کد خبر: 688862
تاریخ انتشار: ۰۷ آذر ۱۳۹۳ - ۱۳:۰۱
تيغ جمهوريخواهان بر گلوي جنگ نرم اوباما
اوباما ديگر نمي‌تواند مثل حادثه بنغازي سپر بلايي داشته باشد تا در مقابل تيغ جمهوري‌خواهان قرار بدهد و بايد به نحوي جواب‌گوي سياست خود و عواقب آن در پرونده داعش باشد.
سيد رحيم لاري

جوان آنلاين: چاك هيگل دو سال كار را در وزارت دفاع آمريكا تمام نكرده از مقام خود استعفاء داد و باراك اوباما، رييس جمهور آمريكا، هم بدون مقاومت با استعفاي او موافقت كرد منتهي اعلام موافقت خود را موكول به زماني كرد كه وزير خارجه‌ و تيم‌ هسته‌اي او در وين سرگرم مذاكره با طرف ايراني بودند. اوباما با اين كار استعفاي هيگل را از پست حساسش تحت تاثير خبرهاي وين قرار داد تا اين اتفاق زياد در رسانه‌ها و افكار عمومي آمريكا انعكاس نيابد و دست‌مايه‌اي بر انبوه انتقادات از او نشود. اين سياست رييس جمهور آمريكا تا اندازه‌اي جواب داد اما باعث نمي‌شود اصل مسئله پاك شود و چرايي رفتن هيگل از پنتاگون ناديده گرفته شود.


وزيران دفاع خاص

به طور كلي مي‌توان گفت كه اوباما در طول رياست جمهوري خود گزينه‌هاي قابل تاملي را براي انتخاب وزير دفاع خود در نظر گرفت. او از زمان ورودش به كاخ سفيد در ابتداي 2009 رابرت گيتس را براي وزارت دفاع انتخاب كرد كه اين امر اتفاقي بي‌سابقه در تاريخ آمريكا بود چون تا آن موقع سابقه نداشت يك جمهوري‌خواه سمت وزارت دفاع را در دولتي به رهبري يك دموكرات داشته باشد. گذشته از اين، گيتس در دولت جورج بوش هم وزير دفاع بود و با انتخاب اوباما در سمت خود ابقاء شد كه اين اتفاق هم در نوع خود بي‌نظير بود. گيتس به دليل تعلقات حزبي نمي‌توانست تمام چهار سال را در كنار اوباما باشد و به همين دليل يك سال قبل از انتخابات رياست جمهوري كنار رفت و اوباما در اقدام قابل تاملي ديگر، لئون پانتا را از رياست سازمان سيا به جاي او در وزارت دفاع آورد و ژنرال ديويد پترائوس را به جاي پانتا فرستاد. در نهايت، انتخاب چاك هيگل به وزارت دفاع بعد از دوره دوم اوباما اتفاق افتاد.

مجموع اين انتخاب‌ها نه بر مبناي سياست‌هاي دو حزبي آمريكا و نه طبق عرف عام واشنگتن بود. هم گيتس و هم هيگل جمهوري‌خواه هستند كه آمدن آنها به كابينه دموكرات منطبق بر سياست‌هاي دو حزبي نبود و آوردن فردي مثل پانتا با سابقه كار دفتري و حداكثر امنيتي به رياست پنتاگون با آن خصلت‌هاي نظامي هم بنابر عرف عام واشنگتن نبود. با وجود اين، اوباما از ابتداي رياست جمهوري خود خط مشي خاصي را دنبال كرده كه اين انتخاب‌ها بنابر آن انجام شده و حتي موافقت او با استعفاي هيگل هم به دليل همين خط مشي بوده است.



چرا چاك هيگل رفت؟!


اولويت جنگ نرم

در يك كلام مي‌توان گفت كه خط مشي اوباما برگرفته از ديدگاه كلان دموكرات‌ها نسبت به چالش‌هاي جهاني است كه اصل اولويت جنگ نرم بر جنگ سخت اساس اين ديدگاه را تشكيل مي‌دهد. اوباما از اين جهت خط مشي خود را در مخالفت اصولي با استفاده از ارتش و نيروي جنگي براي حل و فصل مشكلات خارجي تعريف كرد. او به جاي اين گزينه جنگ نرم يا استفاده گسترده از نيروهاي اطلاعاتي را در دستور كار قرار داد كه آمدن پانتا به وزارت دفاع هم تحت چنين گزينه‌اي تفسير شد. حضور پانتا در وزات دفاع موقتي بود و يك سال تا انتخابات رياست جمهوري طول كشيد اما نشانه‌هاي ديگري از اين خط مشي اوباما قابل ذكر است.

تدوين جدول زماني براي خروج نيروهاي نظامي آمريكا از عراق و اجراي آن، استفاده بيشتر از هواپيماهاي بي‌سرنشين در افغانستان به جاي يگان‌هاي زميني و توسعه اين امر در پاكستان و يمن، عدم حضور در خط مقدم ائتلاف عليه سرهنگ قذافي در ليبي و ترديدها در استفاده از ارتش براي مداخله در سوريه از جمله تصميم‌هاي اوباما طي 6 سال گذشته رياست جمهوري او بوده كه بر اساس اين خط مشي گرفته شدند. او با اين خط مشي و تصميم‌ها سعي داشته تا تجربه 8 سال از حاكميت نومحافظه‌كاران را تكرار نكرده و اين تصور را ايجاد كند كه آمريكا لازم نيست براي هر مشكلي سراغ ارتش برود كه براي اين منظور جمله جالبي را هم بيان كرده: «شاید ما بهترین چکش را داشته باشیم اما هر مشکلی میخ نیست که آنرا با چکش بکوبیم».


ميخ و چكش اوباما

منظور اوباما از چكش در اين جمله ارتش آمريكا است و با اين جمله جواب رقباي جمهوري‌خواه را مي‌دهد كه همواره اعتقاد به استفاده از ارتش براي حضور قوي آمريكا در عرصه بين‌الملل دارند. اوباما در پاسخ به آنها مي‌گويد درست است كه ما بهترين ارتش را داريم اما استفاده از ارتش براي حل هر مشكلي درست نيست. شايد اين جمله به لحاظ ساخت ادبي جالب توجه يا حتي زيبا باشد يا آن كه به لحاظ منطق سياسي بتوان آن را توجيه كرد اما مشكل بتوان آن را متناسب با شرايطي دانست كه او با آنها مواجه است. در واقع، خط مشي اوباما پاشنه آشيلي دارد كه ابتدا خود را در واقعه بن‌غازي ليبي نشان داد و بعد با قدرت گرفتن داعش به طور كامل عيان شد.

اوباما حاضر نشد تا در ائتلاف عليه قدافي نيروهاي آمريكا را به صورت مستقيم وارد عمل كند و بيشتر اعتقاد به نقش پشتيبان براي ائتلاف غرب داشت. وقتي كه در 11 سپتامبر دو سال قبل كنسولگري آمريكا در بنغازي ليبي مورد حمله قرار گرفت و منجر به كشته شدن سفير آمريكا به همراه سه كارمند آمريكايي شد، انتقادها از سياست اوباما در واشنگتن شدت گرفت. سياست اوباما از آن انتقادها جان به در برد چون هيلاري كلينتون، وزير خارجه وقت آمريكا، سپر بلا شد تا شخص او و سياستش. اين انتقادها در ابعادي ضعيف ادامه داشت تا آن كه ماجراي داعش در سال جاري ميلادي اتفاق افتاد و بهانه‌اي به رقباي جمهوري‌خواه داد تا به جان سياست‌ و خط‌مشي اوباما بيافتند.


تيغ جمهوري‌خواهان

بايد توجه داشت كه پخش تصاوير داعش از سر بريدن شهروندان آمريكايي در اينترنت براي افكار عمومي آمريكا و به خصوص جناح جمهوري‌خواه به هيچ‌وجه قابل تحمل نيست و آنها مي‌پرسند رييس جمهور در برابر اين تصاوير چه مي‌كند. پاسخ اوباما در بيان جملات احساسي، تدوين استراتژي مقابله با داعش و اعزام جنگنده‌هاي آمريكا براي حملات محدود بود كه اين نحو پاسخ نمي‌تواند به هيچ صورتي مخاطبان او را قانع كند. از نظر مخاطبان آمريكايي اوباما، داعش درست همان ميخي است كه بايد با چكش كوبيده شود اما خط مشي اوباما اجازه چنين چيزي را نمي‌دهد. به همين دليل، اوباما حتي به حرف فرمانده ارتش خود براي اعزام تمام و كمال ارتش در جنگ با داعش گوش نكرد و به نظر مي‌رسد اختلاف هيگل با او هم بر سر همين موضوع بوده است.

هيگل جمهوري‌خواهي است كه جداي دوستي طولاني با اوباما،‌ ديدگاه مشتركي با او در نحوه استفاده از ارتش دارد اما قضيه داعش صورت مسئله را چنان تغيير داده كه او نيز نمي‌تواند در اين مورد آن ديدگاه را داشته باشد. علاوه بر اين، هيگل مي‌داند كه بعد از 5 ژانويه آينده اكثريت جمهوري‌خواه در سنا به صورت جدي پرونده داعش را باز خواهد كرد و او نمي‌تواند در برابر اين اكثريت جواب‌گوي اعمالي باشد كه چندان اعتقادي به آنها ندارد ولو اين كه بنا بر خط مشي رييس جمهور انجام شده‌اند. بنابر اين، هيگل استعفاء مي‌دهد تا هم خود را مشكل داعش راحت كرده باشد و هم آن كه سپر بلاي اوباما در برابر هم‌حزبي‌هاي جمهوري‌خواهش نشود.

اين اقدام هيگل ثابت مي‌كند كه در شرايط فعلي حتي يك جمهوري‌خواه ملايم و دوست هم نمي‌تواند كنار اوباما بماند چون لشكري از جمهوري‌خواهان با مطالبات و احساسات تند ملي‌گرايانه وارد كنگره شده و تيغ را براي اوباما از رو بسته‌اند. در مقابل، اوباما ديگر نمي‌تواند مثل حادثه بنغازي سپر بلايي داشته باشد تا در مقابل تيغ جمهوري‌خواهان قرار بدهد و بايد به نحوي جواب‌گوي سياست خود و عواقب آن در پرونده داعش باشد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار