هر از چندي شايعه گران شدن نان در جامعه ميپيچد و بعد از چند وقت قيمت انواع نان بالا ميرود و هر مسئولي نظري ميدهد و كمكم كه آبها از آسياب افتاد، آقايان مينشينند تا سال بعد و گراني بعد و بيخياليهاي بعد. نشان به آن نشان كه در كنار گران شدن نان، هرگز به افزايش نظارت بر نانواييها و رسيدگي به وزن و كيفيت نان توجهي نميشود و گواه اين ادعا راضي نبودن مصرفكننده در تمام شهرها و روستاهاست.
همين چند روز پيش بود كه يكباره خبر گران شدن نان، تيتر اول رسانهها شد. در ابتدا معلوم نبود كه علت و معيار اين گرانيها چيست و مردم پذيرفتند بايد نان را گرانتر بخرند و هيچ اتفاق ديگري به نفع آنها رخ نخواهد داد. وقتي نان با قيمت بالاتر به دست مصرفكننده رسيد، آنها ديدند كه نه تنها برخي از نانها آب رفته و كيفيتشان هم اگر بدتر نشده، تغييري هم نكرده، فهميدند كه مسئولان هيچ برنامهاي براي بهبود وضعيت نان ندارند و نظارتها هم كمافيالسابق در حد حرف است تا دل شهروندان خوش باشد.
كسي سود نكرد به جز دولت!بر اساس آمارهاي موجود بيش از ۶۰ هزار واحد نانوايي در اقصينقاط كشور پراكنده و مشغول فعاليتند كه گران شدن نان ميتوانست آنها را خوشحال كند. گرانيهايي كه دولت آن را 30درصد و به خاطر افزايش قيمت حاملهاي انرژي اعلام كرد اما با توجه به وزن و كيفيت و نوع پختها در برخي موارد بيش از اينها بالا رفت. هرچند نانواييها در گام نخست فكر كردند كه از اين به بعد سود بيشتري خواهند برد اما اين اتفاق وقتي به وقوع ميپيوست كه همچنان از سهميه آرد يارانهاي بهرهمند باشند، غافل از اينكه با كاهش بخشي از آرد يارانهاي و جايگزيني آن با آرد نرخ آزاد سود نانواييها هم كم شد.
آرد بيكيفيت توزيع ميشوددر اين ميان اولين چيزي كه گلايه مردم را در بالا رفتن قيمت نان به همراه داشت عدم كيفيت نان بود. نانواها كيفيت پايين نانهايشان را به كيفيت پايين آردي گره ميزنند كه به آنها تحويل داده ميشود. يكي از نانواهاي تهران ميگويد: «ديگر مهم نيست كه چه نوع آردي را به كدام نانوايي ميدهند. آرد نان تافتون را به بربريها يا سنگكي ميدهند. حالا چطور انتظار داريد همان سنگك چند سال قبل به دست مردم برسد.» البته نانواها در كنار آرد بيكيفيت آزاد، افزايش هزينهها و دستمزد و ثابت ماندن درآمدها را هم به ميان ميكشند. نانواها از وزن چانه و خميرشان كم ميكنند و نان با قيمتي بالا به دست مصرفكنندهاي ميرسد كه صدايش به هيچ جا نميرسد. در همين رابطه، معاون وزير صنعت، معدن و تجارت در جواب علت افزايش قيمت آرد ميگويد: «در سال 91 قيمت خريد گندم 420 تومان، سال 92 قيمت 800 تومان و در سال جاري يك هزار و 50 تومان بود. البته پيشبيني براي سال 94 نيز يك هزار و 55 تومان است. بنابراين يك افزايش قيمت در خريد تضميني گندم داشتيم و كارخانههاي آرد نيز به دليل افزايش دستمزد و بعضاً به دليل بالا رفتن نرخ خريد ارز و به تبع آن افزايش هزينههاي ارزي، به صورت كلي افزايش هزينه داشتند.» مجتبي خسروتاج با عنوان كردن اين مطلب كه كل صنعت نان به همراه ذينفعان از شرايط موجود ناراضي هستند، ادامه ميدهد: «اين صنعت نياز به يك جراحي اساسي دارد تا شرايط رقابتي ايجاد كنيم و در اين شرايط نان مورد نظر مردم با كيفيت آردهاي مشخصي توليد ميشود. البته كارخانجات آرد هم بايد اين آمادگي را داشته باشند كه بتوانند آرد مورد نياز نانواييهاي خاص را تأمين كنند. »
وزن چانهها كاهش يافتهچند روز قبل از بالا رفتن قيمت نان، وقتي محمدباقر نوبخت، سخنگوي دولت تأكيد كرد كه «دولت برنامهاي براي افزايش قيمت نان ندارد و اين افزايش قيمت صرفاً محصول افزايش هزينههاست كه به نانواها وارد ميشود!» مردم متوجه نشدند كه وقتي نان را گران ميخرند، نان گران شده يا نشده! هر چند نوبخت گفت كه اين افزايش قيمت نبايد از ۳۰ درصد بيشتر شود اما چند ساعت بعد از او، نعمتالله تركي، معاون برنامهريزي و اشتغال استانداري تهران اعلام كرد: «با اتحاديههاي نانوايان تهران در خصوص افزايش ۳۴ درصدي قيمت انواع نان به توافق رسيديم» و اين در حالي بود كه مردم چيز ديگري را در نانواييها تجربه ميكردند. بر اساس قيمتهاي جديد قرار شد قيمت هر قرص نان لواش از ۱۶۰ تومان به ۲۲۵ تومان، نان بربري از ۵۰۰ تومان به ۷۰۰، نان تافتون از ۳۰۰ تومان به ۴۲۵ و نان سنگك از ۶۰۰ تومان به ۸۰۰ تومان برسد. البته در كنار اين گرانيها تعدادي از نانواها پذيرفتهاند كه وزن چانههايشان را هم كاهش دادهاند كه دليل اين كارشان را نامه سازمان صنعت، معدن و تجارت استان تهران و بر اساس مصوبه تاريخ نهم آذرماه 1393 استانداري تهران عنوان كردند. بر اساس اين مصوبه، نان بربري بايد با وزن چانه 600گرمي، سنگك 650گرمي، لواش گردان و تافتون 170گرمي و تافتون سنتي با وزن چانه 280گرمي توليد و به دست مصرفكننده برسد.
حال اگر ميبينيم سنگكها از لواش هم نازكترند و كيفيت پايينيتري هم دارند بايد باور كنيم كه افزايش قيمتها 30 درصد نبوده بلكه خيلي بيشتر از اين حرفهاست.
قيمتها براساس استدلالهاي شخصيوقتي دولت با سر و صدا نان را گران ميكند و بيصدا بخشي از آرد سهميهاي نانواها را كاهش ميدهد، بيانگر اين موضوع است كه دست نانواها را براي پايين آوردن وزن خمير چانههايشان باز گذاشته است.
البته از شهرهاي ديگر نيز خبر ميرسد كه در برخي شهرها نانواها بر اساس برداشت خودشان نان را گران كردهاند، مثلاً يك سايت خبري در مورد نحوه بالا رفتن قيمت نان و فروش آن در شيراز با نرخهاي بسيار گرانتر گزارش داده: «در شيراز با استدلالي شبيه به اينكه نان لواش و تافتوني بيشتر مورد استفاده قشر كمدرآمد است و سنگك و بربري بيشتر توسط افراد با درآمدهاي بالاتر مورد استفاده قرار ميگيرد، به نانواييهايي كه سنگك و بربري پخت ميكنند، آرد سهميهاي نداده و افزايش ۱۰۰ درصدي نرخ اين نوع نانها را مجاز دانستهاند. البته اين افزايش در نانهاي فانتزي بيشتر اعمال شده و از ۱۰۰ درصد هم فراتر رفته است.» كوتاه سخن اينكه در شرايطي كه هنوز نان صنعتي و حجيم نتوانسته جاي خود را در سفره ايراني باز كند، رها كردن نانهاي سنتي به حال خود و نظارت نكردن بركيفيت و كميت آنها دودي است كه مستقيم به چشم مصرفكننده ميرود.