مردي كه متهم است بعد از قتل زن جوان در خانه‌اش جسد وي را در خيابان رها كرده بود پاي ميز محاكمه حاضر شد.
به گزارش خبرنگار جوان آنلاین، هشتم آذر ماه سال قبل، کشف جسد زن جوانی در خیابان اتحاد تهران به ماموران پليس گزارش شد.
بررسي‌ها پس از حضور، بازپرس در محل نشان داد زن جوان در حالی که دست و پایش با طناب بسته شده در محل دیگری با فشار برعناصر حیاتی گردنش به قتل رسیده و سپس جسدش به این مکان منتقل و کنار خیابان رها شده است. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی ماموران دست به تحقیق زدند و هويت مقتول را شناسايي كردند. ماموران متوجه شدند چند روز بعد از کشف جسد، مدیر ساختمانی در حوالی فرجام به کلانترسی محل رفته است و گفته که یکی از ساکنان ساختمان را در حال حمل جسدی به داخل صندوق عقب ماشینش دیده است .
این مرد گفت : برای انجام کاری به پارکینگ رفتم و دیدم میلاد خودروی لیفانش را کنار آسانسور پارک کرده و در حال جابه جا کردن جسم بزرگی داخل صندوق عقب ماشین است. هنگامی که جسم را داخل صندوق عقب گذاشت متوجه دست انسانی شدم . همانجا به رفتار او مشکوک شدم اما وقتی خبر کشف جسد یک دختر را در روزنامه خواندم، احتمال دادم او مرتکب قتل شده باشد. به همین خاطر به اداره پلیس آمدم و خبر دادم . کارآگاهان بعد از بدست آوردن این سرنخ میلاد را به عنوان مظنون به قتل زن جوان دستگیر کردند . متهم پس از مواجهه حضوری با مدیر ساختمان ادعای بی گناهی کرد اما ماموران پلیس در بررسی صندوق عقب ماشینش چند تار موی زن پیدا کردند که پزشکی قانونی بعد از آزمایش اعلام کرد این تارهای مو متعلق به مقتول است . بنابراین میلاد وقتی با مدارک روبرو شد ناچار لب به اعتراف گشود .
وی گفت : شب حادثه من و همسر و فرزندم برای شام مهمان باجناقم بودیم . بعد از مهمانی همسر و دخترم را با ماشینم به خانه مادر زنم بردم و خودم به طرف خانه مان حرکت کردم . در راه مقتول را دیدم که کنار خیابان ایستاده است . ماشین را نگه داشتم و او هم سوار شد و هر دو به خانه مان رفتیم .
وی ادامه داد : مقتول در خانه من شروع به مصرف شیشه کرد. ساعتي بعد او طنابی را از کیفش بیرون آورد و به گردن من انداخت . فکر کردم قصد دارد مرا خفه و طلاهای همسرم را سرقت کند . بعد ازاین او را به شدت هل دادم و مقتول زمین خورد و شروع به داد و بیداد کرد . از ترس اینکه صدایش را همسایه ها نشنوند با همان طناب خفه اش کردم . خیلی ترسیده بودم و چند ساعتی با جسد بودم تا اینکه تصمیم گرفتم جسد را به بیرون از خانه منتقل کنم. وی در پایان گفت : زندگی خوبی داشتم اما یک لحظه شیطان مرا وسوسه کرد و جلوی پای مقتول در خیابان ترمز کردم و اینگونه زندگی ام تباه شد .
بعد از كامل شدن برررسي‌ها پرونده با صدور كيفرخواست روي ميز هيات قضايي شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت.
روز گذشته بعد از اين كه قاضي رسميت جلسه را اعلام كرد، نماينده دادستان تهران در جايگاه حاضر شد و گفت تحقيقات پرونده نشان مي‌دهد كه متهم مرتكب قتل شده و جرم او محرز است بنابراين برايش درخواست صدور حكم شايسته دارم.
پس از اين كه اولياي دم درخواست قصاص كردند، متهم به درخواست قاضي در جايگاه حاضر شد و اتهام خودش را قبول كرد. او گفت من قصد كشتن او را نداشتم. براي يك لحظه متوجه شدم كه قصد دارد من را به قتل برساند. احتمال دادم با اين كارش قصد سرقت داشته باشد. من هم با او درگير شدم. وقتي شروع به سرو صدا كرد او را به قتل رساندم و جسد را به خارج از خانه منتقل كردم.
هيات قضايي بعد از شنيدن آخرين دفاع متهم و وكيل مدافع وي وارد شور شدند.
