جو بايدن، معاون رياست جمهوري امريكا، از روز جمعه 21 نوامبر سفر سه روزهاي را به تركيه شروع كرده تا با رجب طيب اردوغان، رئيسجمهور، و احمد داوداغلو، نخست وزير، ديدار كند. اين سفر بعد آن سخنراني جنجالي دو ماه قبل بايدن در دانشگاه هاروارد جالب توجه است كه در آن تركيه، عربستان سعودي و امارات را متهم كرده بود براي براندازي نظام سوريه گروههاي تروريستي را حمايت كردهاند و حتي جنگ شيعه و سني در منطقه به راه انداختهاند. اعتراض اردوغان به آن سخنراني باعث يك نحو عقبنشيني بايدن شده كه در برخي رسانهها به عنوان عذرخواهي او تلقي شد كه اين طور نبود بلكه او فقط گفته بود حرفهايش در آن سخنراني دقيق گزارش نشده بود. حالا دو ماه بعد از آن جنگ كلامي خفيف، بايدن به آنكارا رفته و معلوم است كه هدف در اين سفر همان چيزي است كه گفته بود و حتي دستور كار همان اتهاماتي است كه او در آن سخنراني از نقش تركيه در حمايت از تروريسم گفته بود. در واقع، بايدن در آن سخنراني فقط به نقش تركيه در گذشته براي پشتيباني و تقويت گروههاي تروريستي اشاره نكرد بلكه منظور آن توضيح سياست جاري آنكارا هم بود تا براي مخاطبان خود اين نكته را روشن كند كه چرا گروههاي تروريستي مثل داعش با وجود حملات هوايي ائتلاف به رهبري امريكا يا حملات ارتش و نيروهاي مردمي عراق و سوريه باز سر پا هستند و ميتوانند به حملات خود ادامه دهند. همين نكته از سخنراني او بود كه خشم اردوغان را برانگيخت زيرا او انتظار ندارد كسي به صورت علني اتهام حمايت از تروريستهايي مثل داعش بزند تا چه رسد به اينكه گوينده آن در اين سطح بالاي واشنگتن باشد. اردوغان خوشش بيايد يا نه اين يك واقعيت است كه حداقل برخي از سياستمداران واشنگتن چنين تلقي از سياستهاي او دارند و براي نمونه ميتوان به اظهارات اليانا راس لي تنين، نماينده جمهوريخواه فلوريدا در كنگره، اشاره كرد كه چندي پيش گفته بود تركيه بخشي از مشكل و منطقه و نه راه حل آن است زيرا مسائل داخلي تركيه مانعي بر سر تلاشهاي انجام شده براي مبارزه با داعش است.
سفر بايدن با توجه به اين سابقه و نكته اساسي به معناي تلاش او براي سر و سامان دادن به اين وضع و تعيين تكليف تركيه در مبارزه با داعش و ديگر گروههاي تروريستي فعال در منطقه است. مشكل كار اينجا است كه تركيه حداقل روي كاغذ عضوي از ائتلاف تحت رهبري امريكا است اما در طول چند ماه گذشته از عمليات اين ائتلاف حاضر به قبول نقش عملي در آن نشده حتي در مورد كوباني بيشتر كارشكني ميكرد و اجازه نميداد داوطلبان كرد براي كمك به كوباني وارد بشوند در عين اينكه شهر در زير حملات سنگين داعش بود. تنها به دليل فشارهاي داخلي و بينالمللي بود كه تركيه نه به كردهاي خود بلكه به اقليم كردستان عراق اجازه فرستادن تعداد بسيار معدودي از پيشمرگهها را به كوباني داد. معلوم است كه امريكا در مبارزه خود با داعش انتظار بسيار بيشتري از تركيه دارد زيرا مرز چند صد كيلومتري با داعش اين امكان از طرف تركيه را ايجاد ميكند تا به صورت مؤثري به اين گروه ضربه وارد كند. تركيه نه تنها حاضر نيست از طريق زمين كمكي به ائتلاف كند حتي به لحاظ پايگاههاي هوايي هم كمكي نكرده تا جنگندهاي ائتلاف از اين پايگاهها براي حمله به داعش استفاده كنند. بنابر اين، عضويت تركيه در ائتلاف به معناي اتحادي با امريكا است كه هدف مشتركي ندارد بلكه اين كشور هدف يا اهدافي را براي خود تعريف كرده كه در مقطع فعلي يا هدف امريكا نيستند يا اينكه واشنگتن آنها را در مقابل نابودي داعش به عنوان هدف ثانوي تعريف كرده است. بايدن با اردوغان و داوداغلو ديدار كرد تا حداقل قرابتي بين اهداف آنكارا و واشنگتن ايجاد كند كه البته نتيجهاي هم نداد. آنكارا هدفي جز سرنگوني نظام سوريه دنبال نميكند حتي اگر اينكه از گروهي مثل داعش حمايت كند كه جنايتهاي آن بر كسي پوشيده نيست. واشنگتن در مقابل، نابودي داعش را براي ائتلاف خود تعريف كرده و هر چند كه مخالف نظام سوريه است اما به دليل اهميت اين هدف مسئله نظام سوريه را در حاشيه قرار داده است. از اين رو، آنكارا مشكل امريكا در مورد داعش را به نحوي گرو گرفته تا واشنگتن را در مورد براندازي نظام سوريه متقاعد كند. اين مشكل اصلي دو طرف در ديدارهاي اخير بايدن در آنكار نمود پيدا كرد و چيزي جز تكرار تعارفهاي سياسي و تكرار حرفهاي گذشته از سوي او و دو مقام ارشد تركيهاي شنيده نشد. به نظر ميرسد كه امريكا تا اينجاي كار در مورد برنامهكاري ائتلافش بايد تركيه را عضو نيمكتنشين تلقي كند كه حتي اگر اصرار هم به او بشود حاضر نميشود گامي در جهت هدف ائتلاف بردارد و عضويتش در تيم ائتلاف تنها عضويتي ظاهري و نه واقعي است.