دور جديد مذاكرات وين در حالي وارد ششمين روز خود شده كه ايران و 1+5 همچنان نتوانستهاند پس از 15 ماه مذاكره به يك توافق جامع برسند و در آستانه پايان ضرب الاجل ( 3آذر) سه گزينه پيش روي طرفهاي درگير است.
۱- رسيدن به توافق نهايي و خاتمه دادن به مذاكرات 12 ساله هستهاي
۲- تمديد مجدد زمان رسيدن به توافق نهايي و موكول كردن توافق به آينده
۳- شكست مذاكرات و بازگشت به پيش از توافق ژنو
اين در حالي است كه بسياري از رسانهها دستيابي به يك «توافق موقت» به منظور تمديد مذاكرات را محتملترين گزينه پيش رو ميدانند، چراكه محقق شدن گزينه نخست لازمهاش دست برداشتن ايالات متحده از «زياده خواهي» و مواضع غير منطقياش است كه تا اين لحظه هيچ گونه شواهد رفتاري از طرف امريكايي دال بر عدول از اين جايگاه يافت نشده است. دركنار اين، گزينه سوم هم ميتوان مطرود باشد چراكه طرفهاي امريكايي ( با توجه به روي كارآمدن جمهوريخواهان در كنگره و احتمال شكست حزب متبوع اوباما در انتخابات رياست جمهوري آتي اين كشور) اصلا تمايل ندارند مذاكرات هستهاي به شكست بينجامد. البته دلايل ديگري را هم بايد در اين زمينه مورد توجه قرار داد.
تمديد موقت مذاكرات هدف ثانويه امريكاييهاستبا توجه به اينكه تمديد موقت مذاكرات تنها گزينه پيش رو دو طرف به شمار ميرود – با ادلهاي كه در ادامه خواهد آمد - ميتوان نتيجه گرفت دستاوردهاي «تمديد» به مراتب براي امريكاييها بيشتر از ايران است؛ به همين دليل ايالات متحده در مرحله نخست تلاش ميكند تا در مذاكرات وين ابتدا ايران را وادار به دادن امتيازات فراوان و عبور از خطوط قرمز ترسيم شده رهبري كند و در صورت تحقق نيافتن چنين موضوعي خواهان تمديد زمان توافق آن هم با متني شبيه به توافقنامه ژنو 3 نمايد.
به كارگيري اهرمهاي فشار نظير «قطعنامه ضدحقوق بشري ايران در كنگره»، «نامه تند 43 سناتور به اوباما با محوريت برنامه هستهاي ايران» و « گزارش جهتدار و تخريب آمانو» هم بر اساس همان هدف «امتيازگيري بيشتر» و تحميل توافق به هر قيمتي به تيم ايراني صورت ميگيرد. به زعم غربيها در صورتي كه اين ابزارهاي فشار در دستيابي به هدف نخست قدرت اثرگذاري نداشته باشد يقينا در هدف ثانويه كه همان «توافق بر سر كليات و باقي ماندن جزئيات» است قدرت تاثيرگذاري را دارد.
اهداف امريكا از رسيدن به تمديد موقت مذاكراتهمانطور كه اشاره شد امريكاييها تلاش دارند تا در صورت حاصل نشدن توافق جامع – آن طور كه مطلوب آنهاست- به تمديد موقت مذاكرات تن بدهند آنهم با حفظ تمام آنچه در طول سالهاي اخير به دنبال آن بودهاند، كه ميتوان آن را در اين دسته بندي جا داد.
1- امريكاييها تلاش دارند متني موقت شبيه به ژنو3 به طرف ايراني تحميل كنند. آنها در پي آن هستند تا همانند توافق نامه ژنو 3 ايران را ملزم به دادن امتيازهاي «عيني» و « روشن» در توافقنامه موقت كنند و در مقابل خود به امتيازهايي «كلي» و « مبهم» بسنده كنند تا در طي هفتههاي آتي هم به روند «افزايش تحريمهاي بينالمللي عليه ايران» - به مانند يك سال گذشته- ادامه دهند و هم از «افزايش توان و قدرت ايران در حوزه هستهاي» جلوگيري و تقليل توان هستهاي كنوني كشورمان را ادامه دار كنند.
2- در حالي كه گفته ميشود موضوع ميزان غنيسازي و لغو تحريمها بحثهاي اصلي مذاكرات است رفتار و موضعگيري غربيها بيانگر آن است كه امريكاييها درصدد هستند رژيم تحريمها عليه ايران را حتي پس از توافق با دادن وعدههاي كلي و مبهم –همانند توافق نامه ژنو3- حفظ كنند. چراكه مواضع دولت يازدهم (از جمله شعار خزانه خالي) در تقويت اعتقاد امريكاييها به قدرت اثربخشي تحريمها مؤثر بوده و متأسفانه طي ماههاي گذشته همواره سعي شد تمامي مشكلات كشور را به تحريمها مرتبط كنند و طبق برخي توصيهها اقتصاد را با نگاه به بيرون (از مسير لغو تحريمها) جلو ببرد. به همين علت امريكاييها تلاش ميكنند با حفظ ساختار تحريمها هم طرف مقابل را پاي ميز مذاكره نگه دارد و هم اجازه ندهند مشكلات اقتصادي و معيشتي كنوني ايران مرتفع شود.
3- امريكاييها به خوبي ميدانند كه رسيدن به توافق جامع نيازمند برداشتن تمام تحريمهاي وضع شده عليه ايران است بنابراين تلاش ميكنند تا «تعليق تحريمها فقط در بحث هستهاي» را در قالب متن توافق نامه موقت پيادهسازي كنند.
دولت امريكا در ازاي امتيازهاي دريافتي ( كه همان عقيمسازي غنيسازي است ) نه تنها نميخواهد به ايران امتيازي بدهد بلكه تحريمها را همچنان باقي ميگذارد چراكه تحريمهاي آزاردهنده عليه كشورمان كه همان تحريمهاي بانكي و نفتي موضوع چهار قانون تحريم كنگره امريكا (CISADA, ITRSHRA, NDAA, IFCPA) اساساً تحريم هستهاي نيست بلكه تحريم اشاعه تسليحاتي، تروريستي و حقوق بشري است و اختيار لغو آن هم در اختيار دولت امريكا قرار ندارد و بعد از دي ماه كه جمهوريخواهان قدرت كنگره را در دست گرفتند، دولت اوباما به اين بهانه تنها از ايران عذرخواهي خواهد كرد.
4- از سوي ديگر امريكاييها به دنبال آن هستند آنچه را كه تاكنون ميان ايران و 1+5 به عنوان بندهاي توافق نهايي مورد موافقت قرار گرفته، در سندي كه به عنوان تمديد مذاكرات پس از مذاكرات وين منتشر ميشود، قيد كنند تا در مذاكرات آتي تنها درباره موضوعاتي صحبت شود كه تاكنون توافقي روي آن صورت نگرفته است.
اين پيشنهاد به واقع يك برنامه «هدفمند» براي خلع سلاح ايران در مذاكرات ماههاي آتي است و راه گريزي براي طرف غربي به منظور زير بار نرفتن تعهدات مورد انتظار ايراني است، چراكه طي 9 دور گذشته مذاكرات هم مطالبه اصلي ايران كه همان «به رسميت شناختن حق غنيسازي» و « لغو كامل تحريمها» است به بهانههاي مختلف مطرود باقي ماند.
تحريمها برداشته نخواهد شدبسياري بر اين باورند كه يكي از اشكالات تيم مذاكرهكننده استفاده نكردن مطلوب از قدرت چانهزني است با اين توضيح كه تاكتيك چانهزني براي رفع تحريمها به زمان پاياني موكول شده درحالي كه اگر اين فرآيند از روزهاي اول در دستور كار قرار ميگرفت طرف مقابل در موقعيت امتيازدهي قرار گرفته و امكان زيادهخواهي از آنها سلب ميشد.
به عبارت بهتر چانهزني براي رفع تحريمها به طور يكجا ميتوانست از روز اول صورت گيرد و اينطور نباشد كه در ماههاي آخر تازه بحث «تعليق» به جاي «لغو» تحريمها مطرح شود چراكه اين كار به معناي تقليل برگهاي برنده در شرايط اضطرار به شمار ميرود.
به هر روي بايد توجه داشت كه عمده هدف دولتمردان از مذاكرات هستهاي با غرب حول دو محور « گشايش در وضعيت اقتصادي و معيشتي مردم» و « رفع كامل تحريم ها» عنوان شده و حال كه طرف مقابل به هيچ عنوان ارادهاي براي لغو تحريمهاي نداشته آنطور كه مقامات غربي دهها بار اين موضوع را مورد تأكيد قرار دادهاند، به عنوان نمونه وندي شرمن، رئيس تيم مذاكرهكننده امريكايي در اول آبان ماه 93 اعلام ميكند: «آنچه در اولين فرصت به ايران و به صورت علني گفتهايم اين است كه ما تحريمها را تعليق خواهيم كرد نه لغو زيرا بايد ببينيم كه ايران هر آنچه كه پذيرفته را اعمال ميكند و در يك بازه زماني به آنچه توافق شده پايبند ميماند» يا ماري هرف، سخنگوي وزارت خارجه امريكا در همين ماه تصريح ميكند: ما هميشه گفتهايم كه در هر توافق جامعي، تحريمهاي مرتبط با موضوع هستهاي ايران بر روي ميز مذاكره قرار دارد، اما واضح است كه تحريمهاي مرتبط با حقوق بشر و تروريسم، اينگونه تحريمها سرجاي خود باقي بمانند.
هدف فراموش نشودبا توجه به آنچه طي 15ماه گذشته در مذاكره با غرب صورت گرفته و هزينه گزافي كه در حوزه هستهاي در حال پرداخت شدن است بايد گفت رفع عيني، كامل و بدون شبهه تحريمها بايد مطالبه تيم مذاكرهكننده كشورمان باشد و در غير اين صورت - با توجه به سناريوهايي كه در حال پيادهسازي است و تمامي هم ندارد - نه تنها اين اتفاق براي تحريمها نخواهد افتاد، بلكه كشور برگ برنده خود يعني صنعت هستهاي خود را بايد پس از دوره زماني مشخصي هم به صورت كامل متوقف نمايد.