اين روزها مذاكرات ايران با 1+5 به روزهاي حساس خود نزديك ميشود و فرا رسيدن موعد تعيين شده براي توافق فشار بر طرفين مذاكرهكننده براي چانهزني بيشتر جهت دريافت حداكثر و ارائه امتيازات ممكن به حد نهايي خود رسيده است.
از اظهارنظرهاي مقامات گوناگون از جمله مذاكرهكنندگان ارشد ايران و كشورهاي عضو 5+1 اين گونه برميآيد كه رسيدن به توافق جامع پس از مهلت تعيين شده با توجه به عوامل گوناگون از جمله روي كار آمدن جمهوريخواهان در مجلس سنا و كنترل كنگره امريكا توسط اين گروه دور از دسترس و غيرمحتمل به نظر ميآيد. به همين دليل است كه طرفين مذاكرهكننده در هتل كوبرگ وين تمام همت خود براي رسيدن به يك توافق هر چند كلي متمركز كردهاند و اطمينان دارند كه در غير اين صورت مذاكرات با فروپاشي كامل رو به رو ميشود. در حقيقت مذاكرات وين تبديل به جنگ ارادهها براي ايستادگي تا آخرين دقيقه شده است و اولين كسي كه در اين ميان از مواضع خود عقبنشيني كند در توافق نهايي بيشترين امتيازات ممكن را خواهد داد.
الهام غيبي به رسانههاي غربي از كجا ميآيددر چنين چارچوبي است كه ميتوان فشار زايدالوصفي را كه اين روزها از سوي منابع گوناگون بر ايران و به خصوص تيم مذاكرهكننده وارد ميشود، ريشهيابي كرد. جالب آنكه اين روزها رسانههاي غربي نيز به صف فراهم آوردن چنين فشاري پيوستهاند و اغلب اطلاعات جعلي و بدون منبع را در قالب گزارشهاي خبري ويژه كه به ظاهر از غيب بر آنان الهام شده، منتشر ميكنند. به طور مثال يكي از پايگاههاي خبري وابسته به جمهوريخواهان در چنين روزهايي مدعي ادامه روند ساخت سلاح هستهاي توسط ايران ميشود كه بر اساس گزارش مركز ملي اطلاعات ملي امريكا كه هر ساله نيز تأييد ميشود، مجموع ارزيابي 16 نهاد اطلاعاتي حاكي از اين است كه هيچ گونه مورد مشكوكي درباره تلاش ايران در راستاي دستيابي به سلاح هستهاي حداقل از سال 2003 مشاهده نشده است.
در اين ميان رويترز هم با انتشار گزارشي از جريان مذاكرات امكان توافق را پايين ارزيابي كرده و از احتمال تمديد آن تا اسفند سال بعد سخن به ميان آورده است و اين معنايي جز به نتيجه نرسيدن مذاكرات را به خواننده القا نميكند. از سوي ديگر رسانههاي رژيمصهيونيستي نيز وارد اين معركه شدهاند و با استناد به ارزيابيهاي مراكز تحقيقاتي اين رژيم از عدم توافق و امكان وضع تحريمهاي جديد عليه ايران طي ماههاي آينده خبر دادهاند.
شرطگذاري كنگره در دقيقه 90 نمونه ديگري از فشارهاي دقيقه 90 براي تضعيف ايران در جريان مذاكرات، قطعنامه حقوق بشري كنگره امريكا بود كه خواستار رعايت حقوق اقليتها در ايران شد. اين قطعنامه كه ادرويس و اليوت انجل، نمايندگان جمهوريخواه امريكا تدوين آن را بر عهده داشتند با استناد به «گزارش آزاديهاي مذهبي كميسيون امريكا در سال 2014» و گزارش «احمد شهيد»، گزارشگر ويژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ايران، ادعاهايي بيپايه درباره ايران مطرح شده است. پيش از اين در بيانيه ديگري اعضاي كنگره امريكا خواستار توجه به شروط اعضاي كنگره در هر گونه توافق هستهاي شدند. بدون شك اين شروط نگرانيهايي است كه رژيمصهيونيستي به واسطه لابيهاي خود به كنگره منتقل كرده است.
تعطيلي كامل غنيسازي در ايران، عدم هيچ گونه برنامه تحقيق و توسعه در حوزه هستهاي و همچنين محدود كردن برد موشكهاي بالستيك ايران از جمله اين شروط است كه بدون شك هيچ كدام از آنان براي ايران قابل قبول نبوده و هر توافقي بدون چنين پيششرطهايي محكوم به شكست است.
آژانس ابزاري براي امتيازگيريدر سوي ديگر اين جنگ رواني آژانس بينالمللي انرژي هستهاي قرار دارد كه عملاً به عنوان بازوي فشار امريكا و كشورهاي غربي عليه ايران عمل كرده است. زيادهخواهي آژانس براي حل ابهامهاي خود عملاً تبديل به يك ابزارچانهزني براي كشورهاي غربي در جريان مذاكرات شده و عملاً از تمام چارچوبهاي فني خود خارج گرديده است.
در گزارشاتي كه از سوي رسانههاي غربي درباره شروط امريكا براي برداشتن كامل تحريمها منتشر شده است، موضوع پي. ام. دي يا آن گونه از سوي اهل فن «مطالعات ادعايي» عنوان ميشود، در رأس آن قرار دارد. آژانس بينالمللي انرژي اتمي هيچگاه درباره منبع اصلي ادعاي خود در رابطه با مطالعات ايران درباره انفجارهاي قوي توضيحي نداده است و جالب آنكه براي همين ادعاها خواستار بازرسي از سايت نظامي پارچين شد كه محلي براي تحقيقات نظامي ايران نيز است. مكاني كه يكبار در سال 2005 از سوي آژانس و در دو نوبت مورد بازرسي قرار گرفت و در هر دو نوبت تمام نمونهبرداريهاي صورت گرفته از خاك و حتي ساختمان اين محل هيچ گونه ردي از آزمايشات يا فعاليتهاي مخفيانه به دست نيامد و حتي در يك مورد ساختماني كه بازرسان آژانس به عنوان يك آزمايشگاه تقاضاي بازرسي از آن را داشتند يك دستشويي عمومي از كار درآمد.
در چنين شرايطي كه ميتوان به كاركرد بيانيههاي آمانو درباره عدم همكاري ايران براي حل مسائل باقي مانده يا ادامه بزرگنمايي غنيسازي در ايران پي برد و آن هم چيزي جز استفاده ابزاري براي وارد آمدن فشار در آخرين روزهاي رايزني درباره اين توافق نيست. در اين ميان ايران تمام تلاش خود را براي رسيدن به يك مداليته براي حل مسائل باقي مانده به كار گرفته است و حالا نوبت آژانس است كه به اين تلاشها پاسخ مناسبي دهد.
دست امريكا زير پاي ايرانبررسي تمام اين پالسها، اظهارنظرها و فشارهاي رسانهاي تنها يك نكته را نشان ميدهد و آن هم چيزي جز آخرين دست و پاهاي غرب براي فشار بر ايران و به خصوص تيم مذاكرهكننده ايراني در وين نيست.
واقعيت آن است كه طبق تمام تحليلهاي صورت گرفته تمام انديشكدههاي غربي نياز امريكا براي رسيدن به توافق جامع بيش از ايران است. در بعد منطقهاي اين ايران است كه رهبري مبارزه با بزرگترين گروهك تروريستي تاريخ را در عراق و سوريه بر عهده دارد و بر همين اساس است كه مارتين دمپسي رئيس ستاد مشترك نيروهاي مسلح امريكا در سفر خود به بغداد از آمادگي نيروهاي عراقي براي حمله مستقيم به موصل پايتخت داعش سخن ميگويد. در ساير پروندههاي منطقهاي از جمله سوريه، لبنان و حتي يمن نيز نقش ايران حياتي و غير قابل انكار است و امريكا ميداند كه در صورت تيرهتر شدن بيشتر روابط با ايران عملاً هزينهاي بسيار بيشتر از آنكه تاكنون پرداخت كرده است، متحمل خواهد شد.
از سوي ديگر تمركز امريكا بر منطقه جنوب شرقي آسيا و مقابله با قدرت رو به افزايش چين راهي جز سبك كردن بار خود در خاورميانه باقي نميگذارد. در يك كلام تمام راههاي امريكا براي حل مشكلات خود در منطقه به ايران ختم ميشود.
توافق تنها راهحل امريكابا اين مفروضات كه به حقايق و دلايل واقعي در سطح جهاني متكي است، راهي كه در مقابل تيم مذاكرهكننده باقي ميگذارد اين است كه هيچ توجهي به زيادهخواهيهاي امريكا نداشته باشد و تحت تأثير جنگ رواني آنان قرار نگيرد.
غرب و در رأس آن امريكا هيچ راهي جز توافق با ايران ندارد و آن گونه كه ريابكوف معاون وزير امور خارجه روسيه به درستي لب مطلب را بيان كرده است، موفقيت مذاكرات در گرو انعطاف غرب و امريكا در مذاكرات قرار دارد. جهانيان به خوبي ميدانند كه تيم ايراني تمام تلاش خود را براي موفقيت مذاكرات انجام داده است و حالا نوبت امريكاييهاست كه امتيازهاي خود را رو كنند.
در اين ميان همان گونه كه مقامات عالي كشورمان تأكيد كردهاند، مشكلات داخلي كشورهاي عضو 5+1 از جمله سر و كله زدن با نمايندگان جمهوريخواه مربوط به خود امريكاييهاست و هيچ مسئوليتي متوجه تيم مذاكرهكننده ايراني نيست. تيم مذاكرهكننده ايراني بايد بداند كه در اين مسير پشتيباني ملت و نظام جمهوري اسلامي و در رأس آن رهبر معظم انقلاب اسلامي در مسير حفظ عزت ملي ايران در پشت سر آنان قرار دارد.