سال‌هاست كه نظام سلطه صحنه گردان اسلام‌هراسي و شيعه‌هراسي است و به اشكال مختلف سعي در تخريب وجهه دين اسلام و معتقدين به آن در دنياي غرب را دارد؛ چرا كه با وقوع انقلاب اسلامي ايران، آرام آرام منافع كشورهاي غربي در صحنه‌هاي بين‌المللي به خطر افتاد و بخش قابل‌توجهي از ساكنان اين كشورها رو به اسلام‌گرايي آوردند.
در حالي كه مسلمانان امريكا كمتر از يك درصد جمعيت اين كشور را تشكيل مي‌دهند، دستگاه عريض و طويل اسلام‌هراسي هميشه از گسترش اين دين و به تبع آن از آنچه حركت‌هاي بنيادگرايانه در امريكا مي‌خواند، ابراز نگراني كرده و به ظاهر در تلاش است جلوي گسترش و نفوذ اسلام در امريكا را بگيرد.
هر چند پروژه اسلام‌ستيزي و اسلام‌هراسي پديده تازه‌اي در غرب نيست و تقريباً ريشه آن به جنگ‌هاي صليبي برمي‌گردد اما جريان‌هاي جديد اسلام‌ستيزي و اسلام‌هراسي، طرحي كاملاً تئوريزه شده و هدفمند از سوي صهيونيسم بين‌الملل مي‌باشد كه با بهره‌گيري از ابزارهاي متنوع و تاكتيك‌هاي پيچيده به صورت پر‌دامنه‌اي در حال اجراست كه آخرين آن به ماجراي گروگانگيري شهر سيدني استراليا برمي‌گردد.
عصبانيت از راهپيمايي اربعين حسيني اسلام‌هراسي را وارد فاز جديد كرد
سخني به گزافه نيست اگر بگوييم يكي از مهمترين عوامل گردهمايي 20 ميليون نفري در نجف و كربلا طي سالهاي اخير ظهور گفتمان انقلاب اسلامي و رويكرد مناسب كشورمان در قبال تحولات منطقه و ارتباط‌‌گيري با مردم سرزمين‌هاي اسلامي بوده كه مي‌توان از آن به عنوان ديپلماسي عمومي موفق ياد كرد. در مسير پياده‌روي اربعين هم مي‌توان نمونه‌هاي مناسبي براي موفق بودن ديپلماسي عمومي جمهوري اسلامي به وضوح ديد از جمله اينكه نظام سلطه و هم‌پيمانان منطقه‌اي آنها در كنار تروريست‌هاي فعال در سوريه و ديگر كشورها، شكل‌گيري چنين گردهمايي عظيم انساني را تقويت تنها دولت شيعي دنيا دانسته و حضور مسلمانان ساير كشورها را لبيكي به جمهوري اسلامي ايران قلمداد مي‌كنند.
اين در حالي است كه جهان غرب با رسانه‌هاي انبوه خود تلاش داشته وجهه جمهوري اسلامي ايران را تخطئه كرده و اين باور همگاني را نهادينه كند كه كارگزاران حاكميت ايران خشونت و درگيري با ساير مذاهب و قوميت‌ها در جهان را تئوريزه مي‌كنند و ايران مساوي است با تروريسم و خشونت‌پروري.
شركت كثير و چشمگير شيعيان در راهپيمايي روز اربعين را مي‌توان پاسخ درخوري به پروژه «ايران هراسي» دانست، چراكه بيش از نيمي از شركت‌‌كنندگان در اين گردهمايي از كشوري غير از ايران بوده و اين يعني افزايش اقتدار منطقه‌اي و جهاني ايران. بايد گفت در حالي كه در دوران كنوني اولويت‌هاي مهمي براي دستيابي كشورها به منافع و اهداف بين‌المللي لحاظ شده اما اهميت به‌كارگيري ديپلماسي عمومي ايران در منطقه و جهان به حدي است كه توانسته به كاهش تأثيرات تبليغات منفي برخي از كشورها و رسانه‌ها كه در سالهاي اخير عليه ايران با هدف «ايران هراسي» و «شيعه‌هراسي» صورت گرفته، كمك كند. به هر روي نمونه اين تأثيرگذاري را در عراق با توجه به تبليغات منفي برخي كشورها و رسانه‌هاي عربي و غربي مي‌توان مشاهده كرد كه حضور ميليون‌ها شيعه نه تنها تبليغات منفي و جهت‌دار عليه اين مكتب را خنثي مي‌كند، بلكه پيام اقتدار، قدرت و صلابت جمهوري اسلامي ايران را به ساير نقاط جهان مخابره مي‌كند؛ اقتدار و استطاعتي كه ريشه در مفاهيم مكتب شيعه و حادثه تاريخ‌ساز كربلا دارد و مي‌رود تا طي سالهاي آتي به تجمع انساني بي‌نظير در فضاي بين‌الملل تبديل شود.
اما حماسه راهپيمايي اربعين كه به ترفيع جايگاه بين‌المللي ايران در منطقه انجاميد و منجر به بن‌بست‌سازي بسياري از پروژه‌هاي غربي جهت ايران‌هراسي شد، غرب را بسيار عصباني كرد تا آنجايي كه تنها چند روز پس از اين حماسه با شكل‌دهي يك اتفاق در شهر سيدني استراليا تلاش شد تا اين اتفاق عظيم اسلامي را تحت‌الشعاع قرار داده و وجهه شيعيان را همچنان تخريب نمايند.
هارون وسيله‌اي براي تخريب شيعيان
بلافاصله پس از رسانه‌اي شدن خبر گروگانگيري در شهر سيدني استراليا، مهمترين نكته آنجايي است كه رسانه‌هاي غربي تلاش كردند هويت ايراني هارون مونس را برجسته كنند؛ فردي كه رسماً خود را پيرو گروه تروريستي داعش معرفي كرده بود بزرگ‌ترين آرزوي خود را برافراشتن پرچم داعش در خاك استراليا مي‌داند.
از سوي ديگر غربي‌ها انگار فراموش كرده‌اند كه مقامات آنها بارها در تريبون‌هاي رسمي عنوان كرده‌اند كه از بازگشت تروريست‌هاي تكفيري به كشورهاي خود هراس دارند و بازگشت اين افراد به كشورهاي مبدأ مساوي است با ايجاد بحران‌هاي امنيتي. اين سخنان در حالي صورت مي‌گرفت كه امريكا و متحدانش بزرگ‌ترين حاميان گروه‌هاي تكفيري– تروريستي در منطقه بودند و مهمترين هدفشان تضعيف جريان مقاومت و در ترازي بالاتر جلوگيري از قدرت روزافزون جمهوري اسلامي ايران بود.
در حالي رسانه‌هاي وابسته به غرب تلاش دارند كه فرد گروگانگير را ايراني عنوان كنند و پروژه ايران‌هراسي را جلوه‌اي دوباره ببخشند كه دستگاه سياست خارجه جمهوري اسلامي ايران اينگونه به اين ادعا واكنش نشان مي‌دهد؛ مرضيه افخم سخنگوي وزارت امور خارجه ضمن محكوم كردن گروگانگيري امروز در استراليا ابراز مي‌كند: توسل به شيوه‌هاي ضدانساني و ايجاد رعب و وحشت به نام دين رحماني اسلام تحت هيچ شرايطي توجيه پذير نيست.
سخنگوي وزارت امور خارجه با ابراز تعجب از انتشار اخبار غيردقيق و ناقص درباره اين پناهنده ايراني گفت: سوابق و شرايط روحي و رواني اين فرد كه نزديك به دو دهه قبل به استراليا پناهنده شده مكرراً با مقامات استراليا مطرح شده است و وضعيت وي براي مسئولان ذيربط آن كشور كاملاً روشن بوده است. همچنين سردار اسماعيل احمدي‌مقدم فرمانده نيروي انتظامي در حاشيه گردهمايي بزرگداشت هفته پژوهش اظهار مي‌كند : فردي به نام «منطقي» در سال 75 شركت آژانس مسافرتي داشته و كلاهبرداري كرده و از ايران به مالزي و از آنجا به استراليا رفت. ما مدارك را جمع كرديم و به پليس استراليا تحويل داديم اما به جهت آنكه قرارداد استرداد مجرمين با استراليا نداشتيم، اين كار را انجام ندادند.
فرمانده نيروي انتظامي تصريح كرد: امروز آنها بر اساس اطلاعاتي كه ما در گذشته به آنها داديم ادعا دارند كه آن فرد گروگانگير همان است. معلوم است كه او را دستگير كرده بودند و حالا اثر انگشتش را فرستاده‌اند كه ما در بانك چنين نمونه‌اي نداشته‌ايم اما اعلام كرديم كه براي تحقيق مشترك آماده‌ايم و مي‌توانند دي‌ان‌ان را بفرستند تا با خانواده اين شخص چك كنيم كه آيا همان فرد است يا نه.
فرمانده نيروي انتظامي افزود: آن آدم كلاهبردار بوده و براي كسب پناهندگي ادعاي سياسي بودن و روحانيت كرده و حتي اسمش را تغيير داده بود و با نام جعلي رفته بود اما ما اعلام آمادگي كرده‌ايم كه در اين زمينه كمك مي‌كنيم. در حالي كه به نظر مي‌رسد دست‌هاي ديگري در پشت پرده باشد و اين درست شبيه به يك نمايشنامه است كه نمي‌گوييم كار استراليا است اما به هر حال غربي‌ها خواسته‌اند با اين نمايش از زير فشار كم‌كاري در مبارزه با تروريست خارج شوند و جمهوري اسلامي ايران را در آن دخيل كنند كه مواضع ايران در اين زمينه روشن است.
ايران‌هراسي همچنان ابزاري براي نظام سلطه
دولت جرج بوش پسر پس از حادثه مشكوك 11سپتامبر رسماً از جنگ صليبي عليه مسلمانان سخن گفت. در اين راستا «اسلام هراسي» بيش از هر زمان ديگري مورد نياز نومحافظه‌كاران جنگ‌طلب كاخ سفيد است. از آن به بعد روش و ابزارهاي گوناگوني براي پيشبرد اين هدف مورد توجه كارگزاران نظام سلطه قرار گرفت كه مهمترين آن «جنجال بي‌سابقه امريكا و غرب درخصوص فعاليت‌هاي صلح‌آميز هسته‌اي ايران»، «ترويج خشونت با تشكيل گروه‌هاي تروريستي با نام اسلام در منطقه و پوشش رسانه‌اي اقدامات غيرانساني اين گروه‌هاي وابسته» و «طرح اتهامات بزرگ اما بي‌اساس دخالت ايران در كشورهاي منطقه از جمله سوريه، بحرين و عراق» همگي دلالت بر آن دارد كه كشورهاي غربي همچنان توجه ويژه‌اي به پروژه ايران‌هراسي و شيعه‌هراسي دارند؛ موضوعي كه با گروگانگيري استراليا هم وارد مرحله جديدي شد و انتظار مي‌رود طي ماه‌هاي آينده هم به روش‌هاي ديگري استمرار داشته باشد. استمرار آن هم تنها به اين دليل است كه قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران همچنان در حال افزايش است و اين خطرات فراواني را براي جهان غرب به دنبال دارد.
واقعا ... 
