويد. اين قدم زدن شما با همتاي امريكايي شايد به حسب آمار «دومين رفتار نابجا» پس از آن گفتوگوي طولاني در نيويورك تلقي شود اما نبايد منتظر صميميت بيشتر شما با كري و تكرار آن باشيم.
3- حضور وزير خارجه ايران در فرانسه همزمان با توهين مجدد فرانسويها به پيامبر اعظم(ص) يك «كجخلقي ديپلماتيك» محسوب ميشود. امام در قضيه سلمان رشدي و پس از فراخواني سفراي غربي از تهران فرمودند: «گمان ميكنيد ما به خاطر بازار مشترك (اتحاديه اروپا) و اقتصاد از كنار اهانت به مقدساتمان ميگذريم.» بنابر اين حضور شما در فرانسه نوعي بياعتنايي افكار عمومي ايرانيان به توهين به پيامبر(ص) تلقي شد. كاش اين اتفاق نميافتاد. زمانشناسي نميتواند بخشي از حافظه يك ديپلمات نباشد.