کد خبر: 684208
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۴
گفت‌وگو با دكتر مهين نيكو گفتار، رئيس آزمايشگاه بانك خون بند ناف ملي ايران

زهرا چيذري

شايد تنها يك صداي گريه باشد كه نه فقط قلب كسي را به درد نمي‌آورد بلكه اميد و شادماني را به رگ‌هاي زندگي ما آدم‌ها تزريق مي‌كند. با وجود اين، تولد يك نوزاد خيلي وقت‌ها فقط به معناي پاشيدن رنگ شادي و اميد به زندگي پدر و مادرش نيست چرا‌كه خداوند به همراه هر نوزادي اكسير شفابخش سلول‌هاي بنيادي خون بند ناف را هم به ما زميني‌ها هديه مي‌كند. فقط 5 دقيقه بعد از تولد براي جمع‌آوري اين نوشدارو فرصت هست و خوني كه خيلي وقت‌ها دور انداخته مي‌شود مي‌تواند جان يك بيمار صعب‌العلاج را از مرگ حتمي نجات دهد. البته سلول‌هاي بنيادي در مغز استخوان افراد بالغ هم توليد مي‌شوند و مي‌توان اين سلول‌ها را به بيماران نيازمند اهدا كرد. سلول‌هاي بنيادي چيست و چرا مي‌تواند زندگي‌بخش باشد؟ در چه منابعي وجود دارد و چه بيماراني را نجات مي‌دهد و در نهايت اينكه چگونه مي‌توان اين نوشدارو را به دست آورد؟ اينها سؤالاتي است كه براي يافتن پاسخ آن به سراغ دكتر مهين نيكو‌گفتار، رئيس آزمايشگاه بانك خون بند ناف ملي ايران رفته و با وي به گفت‌وگو نشسته‌ايم.

چند سالي مي‌شود كه با پيشرفت‌هاي علم پزشكي عبارت «سلول بنيادي» در رسانه‌ها زياد مطرح مي‌شود اما شايد هنوز خيلي از افراد جامعه درك درستي از اين مفهوم نداشته باشند. چگونه مي‌توان يك تعريف ساده و جامع درباره اين سلول‌ها ارائه كرد؟

سلول‌هاي بنيادي، سلول‌هاي اوليه‌اي هستند كه قدرت تكثير بسيار زياد و همچنين قدرت تمايز به سلول‌هاي ديگر را دارند. معمولاً تعداد اين سلول‌ها در بافت‌هاي جنيني خيلي زياد است به دليل اينكه بافت‌هاي جنيني در حال تكثير و توليد قسمت‌هاي مختلف جنين هستند. به همين خاطر هم سال‌ها پزشكان و محققان تصور مي‌كردند اين سلول‌ها را فقط در بافت‌هاي جنيني مي‌توانند ببينند اما در چند سال اخير، مشاهده ترميمي كه بعد از آسيب‌ها در بافت‌هاي بدن ايجاد مي‌شود باعث شد تا پژوهشگران به اين نتيجه برسند كه احتمالاً سلول‌هاي بنيادي در بافت‌هاي بالغ بدن نيز وجود دارد. با مطالعاتي كه انجام شد آنها متوجه شدند كه مغز استخوان روزانه تعداد زيادي سلول بنيادي مي‌سازد و به همين خاطر هم هيچ‌گاه در طول زندگي ذخيره سلول‌هاي بنيادي مغز استخوان تمام نمي‌شود. در بافت‌هاي ديگر بدن هم سلول‌هاي بنيادي وجود دارد و وقتي به بافتي از بدن آسيب مي‌رسد اين سلول‌ها به آن منطقه مهاجرت مي‌كنند و با تكثير و تمايز، بافت جديدي را براي آن منطقه آسيب‌ديده مي‌سازند.

آيا سلول‌هاي بنيادي هر كسي براي سلامت بدن خودش است يا مي‌تواند تعدادي از اين سلول‌ها را به افراد ديگر اهدا كند؟

بعضي از بافت‌هاي بدن هست كه برداشتشان ضرري ندارد. بافت مغز استخوان، بافت‌هاي چربي يا خون بند ناف منابعي هستند كه اگر فرد آن را اهدا كند هيچ ضرري براي خودش ايجاد نمي‌شود زيرا مغز استخوان تعدادسيار زيادي سلول‌هاي بنيادي خون‌ساز و سلول‌هاي بنيادي‌ مزان شيمي دارد كه اهداي بخشي از آنها هيچ مشكلي براي اهدا‌كننده ايجاد نمي‌كند چرا كه تعداد اين سلول‌ها زياد است و بدن مي‌تواند دوباره سلول‌هاي اهدا شده را جايگزين كند.

سلول‌هاي بنيادي اهدايي به چه دردي مي‌خورد؟

به طور كلي ما در چند زمينه مي‌توانيم درباره كاربري اين سلول‌ها صحبت كنيم. اولين نحوه استفاده از سلول‌هاي بنيادي در درمان بيماري‌ها، پيوند مغز استخوان است. در اين عمل سلول‌هاي بنيادي خون‌ساز به بيمار نيازمند پيوند مي‌شود. اين سلول‌هاي بنيادي خون‌ساز را هم مي‌توان از مغز استخوان افراد بالغ استخراج كرد و هم از خون بند ناف اما چون خون بند ناف بعد از زايمان دور ريخته مي‌شود منبعي است كه هيچ ضرري براي مادر ندارد و حتي از نظر نمونه‌دهي هم دردسري براي اهدا‌كننده درست نمي‌كند. بعد از زايمان، خوني كه در جفت و بند ناف هست جمع‌آوري شده و سلول‌هاي خوني آن در بانك خون بند ناف ذخيره‌سازي مي‌شود و مي‌تواند جان يك نفر را نجات دهد چرا كه نمونه‌هاي خون بند ناف تعداد سلول كافي را براي بازسازي مغز استخوان در يك فرد بيمار دارند. اما گاهي اوقات ممكن است تعداد سلول‌هاي خون بند ناف كم باشد يا سازگار نباشد، بنابراين افراد بزرگسال هم در صورت سازگاري سيستم آنتي‌ژني خونشان با فرد گيرنده مي‌توانند مغز استخوان اهدا كنند. در اين افراد در گذشته از خود مغز استخوان نمونه‌گيري مي‌شد كه براي اهدا‌كننده مقداري سخت بود اما در حال حاضر با تزريق يك آمپول زير جلدي، سلول‌هاي بنيادي مغز استخوان در خون محيطي آزاد مي‌شود و بعد از طريق وريد بيمار نمونه‌هاي سلول بنيادي مغز استخوان جدا شده و به مريض پيوند زده مي‌شود. اين پيوند سلول‌هاي بنيادي خون‌ساز است اما درباره بيماري‌هايي مانند سكته‌هاي قلبي يا نارسايي‌هاي مغزي- نخاعي هم به تازگي درماني به نام سل‌تراپي يا سلول‌ درماني در دنيا در حال طي كردن مراحل آخر تأييديه FDA است. در اين پيوندها سلول‌هاي مزان شيمي از بافت‌هاي حاصل از زايمان كه دور ريخته مي‌شود ماننده پرده آمنيون، جفت، خون بند ناف و خود بند ناف هم جدا مي‌شود.

يعني در تحقيقات جديد از ساير بافت‌هاي جنيني هم مي‌توان سلول‌ بنيادي به دست آورد؟

بله دقيقاً همينطور است.

شما به سازگار بودن سلول‌هاي بنيادي بند ناف اهداكننده با گيرنده اشاره داشتيد. اين سازگاري به چه معناست و چه عواملي بر آن تأثير مي‌گذارد؟

سيستم ايمني بدن هر فرد به گونه‌اي تنظيم شده كه فقط مي‌تواند سلول‌هاي خودش را تحمل كند. اگر بخواهيم روي سلول‌هاي بدن دقيق شويم متوجه خواهيم شد كه يك ساختار آنتي‌ژني روي ساختار تمام سلول‌هاي هسته‌دار بدن وجود دارد كه به آنها آنتي‌ژن‌هاي سازگاري‌سنجي مي‌گويند. در شرايطي كه اين آنتي‌ژن‌ها براي خود فرد باشد طبيعتاً مشكلي پيش نمي‌آيد اما وقتي سلول‌هاي ديگري با تفاوت آنتي‌ژني وارد بدن فرد شود، اين پيوند از طرف سيستم ايمني بدن دفع مي‌شود؛ بنابراين براي پيوند سلول‌هاي بنيادي خونساز و ساير سلول‌ها در سلول‌درماني حتماً بايد آنتي‌ژن‌هاي سازگاري‌سنجي يا HAL بررسي شود تا در فرد ‌دهنده و در فرد گيرنده كاملاً ساختار يكساني داشته باشند يا خيلي خيلي به هم شبيه باشند تا پيوند دفع نشود.

پيوند سلول‌هاي بنيادي در جهان چه سابقه‌اي دارد و در كشور ما از چه زماني آغاز شده است؟

اين كار درجهان سابقه 25 ساله دارد و اولين پيوند خون بند ناف سال 1988 توسط پروفسور بروكمن در فرانسه انجام شد و چهار سال بعد از آن اولين بانك خون بند ناف در امريكا تأسيس شد و به دنبال آن ساير بانك‌ها در ديگر نقاط دنيا تشكيل شد.در كشور ما هم از سال 1387 بانك خون بند ناف تأسيس شد.

در حال حاضر سلول‌هاي بنيادي اهدايي بند ناف و يا سلول‌هايي كه اهداكننده بالغ دارند دركجا ذخيره و نگهداري مي‌شود و سيستم ارائه اين سلول‌ها به بيماران نيازمند چگونه است؟

در ايران يك بانك خون بند ناف خصوصي و سه بانك خون بند ناف عمومي داريم. در بانك خون بند ناف عمومي مردم نمونه‌هاي خون بند ناف فرزندانشان را اهدا مي‌كنند. اين نمونه‌ها بررسي، پردازش و نگهداري مي‌شود و زماني كه بيماري نياز به پيوند سلول بنيادي داشته باشد با بررسي سيستم سازگاري‌سنجي وي، اگر نمونه خون بند ناف مناسب وي وجود داشته باشد به صورت رايگان در اختيار بيمار قرار مي‌گيرد اما در بانك‌هاي خون بند ناف خصوصي نمونه خون بند ناف نوزاد براي خود خانواده نگهداري مي‌شود در نتيجه هزينه نگهداري و پردازش آن را خود خانواده مي‌پردازند اما مصرف و نياز از بانك‌هاي خصوصي در تمام دنيا بسيار كم بوده است در نتيجه استادان و صاحب‌نظران اين حوزه همواره توصيه مي‌كنند تا مردم كشورتان را به اهداي خون بند ناف به بانك‌هاي عمومي تشويق كنيد تا همه بيماران نيازمند بتوانند به اين بانك‌ها مراجعه و در صورت سازگاري نمونه خون را دريافت كنند.

پس شما هم توصيه نمي‌كنيد تا مادران و خانواده‌ها براي ذخيره خون بند ناف فرزندانشان در بانك‌هاي خصوصي اقدام كنند؛ درست است؟

بله، دقيقاً همينطور است. تجربه 25 ساله دنيا در اين حوزه ثابت كرده است كه ذخيره خون بند ناف در بانك‌هاي خصوصي خيلي خيلي مصرف كمي دارند و در طول اين سال‌ها فقط 4 يا 5 مورد اتفاق افتاده است و خانواده در برابر خدمتي كه شايد هيچ وقت دريافت نكند، هزينه مي‌پردازد. ضمن آنكه از نظر اخلاقي هم اين روش چندان درست نيست زيرا در شرايطي كه ممكن است بيماري به اين سلول‌ها نياز داشته باشد و اتفاقاً از نظر سازگاري‌سنجي هم با يكي از اين نمونه‌ها سازگار باشد اما به دليل نگهداري براي مصرف خصوصي نمي‌تواند از آن استفاده كند آن هم در شرايطي كه ممكن است هيچگاه اين سلول‌ها مورد نياز آن خانواده قرار نگيرد.

در چنين شرايطي آيا امكان اين وجود ندارد كه بخشي از اين سلول‌ها در اختيار بيمار قرار گيرد و بخشي از آن ذخيره شود؟

نه چنين امكاني نيست چون معمولاً هر واحد نمونه خون‌هاي بدن ناف براي يك نفر قابل استفاده است نه بيشتر.

درباره اهداكنندگان بالغ چطور؟

خوبي اهداكنندگان بزرگسال اين است كه مي‌توان براي بارهاي متوالي از اهداكننده نمونه دريافت كرد. زيرا ممكن است پيوند مغز استخوان يك بار انجام شود اما مريض بهبود نيابد و لازم باشد تا بعد از يكي دو سال دوباره پيوند تكرار شود و اهداكننده بزرگسال مي‌تواند براي بار دوم هم به بيمار نمونه سلولي اهدا كند.

شما گفتيد براي اهداي سلول‌هاي بنيادي در اهداكننده بزرگسال يك تزريق زيرجلدي براي آزادشدن سلول‌هاي بنيادي مغز استخوان درخون محيطي صورت مي‌گيرد اين تزريق و اين فرآيند ضرري به بدن فرد اهداكننده نمي‌رساند؟

نه اصلاً، در حال حاضر 25 سال است كه اين روش درماني در دنيا انجام مي‌شود اما تاكنون هيچ آسيبي گزارش نشده است. فقط به دليل آزاد شدن سلول‌هاي بنيادي مغز استخوان در خون محيطي اهداكننده كمي احساس درد استخوان دارد.

درباره شرايط اهداكنندگان سلول بنيادي چطور؛ طبيعتاً هر فردي نمي‌تواند اهداكننده سلول بنيادي باشد و اين مسئله شرايط خاصي مي‌طلبد. در اين باره توضيح مي‌دهيد؟

اهداكننده بايد حتماً از سلامت جسمي و سلامت خون برخوردار باشد. به همين دليل وقتي فردي به مركز اهدا مراجعه مي‌كند ابتدا مورد معاينه پزشكي قرار مي‌گيرد و بايد يك پرسشنامه پزشكي را تكميل كند.

در اينجا افراد با شرايطي بسيار سختگيرانه‌تر از اهداي خون بررسي مي‌شوند. در صورتي كه فرد هيچگونه سابقه آلودگي در زندگي‌اش نداشته باشد و با انجام آزمايش‌هاي غربالگري روي اين افراد، در صورتي كه شخص كاملاً ايمن و بدون آلودگي باشد براي اهدا انتخاب مي‌شود. بعد از اين مرحله يك نمونه خون از افراد گرفته مي‌شود تا HAL آنها مشخص شود و در صورت سازگاري با بيماري كه به اين سلول‌ها نياز دارد نمونه در اختيارش قرار مي‌گيرد.

ظرف چه مدت زماني بعد از اين تزريق فرد آماده مي‌شود تا سلول‌هاي بنيادي‌اش جدا شود و در اختيار بيمار نيازمند قرار بگيرد؟

اين بستگي به شرايط اهدا و شرايط بيماري دارد كه مي‌خواهد پيوند شود. اما اهداكننده تقريباً يك سيكل 5 روزه بايد با مركز پيوند در ارتباط باشد تا كار پيوند انجام گيرد.

آيا اين مراحل و آزمايشگاهي كه روي اهداكننده سلول‌هاي بنيادي انجام مي‌شود، رايگان است يا براي وي هزينه دارد؟

هزينه‌هاي تمام آزمايشگاه‌ها را گيرنده تقبل مي‌كند و براي اهداكننده رايگان است. در مورد سلول‌هاي بند ناف هم در حال حاضر در ايران رايگان به بيمار داده مي‌شود ولي در همه جاي دنيا با رقم بسيار بالايي فروخته مي‌شود. حتي به دليل اينكه ذخاير بانك‌هاي ما بسيار كم است درصد زيادي از بيماران ما نمونه سازگار در داخل كشور را پيدا نمي‌كنند و گاهي از خارج نمونه مي‌خرند كه حدود 20 تا 30 هزار يورو براي اين كار مي‌پردازند و هزينه بسيار سنگيني است.

اهدا‌كننده سلول‌هاي بنيادي به ناف يا اهدا‌‌كننده بالغ، جان چه بيماراني را مي‌تواند از مرگ نجات بخشد؟

چند گروه از بيماران هستند كه ممكن است به پيوند مغز استخوان نياز پيدا كنند؛ يك گروه بيماراني كه دچار بيماري‌هاي ژنتيكي سيستم خونساز هستند مثل بيماران مبتلا به تالاسمي كه تا يك زماني درمان يا تزريق خون برايشان جواب مي‌دهد و بعد از مدتي ديگر مغز استخوان نمي‌تواند پاسخگو باشد، اين افراد حتماً بايد پيوند مغز استخوان را دريافت كنند. گروه بعدي افرادي هستند كه بدخيمي‌هاي سيستم خونساز را دارند و به انواع سرطان‌هاي خون مبتلا هستند و چون سلول‌هاي سرطاني‌شان طي شيمي درماني‌هاي شديد از بين مي‌رود، بايد مغز استخوانشان با نمونه جديد پيوند شود. گروه ديگر ساير بدخيمي‌هاي مقاوم به درمان هستند. در واقع اين افراد سرطان خون ندارند اما سرطان‌هاي ديگر مقاوم به درمان دارند و به همين خاطر بايد شيمي‌درماني يا پرتودرماني‌هاي خيلي خيلي شديد شوند كه بر اثر اين درمان‌ها مغز استخوان هم خواه‌ناخواه از بين مي‌رود. اين افراد هم به پيوند مغز استخوان نياز پيدا مي‌كنند.

يك گروه هم افرادي هستند كه بيماري‌هاي متابوليك سيستم خون‌ساز را دارند كه آنها هم گلبول‌هاي سفيدشان نقص‌هايي دارد كه نمي‌تواند بدن آنها را در برابر ميكروب‌ها و عفونت‌ها محافظت كند. در اين بيماران نيز پيوند مغز استخوان آخرين راه درمان است.

عمل پيوند مغز استخوان از لحاظ ميزان موفقيت چگونه عملي است؟ آيا با يك بار درمان جواب مي‌دهد يا در مواردي ممكن است نياز به تكرار درمان داشته باشيم؟

شرايط پيوند به گونه‌اي‌ است كه تماماً تحت كنترل پزشك و شرايط آزمايشگاهي نيست زيرا بيولوژي بدن انسان فوق‌العاده پيچيده است. با وجود اين تيم پيوند تمام تلاششان را براي بهترين درمان صرف مي‌كنند تا گيرنده پيوند بهترين نمونه را بگيرد و بهترين درمان حمايتي را در طول پيوند دريافت كند. ولي به خاطر اينكه مغز استخوان افراد مختلف و شرايط بيولوژي بيماران با هم فرق مي‌كند، نمي‌توانيم بگوييم اين پيوند همواره موفقيت‌آميز است. در موارد متعددي پيوند دفع مي‌شود يا بعد از پيوند بيماري‌هاي ميزبان عليه پيوند ايجاد و موجب مي‌شود تا پيوند نتواند جواب خوبي بدهد. و خيلي وقت‌ها سلول‌هاي بدخيم يا سرطاني در اثر شيمي‌درماني‌هاي شديد كاملاً از بين نمي‌روند بلكه در جاهايي از بدن وجود دارند و بعد از پيوند باز شروع به رشد مي‌كنند؛ بنابراين گاهي شرايط از دست پزشك و آزمايشگاه خارج است.اما پيوند سلول‌هاي بنيادي مي‌تواند جان هزاران نفر را نجات دهد.

اگر بخواهيم درباره موفقيت اين عمل درصدي ارائه بدهيم معمولاً چند درصد پيوند سلول‌هاي استخوان به درمان بيمار منجر مي‌شود؟

پاسخ به اين سؤال را مراكز پيوند مي‌توانند ارائه دهند. البته به طور كلي در سال‌هاي اخير درصد موفقيت پيوند نسبت به سال‌هاي گذشته خيلي بالا رفته و شرايط بهتر شده است. ضمناً در نظر داشته باشيد تا جايي كه درمان‌هاي دارويي و درمان‌هاي غير پيوند جواب دهد، پزشك تلاش مي‌كند با روش‌هاي غير پيوند بيماران را نگه‌ دارد و زماني تصميم به انجام عمل پيوند گرفته مي‌شود كه واقعاً هيچ درمان ديگري به غير از اين براي بيمار وجود ندارد و پزشك و بيمار ناگزيرند ريسك اين عمل را بپذيرند.

آيا ميان پيوند سلول‌هاي بنيادي بندناف و پيوند مغز استخوان تفاوتي وجود دارد؟

از نظر علمي هر دو اينها يك جور هستند و خود هويت سلول هم يكي است اما منبع تهيه آنها فرق مي‌كند كه يكي از سلول‌هاي بنيادي مغز استخوان و ديگري از سلول‌هاي بنيادي بند ناف تهيه مي‌شود.

از نظر كيفيت چطور؟

از نظر كيفيت سلول‌هاي خون بند ناف نسبت به سلول‌هاي بنيادي مغز استخوان افراد بالغ مزايايي دارند، از جمله اينكه خاصيت تمايز اين سلول‌ها به رده‌هاي ديگر سلولي بيشتر است. اين سلول‌ها جوان‌تر هستند و طول عمر بالاتري دارند و احتمال آلودگي‌هاي ويروسي و ميكروبي هم در نمونه‌هاي خون بندناف خيلي كمتر است.

شما درباره شرايط اهدا‌كنندگان بالغ سلول‌هاي بنيادي توضيح داديد. درباره مادران بارداري كه مي‌خواهند اهدا‌كننده سلول بنيادي بندناف باشند چطور؟ آيا در اينجا هم شرايط خاصي براي اهدا داريم؟

بله، مادراني كه در طول دوران بارداري هيچ مشكلي براي بارداري‌شان وجود نداشته باشد و با بيماري‌هاي ويروسي، انواع هپاتيت و بيماري ايدز درگير نباشند، همچنين سابقه بيماري ميكروبي را نداشته باشند. بيماري‌هايي مانند سفليس يا بيماري‌هاي نقص ا‌يمني هم مانع از اين مي‌شود كه مادر بتواند اهدا‌كننده سلول‌هاي بنيادي خون بندناف بشود.

درباره بيماري‌هاي ميكروبي اگر گذرا بوده باشد، مشكلي نداريم اما بيماري‌هاي ويروسي مهم است. به طور كلي مادري كه يك بارداري سالم را پشت سربگذارد معمولاً كانديداي جمع‌آوري خون بند ناف مي‌شود. زايمان اين مادران هم بايد در دوره‌اي باشد كه دوره طبيعي زايمان است و در زايمان زودرس نمي‌توان از سلول‌هاي بنيادي خون بند ناف استفاده كرد. همچنين اگر در حين زايمان مشكلي پيش بيايد به خاطر آنكه جمع‌آوري خون بند ناف هم مشكلي بر مشكلات اضافه نكند ما ترجيح مي‌دهيم اين كار را انجام ندهيم و اجازه مي‌دهيم زايمان در شرايط خوب و با آرامش اتفاق بيفتد و اگر شرايط مساعد بود، براي جمع‌آوري خون بند ناف اقدام مي‌كنيم.

انگار فقط 5 دقيقه پس از زايمان براي جمع‌آوري خون بندناف فرصت هست؛ درست است؟

بله دليل آن هم اين است كه وقتي خون بدن در شرايط پمپاژ و گردش باشد لخته نمي‌شود اما در شرايطي كه راكد باشد و ماده ضد انعقاد به آن اضافه نشود، لخته مي‌شود. در نتيجه به محض آنكه بافت جفت جدا مي‌شود ما بلافاصله نمونه‌گيري را شروع مي‌كنيم كه خون بند ناف لخته نشود و ماده ضد انعقاد در داخل كيسه خون مخلوط شود و ما بتوانيم سلول‌هاي بنيادي خون بند ناف را جمع‌آوري كنيم.

ظاهراً كساني كه تتو يا حجامت داشته‌اند نيز تا يك سال نمي‌توانند اهداي خون داشته باشند. آيا در رابطه با اهداي سلول‌هاي بنيادي خون بند ناف يا سلول‌هاي بنيادي مغز استخوان هم اين مسئله صادق است؟ دليل آن چيست؟

بله اين افراد هم از اهدا معافند. به دليل اينكه در حجامت و تتو احتمال آلودگي‌هاي ويروسي وجود دارد و ما نيازمند يك دوره يك ساله يا دو ساله هستيم تا مشخص شود اهدا‌كننده در اثر اين حجامت يا تتو هيچگونه آلودگي نداشته باشد. البته در تمام مواردي كه جمع‌آوري خون بندناف انجام مي‌شود، ما از مادر هم يك نمونه مي‌گيريم و آزمايش‌هاي ويروسي و ميكروبي را روي آن نمونه هم انجام مي‌دهيم اما چون ممكن است كه آلودگي ما در دو، سه هفته قبل از زايمان باشد و در اين شرايط مقدار دوز ويروس در بدن كم باشد و در آزمايشات مشخص نشود به همين دليل در انتخاب اهدا‌كننده حداكثر دقت را انجام مي‌دهيم. آزمايشاتي هم به فاصله 3 تا 6 ماه بعد از زايمان دوباره از مادر گرفته مي‌شود تا مطمئن شويم وي در دوره پنجره يا خاموش بيماري نبوده است.

حالا اگر مادري اين مطلب را بخواند و بخواهد تا خون بندناف نوزادش را به بانك خون اهدا كند، بايد چه كار كند؟

وزارت بهداشت رسالت تأسيس بانك خون بند ناف ايران را بر عهده سازمان انتقال خون قرار داده است. اين بانك از چهار سال پيش تأسيس شد و از آن زمان ما تيم‌هاي نمونه‌گيري‌مان را در پنج بيمارستان مستقر كرديم، اينها بيمارستان‌هاي دولتي هستند كه آمار زايمان در آنها بالاست و تيم نمونه‌گيري ما در آنجا با مادراني كه براي زايمان مراجعه مي‌كنند مشاوره كرده و همانجا براي اهدا انتخاب مي‌شوند و به هيچ وجه نيازي به مراجعه حضوري‌شان نيست.

اگر مادر‌ي در آن پنج بيمارستان نباشد يا در شهرستان‌ها باشد، امكان اهداي خون بند ناف را ندارد؟

براي اهدا فعلاً نه، چون بايد حتماً افرادي كه براي بانك خون بند ناف نمونه‌گيري مي‌كنند از طرف خود ما باشند و گواهينامه اعتباري اين كار را با گذراندن دوره‌هاي خاصي داشته باشند، به همين دليل هم از جاي ديگري نمي‌توانيم نمونه‌گيري كنيم ولي برنامه‌هاي آينده مركز اين است كه مراكز جمع‌‌آوري نمونه را افزايش دهيم.

در حال حاضر اين كار در چه بيمارستان‌هايي انجام مي‌شود؟

در بيمارستان مصطفي خميني، بيمارستان ميلاد، بيمارستان هدايت و بيمارستان نجميه ما به طور فعال حضور داريم و بيمارستان بقيه‌الله و يكي دو بيمارستان ديگر هم قرار است در آينده به اين مجموعه اضافه شوند.

پس براي جمع آوري نمونه خون بند ناف لازم است تا علاوه بر گروهي كه در اتاق عمل زايمان را انجام مي‌دهند تيم شما هم حضور داشته باشند. درست است؟

بله صددرصد. در هر بيمارستان ما يك پزشك و دو نفر ماما مستقر هستند كه آموزش‌هاي لازم براي ا‌ين كار را ديده‌اند. پزشك ما انتخاب اهداكننده را انجام مي‌دهد و با مادر مصاحبه مي‌كند و معاينات فيزيكي مادر را انجام مي‌دهد و ماماهاي ما اقدام به نمونه‌گيري مي‌كنند.

آيا ما هم براي بيماران خارج از كشور نمونه‌هاي سلول‌هاي بنيادي مي‌فرستيم؟

سال گذشته، در يك كنگره بين‌المللي شركت كرديم و با گروهي صحبت كرديم تا قراردادهايي با يك انجمن بين‌المللي داشته باشيم و در صورت وجود نمونه‌هاي سازگار بتوانيم به آنها بدهيم كه در اين شرايط حتماً ما هزينه‌ها را دريافت مي‌كنيم.

آيا آمار و ارقامي از ميزان اهداي خون بندناف يا مادراني كه مي‌توانند اين اهدا را داشته باشند در دست هست؟

به طور كلي درصد زيادي از مادراني كه براي زايمان مراجعه مي‌كنند براي اهداي خون بندناف اعلام رضايت مي‌كنند و درصد بالايي هم كانديداي اهدا مي‌شوند و مردم كشور ما از اين نظر همكاري خيلي خوبي دارند كه در ديگر كشورها به اين صورت نيست. بيش از 90 درصد مردم ما به اهداي خون بند ناف رضايت دارند اما همه نمونه‌ها براي استفاده مناسب نيستند. گاهي اوقات سلول‌ها يا حجم نمونه كم است يا در زايمان مشكل بيش مي‌آيد و ما اجازه مي‌دهيم پزشك كار خودش را انجام دهد و از جدا كردن نمونه خون بندناف صرفنظر مي‌كنيم. در عين حال آمار ما خوب است ولي به شرطي كه مراكز نمونه‌گيري را گسترش دهيم و همچنين به دليل پرهزينه بودن اين كار لازم است تا دولت حمايت‌هاي مالي بيشتري از ما داشته باشد.

در حال حاضر اين حمايت وجود ندارد؟

چرا، سازمان انتقال خون از طرف دولت و وزارت بهداشت حمايت مي‌شود. اما در آينده قرار است اين خدمت تحت پوشش بيمه قرار بگيرد و برايش تعرفه در نظر بگيرد.

در كشور ما چه بيمارستان‌هايي عمل پيوند سلول‌هاي بنيادي را انجام مي‌دهند؟

بيمارستان شريعتي كه خيلي وقت است اين كار را شروع كرده و آمار پيوند‌ش خيلي زياد است. اما در كنار آن بيمارستان محك، بيمارستان طالقاني، در دانشگاه علوم پزشكي شيراز و كرمان هم انجام مي‌شود. بيمارستان مفيد هم در حال راه‌اندازي اين بخش است. در برخي از مراكز استان‌ا هم پيوند اتولوگ يا از خود بيمار به خود بيمار كه خيلي راحت‌تر است انجام مي‌‌شود.

اين پيوند اتولوگ چيست؟

پيوند سلول‌هاي بنيادي خود بيمار به خودش، در واقع اين پيوند زماني انجام مي‌شود كه بيمار سلول‌هاي مغز استخوانش مشكلي نداشته باشد و دچار يك بدخيمي خارج از سيستم خون‌ساز شده باشد اما براي درمان به شيمي‌درماني يا پرتو‌درماني شديد نياز پيدا كند كه اين درمان مي‌تواند سلول‌هاي مغز استخوان را هم از بين ببرد. به همين خاطر هم حدود دو هفته قبل از آغاز اين درمان، نمونه‌هاي مغز استخوان خود بيمار را جمع‌آوري مي‌كنند و حدود دو تا سه هفته پس از اين درمان سلول‌هاي مغز استخوان بيمار را به خودش پيوند مي‌زنند.

آيا احتمال موفقيت اين پيوند بيشتر است؟

بله چون سلول‌هاي خود فرد است احتمال موفقيت آن بسيار بالاتر مي‌رود.

و كلام پاياني...

خوب است مردم ما اين را بدانند كه در همه جاي دنيا معتقدند خون بند ناف را بايد مانند انتقال خون در نظر گرفت يعني همه مردم بايد خون بند ناف را به بانك‌هاي عمومي اهدا كنند تا همه بيماران بتوانند نيازشان را از بانك‌هاي عمومي تأمين كنند. اين روند بسيار منطقي‌تر و اخلاقي‌تر از اين است كه خانواده يك پولي بدهد و يك نمونه‌اي را براي خودش ذخيره كند. در حالي كه مصرف اين نمونه هم خيلي به ندرت اتفاق مي‌افتد. در حال حاضر در سابقه 25 ساله دنيا چهار يا پنج مورد پيوند خودي از خون بند ناف انجام شده است؛ بنابر‌اين بهتر است كه بانك‌هاي خون بند ناف عمومي را تقويت كرد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار