از زمان پيروزي انقلاب اسلامي و فراري شدن شاه و آوارگي و ذلتي كه از سرگرداني نصيب او شد و غرب نيز هيچ حمايتي از نوكر خود نكرد و حتي وي را به خاك امريكا راه نداد تا در غربت مرد، تصويري دردناك در ذهن تمامي ديكتاتورهاي منطقه كه زير فرمان غرب و امريكا عمل ميكنند، شكل گرفت. آنها از خود ميپرسيدند كه آيا اين پايان يك عمر خدمت به امريكاست كه حتي اگر فرار كرد، در امريكا نيز پناه داده نميشود؟
از چهار سال قبل نيز كه بيداري اسلامي ملتهاي منطقه به سرنگوني تعدادي از ديكتاتورهاي عربي منتهي شده اولين كابوس آنها نيز همين بود كه چه سرنوشتي در انتظار آنهاست؟ بن علي از تونس فرار كرد و در عربستان پنهان شد، در ليبي، قذافي در قصر ماند و كشته شد، در مصر مبارك و خانوادهاش دستگير و همراه سران نظام قبل زنداني شدند و در يمن، علي عبدالله صالح به عربستان گريخت.
از همان ابتداي بيداري اسلامي، تلاش متمركزي از سوي غرب و ارتجاع و ديكتاتوريهاي منطقه شروع شد تا اين جنبش مردمي به انحراف كشيده و مهار شود و از طريق موانع و توليد چالشهاي فراوان، براي نااميد كردن مردم و قيام كنندگان، از هيچ تلاشي فروگذار نكردند.
در مصر اخوانيها به قدرت رسيدند و رقيب مرسي در انتخابات رياست جمهوري به امارات گريخت ولي توهم اخوانيها در رفتار حكومتي، آنچنان ضربهاي به جنبش بيداري مصر وارد كرد كه معلوم نيست تا چه زماني امكان جبران آن براي مردم مصر ميسر شود. اخوانيها دقيقاً در همان مسيري عمل كردند كه براي آنها در حكومت دامگذاري شده بود و 30 ژوئن 2013 وقتي كودتاي ژنرال سيسي انجام گرفت بسياري از مردم خوشحال بودند كه از شر اخوانيها راحت شدهاند و مهمتر از همه اينكه حكومت اخواني هيچ ارمغاني جز ناامني و فقر بيشتر براي آنها دربرنداشت، بازماندگان نظام سابق با كمك عربستان و امارات و غرب و رژيم صهيونيستي در جايگاه مستشار دلسوز ژنرال سيسي عمل كردند تا با چهرهاي جديد، نظام گذشته را بازتوليد كنند. محاكمه مبارك و فرزندان و تيم حكومتي وي مانند نمايش مضحك ادامه داشت و به شكل تدريجي به موازات محكوم كردن مرسي، از جرائم مبارك و خانواده و تيم حكومتياش كاسته شد تا نهايتاً از همه جرائم قتل و غارت ثروت مليمصر تبرئه گرديد. از نگاه ديكتاتوريهاي منطقه و حاميان خارجي آنها اين مسئله وجود دارد كه اگر با هر قيمتي از رسوايي، بايد از ديكتاتورهاي عربي حمايت شود و اگر نه سنگ روي سنگ بند نميشود و هيچ ديكتاتوري اميد به حمايت و نجات نخواهد داشت و خدمت و نوكري به امريكا و غرب، انگيزهاش را از دست خواهد داد.
تبرئه مبارك هم به ديكتاتورها و هم به مردم مصر و منطقه پيام ميدهد. ديكتاتورها خيالشان از اينكه براي حفظ نظامهاي جبار هر ظلم و جوري بر مردم روا بدارند، نگران نباشند، چرا كه يك مجموعه منطقهاي با حمايت و پشتيباني غرب از آنها حمايت ميكند و اين حاكمان مستبد نبايد نگران قتل و غارت مردم خود باشند. مردم منطقه هم اين پيام را دريافت ميكنند كه پايان كار و هر جنبش رهايي بخش، فرجامي مانند مصر و مبارك خواهد داشت. خونهاي ريخته شده، مورد احترام قانون و نظامهاي جديد نخواهند بود و قاتل تبرئه ميشود و صدها ميليارد دلار چپاول ثروت ملي مصر توسط مبارك، خانواده او و تيم حكومتياش و نظاميان، از شير مادر حلالتر ميشود!
اگر در مصر، حاميان ديكتاتوري مانند عربستان و امارات و اسرائيل وجود دارند ولي مردم منطقه از همين رخدادها تجربه مياندوزند و مانند مردم يمن، راه را بر ديكتاتورهاي جديد و حاميان آن ميبندند و اينگونه نيست كه حاكمان مستبد و حاميان آن، تاوان پس ندهند و بازهم به قدرت بازگردند. اين پيام را بايد عربستان و بحرين و امارات و اردن و قطر و بقيه بازماندگان سيستم ديكتاتوريهاي منطقه دريافت كنند و آن روز چندان دور نيست! و آنچه بار ديگر تكرار ميشود اينكه باز هم امريكا و غرب و اسرائيل ناظر تحقير و سرنگوني شما خواهند بود.