يكي از چهرههاي بزرگ دنياي سينما كه در فيلم «محمد(ص)» مجيد مجيدي حضور دارد ويتوريو استورارو، فيلمبردار آثاري چون «اينك آخرالزمان» و «آخرين امپراتوري» و برنده سه جايزه اسكار است.
استورارو يكي از تحسينبرانگيزترين چهرههاي سينمايي هاليوود و دنيا است؛ شمار زيادي از فيلمهاي شاخص 50 سال گذشته كه از نظر بصري بسيار تأثيرگذار بودهاند. او با فيلمبرداري آثاري چون «اينك آخرالزمان»، «سرخها» و«آخرين امپراتوري» موفق به دريافت سه جايزه از آكادمي اسكار شده است. از ديگر افتخاراتش ميتوان به تصويربرداري آثار موفقي چون «آسمان سرپناه»، «بوداي كوچك»، «لونا»، «تاكر: مرد و رؤيايش»، «ليدي هاك»، «بولورث»، «زاپاتا» و «فلامنكو، فلامنكو» اشاره كرد. حالا اين چهره شناخته شده كه بهخاطر نظرات و ايدههاي عميقش درباره نقش مهم فيلمبردار در فيلم مورد توجه است طي گفتوگويي اختصاصي با شركت سينمايي و تلويزيوني «كداك» نظراتش درباره اهميت اين فيلم را مطرح كرده و در عين حال گفته است كه چرا به جاي دوربين ديجيتال، فيلم «محمد(ص)» را با دوربين كلاسيك فيلمبرداري و در قطع 35 ميليمتري تصويربرداري كرده است.
امروزه بسياري از فيلمبرداران سينما، فيلمها را با دوربينهاي ديجيتال تصويربرداري ميكنند، حتي هاليوود هم سعي دارد جلوي ساخته شدن فيلمهاي 35ميليمتري را بگيرد؛ چيزي كه استوديوهاي فيلمسازي مخالفش هستند؛ شما هم براي فيلمبرداري اثري چون «محمد(ص)» به سراغ همان دوربينهاي كلاسيك 35ميليمتري رفتيد؛ دليلش چه بود؟خيلي اهميت دارد كه با چه و درباره چه فيلم ميسازيم. آنچه اهميت دارد تمركز روي تجهيزات و موضوعاتي است كه از طول عمر زيادي برخوردار هستند و ماندگار خواهند شد. همه ما ميدانيم كه تصاوير رنگي از دوام و ماندگاري زيادي برخوردار هستند. تصاوير در فيلم از ماندگاري بيشتري برخوردار ميشوند اما در مقابل سرعت تخريب تصاوير ديجيتال يا الكترونيكي خيلي زياد است. تا به امروز هنوز هيچ راهحل بلندمدتي براي مرتفع كردن مشكل آرشيو تصاوير ديجيتال- الكترونيك كشف نشده است. بنابراين ديجيتال هرگز به معناي دوام و ماندگاري بيشتر نيست. دقيقاً بنا به همين دلايل وقتي كه كمپاني نور براي ساخت اولين قسمت از سهگانه سينمايي درباره زندگي پيامبر اسلام به سراغم آمد، تصميم گرفتم كه كار تصويربرداري آن را با استفاده از دوربين كلاسيك 35 ميليمتري و تمام چهار مدل نگاتيوهاي رنگي «كداك ويژن 3» انجام دهم.
تقريباً همه با كيفيت بصري تصاويري كه با دوربين ديجيتال تصويربرداري ميشوند آشنا هستند؛ امتيازهاي تصاوير بصري كه با اين روش سنتي تصويربرداري ميشوند چيست؟اين روش به من اجازه داد تا در فيلم «محمد(ص)» بتوانم در تمام موقعيتها و شرايط بيروني خارج از استوديو تمام انرژيها را از تند و تيزترين نور خورشيد گرفته تا ملايمترين نور مهتاب به بهترين نحو ممكن نمايش دهم و به تصوير بكشم. البته كار تصويربرداري را با استفاده تركيبي از دوربين كلاسيك 35 ميليمتري و نيز سيستم «يونيوزيوم» و دوربينهاي فيلمبرداري «APRI BL535B» انجام دادم؛ اين گزينهها ضامن بهترين كيفيت فني و بهترين تركيببندي بصري هستند.
يعني ممكن است آن تصاوير ديجيتالي كه ميدانيم طرفدار زياد دارد، محدوديتهايي هم داشته باشد كه مخاطب از آن بيخبر است؟در مرحله پس از توليد، مفهوم نوآورانه ديجيتال، امكان گسترش تنوعي از تصاوير ديجيتالي را برايتان فراهم ميكند اما شما در آن واحد متوجه محدوديتهاي سطح فني- كيفي تصاوير ديجيتال خواهيد شد؛ چراكه در حال حاضر فناوري ديجيتال محدوديتهايي دارد. شما در حال حاضر با استفاده از اين فناوري نميتوانيد در فيلم به شمار زيادي از سطوح رنگ و تنال دست پيدا كنيد.
هميشه فكر ميكردم كه فيلم متحرك قادر است تمام آرايههاي حسي را از تمام افرادي كه در خلق آن فيلم نقش دارند، استخراج كند و اين احساسها و عواطف را روي پرده سينما بياورد؛ جايي كه مخاطبان ميتوانند از ديدن آنها لذت ببرند. من معتقدم كه تصاوير ديجيتال- الكترونيك هنوز به اين قابليت دست نيافتهاند و نميتوانند حس كامل را از بازيگر به بيننده منتقل كنند. اگر روزي اين امكان براي چنين تصاويري فراهم شود، آنگاه تعادل و توازن واقعي ميان اين دو رسانه ضبط تصاوير محرك كشف و برقرار خواهد شد.
در پايان نظرتان درباره فيلم «محمد(ص)» مجيد مجيدي چيست؟ اثر كارگردان مشهور و برجسته ايراني كه از آن به عنوان فيلمي با ويژگيهاي بصري غني و اثرگذار ياد شده است؟ اولين قسمت از سهگانه سينمايي «محمد (ص)» دوران كودكي پيامبر اسلام و از تولد تا 12 سالگي ايشان را به تصوير ميكشد. تمام صحنههاي فيلم در ايران تصويربرداري شده و بسياري از صحنهها متعلق به پهنه عظيم منطقه بياباني كرمان است؛ فلاتي بزرگ و مملو از مناطق شني، صخرهها و سنگهايي عظيم كه فضايي زيبا، چشمگير و دراماتيك ايجاد كرده بود. از مناظر زيادي تصويربرداري كرديم از جمله خليج پارس كه اقيانوس از آن متجلي ميشود و وسعتش به اندازه بيابان بينهايت است. درجه حرارت بالا و پايين هوا، طوفان گرد و غبار و موجهاي بزرگ چه آنهايي كه طبيعي بودند و چه آنهايي كه به واسطه زحمات تيم جلوههاي ويژه فيلم بازسازي شدند، همه و همه باعث شد كه دوربين كلاسيك و تصويربرداري در قطع 35 ميليمتري را براي اين فيلم انتخاب كنم. براي اينكه بتوانيم اين شرايط آب و هوايي و چنين خصوصياتي را نشان دهيم نياز به آن داشتيم كه بدون كوچكترين مشكل فني صحنههاي باورپذيري را خلق كنيم. در اين فيلم شاهد صحنههايي از كاروانهاي بزرگ شتر هستيم كه كالاهاي آن دوران را بين روستاهاي اطراف شهر مكه جابهجا ميكنند.
لوكيشن محل فيلمبرداري ما شهري مربوط به قرن ششم ميلادي است كه در يكي از دشتهاي نزديك تهران بازسازي شده است. هر روز دوربين فيلمبرداري را بر ميداشتيم و صبحها كادربندي را براي نمايش تشعشع خورشيد و شبها نورپردازي را براي روايت قصهاي تنظيم ميكرديم كه هر كودكي بايد آن را بداند. اين فيلم نمادي از پيامبري خواهد بود كه سعي دارد از طريق «قرآن» به قرنها و نسلهاي آينده بشري كرامت انساني را بياموزد.