هفته گذشته و همزمان با آنچه كه در برخي دانشگاههاي كشور در روز 16 آذر گذشت، خانم كلينتون وزير خارجه سابق امريكا و يكي از نامزدهاي احتمالي انتخابات رياستجمهوري 2016 امريكا در كنفرانس انديشكده بروكينگز كه به حمايت از «هيم سابان» ميلياردر صهيونيستي برگزار شده بود، با اشاره به فتنه 88 تأكيد كرد كه دولت امريكا اشتباه كرد كه به صورت محكم از فتنهگران حمايت نكرد.
وي كه در جريان حوادث بعد از انتخابات 88 وزير امور خارجه امريكا بود و نقش اصلي در هدايت برنامههاي امريكا در حمايت از فتنهگران در آن دوران را داشت، در اين نشست افزود كه اي كاش دولت «باراك اوباما» رئيسجمهور امريكا بيش از اين در سال 88 از جنبشي كه آنها را حامي دموكراسي در ايران خواند، حمايت ميكرد. كلينتون گفت: «شما هرگز نميدانيد كه آنچه ميگوييد به افراد تا چه اندازه اميد ميدهد.»
اذعان خانم كلينتون در حالي است كه امريكا در آن دوران با اختصاص رسمي بودجه 55 ميليون دلاري براي حمايت از فتنهگران، عملاً تمامي ظرفيت شبكههاي ماهوارهاي و اينترنتي امريكا را در اختيار آشوبگران قرار داد و حتي به شبكه توئيتر كه قرار بود براي تعميرات، سرويسدهي خود را تعطيل كند 15ميليون دلار كمك كرد تا سرويسدهي خود را قطع نكند.
خانم كلينتون در اسفند سال 90 در گفتوگو با بيبيسي بر اين نكته تأكيد كرده بود كه: به شما ميگويم كه براي ما دوره سختي بود، چون ميخواستيم با تمام وجود از آنچه در داخل ايران اتفاق ميافتاد حمايت كنيم و به ما اخطار داده ميشد كه ممكن است با اين كار جان مردم را به خطر بيندازيم، كه اين جنبش را از اعتبار بيندازيم، كه ممكن است باعث تضعيف خواستههاي مردم شويم.
او در عين حال ميگويد: ما ازخارج هم كارهايي كرديم، مثل اين مورد كه به توئيتر گفتيم به فعاليت خود ادامه دهد تا مردم بتوانند به ارتباط خود ادامه دهند. ما سعي كرديم مفيد باشيم اما خيلي مواظب بوديم طوري به نظر نيايد كه ما در اين امر نقشي داشتهايم. او افزود: امريكا علاوه بر اظهارات علني، اقدامات پنهاني فراواني براي حمايت از سبزها در ايران انجام داده كه نميتواند آنها را بازگو كند.
فارغ از حمايتهاي گذشته بيگانگان از فتنه بعد از انتخابات دهم آنچه در شرايط كنوني به موضوع اهميت ميدهد زمينههاي داخلي است كه به اميدواري بيگانگان و فراخوان آنها انجاميده است، آنگونه كه كلينتون در سخنان خود در نشست بروكينگز براي برنامهريزي و اميد دادن به عوامل و عناصر فعال در داخل توصيه كرده و ميگويد: «شما هرگز نميدانيد كه آنچه ميگوييد به افراد تا چه اندازه اميد ميدهد.»
آنچه امسال در روز 16 آذر در بعضي از دانشگاهها به وقوع پيوست، مصداق بارزي از آن چيزي است كه دشمنان از فضاي سياسي كشور به آن اميد بستهاند. جايگزين كردن اولويتهاي حزبي و گروهي در شعارهاي مراسم 16آذر نظير «آزادي زندانيان سياسي»، «رفع حصر سران فتنه» و «بازگشت اصلاحطلبان به قدرت» مراسم امسال را از مسير اصلي خود كه استكبارستيزي و مقابله با ترفندهاي نظام سلطه بود منحرف كرد. محصول اين روند تطهير استكبار، بياعتنايي به ريشههاي حادثه16 آذر، تكرار حوادث سال ۸۸ در روز دانشجو بعد از پنج سال و ادامه گستاخيها به ساحت مقدس امام(ره) بود در مراسم دانشگاه آزاد تهران واحد جنوب شعار «استقلال آزادي جمهوري اسلامي» به شعار «اصلاحات، آزادي، جمهوري عدالت» تبديل شد و يكي از ميهمانان برنامه با توهين به علماي دين و مسئولان ارشد نظام، آياتي از قرآن را زير سؤال برد. در مراسم دانشگاه علوم پزشكي شيراز هم سخنران مدعو آنچنان هتاكانه سخن ميگويد كه هيچكس مسئوليت دعوت او را نميپذيرد.
استانداري و فرمانداري توپ را در زمين رياست دانشگاه مياندازند. در مراسم اصلي روز 16آذر كه در دانشگاه علوم پزشكي ايران برگزار شد نيز آرايش داخلي سالن به نوعي طراحي شده بود كه شعار رفع حصر، شعار اصلي گفتمان جنبش دانشجويي كشور قلمداد شود. حال سؤال اساسي اين است كه آيا اين روند را ميتوان مصداق آن وعدهاي كه براي ادامه روند آموزش عالي كشور داده شده بود دانست؟
رئيسجمهور محترم در مراسم روز 16 آذر امسال ميگويد: «دولت نسبت به دانشگاهها، خط و راهي كه داشته يكي است و از آن راه بازگشت نخواهد كرد. وزير علوم جديد هم ادامهدهنده راه و مسير عزيزان پيشين خود در دولت يازدهم خواهد بود. همان راهي كه بنا بود نيلي منفرد طي كند و نگذاشتند؛ بنا بود دكتر توفيقي ادامه دهد و نگذاشتند؛ دكتر فرجي دانا آمد و برعهده گرفت. ادامه راه براي دكتر فرجي دانا ممكن نشد. همان راه را دكتر نجفي ادامه داد و همان راه را قرار بود دكتر نيلي احمدآبادي ادامه دهد و همان راه را قرار بود دكتر دانش آشتياني ادامه دهد، و امروز دكتر فرهادي همان راه را ادامه خواهد داد.»
ترديدي نيست كه دشمنان نظام اسلامي در تحميل فشارها و اعمال فلجكنندهترين تحريم اقتصادي هدفي جز القاي ناكارآمدي نظام و باز داشتن آن از پيگيري آرمانها و اهداف انقلاب ندارند و در اين مسير البته مهمترين راهبرد به چالش كشيدن فضاي داخلي كشور است. در ماههاي اخير تحرك جديد سران جبهه موسوم به اصلاحات در حمايت از سران فتنه و درخواست رفع حصر آنان به دليل خدماتي كه در گذشته داشتهاند(!) به فاز جديد تبليغاتي اين جريان در ماههاي اخير تبديل شده است. عاملان تحرك جديد براي رفع حصر بر اين نكته واقفند كه حصر بر اساس مصوبه شوراي امنيت ملي است و رفع آن نيازمند رفع عوامل و زمينههاي ايجاد اين شرايط است.
سران فتنه عامل اصلي هزينه عظيمي هستند كه قبل و بعد از انتخابات مبتني بر يك توهم به نام تقلب بر نظام تحميل شد كه طي آن بيش از 30 نفر شهيد و كشته شدند و صدها نفر هم مجروح شدند و ميلياردها تومان خسارات مادي و مهمتر از آن خسارات عظيم معنوي بر نظام تحميل شد كه خدشه بر شعارهاي اصلي نظام و هتك حرمت عاشوراي حسيني تنها گوشهاي از آن است. تحريم فلجكننده كنوني كه بيگانگان بر نظام تحميل كردهاند، تنها يكي از آثار آن فتنه است و اين در حالي است كه به رغم ادعاي وجود حصر براي سران فتنه، شرايطي كه اكنون براي آنها مهياست شباهتي به حصر ندارد، چراكه بهترين تيمهاي پزشكي كشور در اختيار آنهاست، ديدارهاي خانوادگي و دوستانه را نيز دارند و بعضاً به امكانات ورزشي و... نيز دسترسي دارند كه اغلب مردم از آن محرومند، بنابراين وضعيت موجود جز اينكه هزينهاي را بر نظام تحميل ميكند، صرفه ديگري ندارد و تنها به بستري جهت حفاظت از آنها تبديل شده است تا حصر. سران و عوامل فتنه و حاميانشان هيچگاه نخواستند از فرصتهايي كه نظام براي آنها و براي جبران اشتباهاتشان ايجاد كرد، استفاده كنند.
در سال گذشته و پس از انتخابات يازدهم رياست جمهوري و روي كارآمدن دولت آقاي روحاني، هم ايشان و هم وزرايشان فتنه و آشوبهاي خياباني پس از انتخابات دهم را محكوم كردند و برخي از مسئولان كه وجود برخي از شواهد و قرائن از همراهي آنها با آشوبگران در روزهاي اول حكايت ميكرد، با محكوم كردن و برائت از آن بر باور و اعتقاد خود به نظام اسلامي تأكيد كردند. تداوم اين روند به طور قطع انزواي بيشتر سران فتنه و حاميان آنها را به دنبال داشته و دارد و لذا ادامه آن براي كساني كه تمام سرمايه سياسي و اجتماعي خود را صرف آن كرده بودند، ناگوار و غيرقابل پذيرش است، لذا تلاش كردند به نوعي اين روند را متوقف كنند.
افراطيون در روند تلاشهاي خود از حفظ حمايت بيگانگان غافل نيستند. به همين دليل است كه رسانههاي بيگانه بخش عمدهاي از فضاي تبليغاتي خود را به حمايت از سران فتنه و قرار دادن آنها در ليد اخبار خود به بهانههاي مختلف معطوف كردهاند و از توصيههاي راهبردي در اين زمينه غافل نيستند. سايت راديو فردا ماه گذشته در توصيهاي به افراطيون مينويسد: فراتر از ميل و انگيزه و انرژي اصلاحطلبان دوم خردادي؛ اين بخش از نيروهاي سياسي ايران ناگزيرند به موانع جدي و ايستادگي تمام قد تماميتخواهان در برابر پروژههاي سياسيشان دقيقتر بنگرند و در اين پرسش بينديشند كه آيا راست افراطي بدون فشار افكار عمومي و نيروي اجتماعي و تنها مبتني بر چانهزني و تعامل در بالا، از تماميتخواهي خود قدمي به عقب خواهد گذاشت؟
با توجه به ماههاي حساس پيشرو در عرصه مذاكرات هستهاي و با توجه به اينكه در شرايط كنوني كشور بيش از هر زمان ديگري به وحدت و انسجام ملي نيازمند است، روندهاي مذكور بيانگر اين است كه بيگانگان و عوامل فتنه در يك برنامهريزي حساب شده وحدت و همگرايي ملي را هدف گرفته و به دولت يازدهم به عنوان محملي براي دوران گذار طمع كردهاند.